اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
73062 |
نام:
هیوا
شهر:
شیراز
تاریخ:
1/27/2010 5:26:03 PM
کاربر مهمان
|
این ایمیل را چه کسی می خواند؟ چه کسی می خواهد پاسخ دهد؟
|
|
73061 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
1/27/2010 5:01:41 PM
کاربر مهمان
|
فواید صلوات
1ـ رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: در مقابل صد صلوات، خدا صد حاجت را برآورده کند.
2ـ با صداي بلند صلوات فرستادن، نفاق را برطرف مي سازد.
3ـ صلوات فرستادن موجب پاکيزه شدن عمل هاست.
4ـ هرکس يک مرتبه صلوات بفرستد، خدا در آفيت را بر او مي گشايد.
5ـ صلوات فرستادن فقر را برطرف مي نمايد.
6ـ هرگاه چيزي از ياد انسان برود و آدمي آن را فراموش کند، صلوات موجب مي شود آن را به خاطر آيد.
7ـ صلوات دشمن ديرين و هميشه در کمين يعني ابليس را ذليل و خوار مي نمايد.
8ـ هر که بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم صلوات بفرستد، خدا و ملائکه بر اون صلوات مي فرستند.
9ـ صلوات فرستادن انسان را شبيه ملائکه مي نمايد و از رحمتي که ملائکه در آن غرق هستند به او سهمي مي رسد.
10ـ انسان با رتبه و مقام صلوات به مقام خليلي مي رسد؛ چنان که ابراهيم عليه السلام به برکت صلوات به مقام خليلي نائل آمد.
11ـ سزاوارترين و نزديک ترين مردم در روز قيامت به رسول خدا کسي است که در دنيا بر آن حضرت بيشتر صلوات فرستاده باشد.
12ـ رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت علي عليه السلام فرمود: هر کس بر من صلوات بفرستد شفاعت من بر او واجب مي شود.13
ـ حضرت رضا عليه السلام فرمود: هر کس قادر بر کفاره گناهان خود نباشد صلوات بسيار بفرستد که صلوات بر محمد و آل محمد گناهان را مي ريزاند.
14ـ اميرمؤمنان علي (عليه السلام) فرمود: صلوات فرستادن در محو کردن گناهان شديدتر است از فرو نشانيدن آتش توسط آب .
پيام اکبرم صلي الله عليه و آله:
*هر کس بعد از هر نماز ده صلوات بر من بفرستد در بهشت با من است در حاليکه او را مي بينم و صورتش مانند ماه شب چهارده مي درخشد.*
*در قيامت نزديک ترين مردم به من کسي است که بيشتر بر من صلوات بفرستد.*1
*بر من بسيار صلوات بفرستيد که صلوات بر من نوري در قبر، نوري در پل صراط و نوري در بهشت خواهد بود.*2
*صلوات فرستادن، فقر را برطرف مي نمايد.*3
*هر کس در روز جمعه هزار بار بر من صلوات بفرستد، فرشتگان همواره براي او آمرزش مي طلبند.*4
*آواي خود را به هنگام صلوات بر من بلند کنيد که نفاق را از بين مي برد.*5
*هر کس در نوشته اي بر من درود بفرستد فرشتگان همواره براي او آمرزش مي طلبند.*6
*هر کس پايان سخنش صلوات بر من و علي (ع) باشد به بهشت وارد مي شود.*7
*صلوات بر من و خاندانم، نفاق و دورويي را از بين مي برد.*8
*هر کس بر من صلوات بفرستد، در قيامت او را شفاعت مي کنم.*9
حضرت علي عليه السلام
*صلوات فرستادن بر پيامبر (ص)، گناهان را بسان ريختن آب بر آتش از بين مي برد.*10
حضرت امام باقر عليه السلام
*صلوات از جانب خداوند، رحمت است و از سوي فرشتگان، تزکيه و پاک کردن و از طرف مردم، دعا است.*11
حضرت امام صادق عليه السلام
12-صلوات بر پيامبر (ص) و آل او،سنگين ترين عملي است که در روز قيامت در ترازوي اعمال گذاشته مي شود
|
|
73060 |
نام:
ميم
شهر:
روشنگري
تاریخ:
1/27/2010 4:38:04 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرّحمن الرّحيم
سلام عليكم جميعا
اگر فكر مي كنيد كه بنده يك چمدان پر از پول
تحويل گرفته ام و متواري شده ام
و يا الآن در كنار من يك كيف سامسونت پر از دلار
و يكي ديگر پر از يورو و ديگري پر از فرانك
و يكي هم پر از پوند ، قرار دارد و من هم سرگرم شمارش سكه هاي طلا مي باشم !
سخت در اشتباهيد.
بنده يك كيف پر از كاغذ باطله هم نگرفته ام.
حتي يك كيف خالي هم نگرفته ام.
اصولاً بنده پول نخواسته ام ! و ارزش خود را بيشتر از همه دلار ها و يورو ها و ثروت هاي عالم مي دانم.....
اما آنچه كه بنده مطالبت نموده ام و هنوز هم
مصرّانه و مجدّانه بر آن تاكيد مي كنم ، احداث يك
تعميرگاه براي شاعران طنز اين مرز و بوم مي باشد
كه ديگر اين بندگان خدا لنگ و لوك و
قـُـزميت و غيره نباشند.
إن شاء الله اولين ضربه كلنگ احداث چنين تعمير گاه هاي
فرهنگي يي ، هرچه زود تر به زمين بخورد
و در سال ها و قرن هاي آينده ضربات بعدي هم به زمين بخورد.
با تشكر
التماس دعا
نشان مرد خدا عاشقي است با خود دار
كه در مشايخ شهر اين نشان نمي بينم
|
|
73059 |
نام:
نازنین
شهر:
کلبه تنهایی
تاریخ:
1/27/2010 4:37:02 PM
کاربر مهمان
|
سلام جز بیست و پنج را برا من بزار فقط برام توضیح بده تا چند روز باید تمامش کنم
|
|
73058 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
1/27/2010 3:03:27 PM
کاربر مهمان
|
موسيقي حلال است يا حرام؟(ادامه)
لهوالحدیث دارای معنای گستردهای است كه هرگونه سخن یا آهنگهای سرگرمكننده و غفلتزا را شامل میشود كه موجب گمراهی و بیهودگی انسان میگردد، خواه از قبیل غنا و لحنها و آهنگهای شهوتانگیز و هوسآلود باشد و یا سخنانی باشد كه نه از طریق آهنگ، بلكه از طریق محتوا، انسان را به فساد و تباهی بكشاند.[8]
امام صادق (ع) میفرماید: مجلس غنا و خوانندگی لهو و باطل، مجلسی است كه خدا به اهل آن نمی نگرد و این مصداق قول خداوند متعال است كه میفرماید: بعضی از مردم هستند كه سخنان بیهوده خریداری میكنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند.[9]
امام صادق (ع) میفرماید: الغنا یورث النفاق[10] غنا نفاق را به ارث میگذارد و در حدیث دیگری امام صادق (ع) میفرماید: بیت الغناء لا تومن فیه الفجیعة و لا تجاب فیه الدعوة، و لا یدخله الملك[11] خانهای كه در آن غنا باشد، ایمن از مرگ و مصیبت دردناك نیست و دعا در آن به اجابت نمیرسد و فرشتگان وارد آن نمیشوند.
در حدیثی از جابربنعبدالله از پیامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمود: كان ابلیس اوّل من تغنی[12] شیطان اوّلین كسی بود كه غنا خواند.
ابن مسعود از پیامبر اكرم (ص) نقل میكند كه فرمود: الغناء ینبت النفاق فی القلب كما ینبت الماء البقل[13] غناء روح نفاق را در قلب پرورش میدهد همانگونه كه آب گیاهان را پرورش میدهد.
ابن بصیر میگوید: از امام صادق (ع) از آیهی ... فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور سؤال كردم. امام فرمود: منظور غنا است.
البته آهنگها و آوازهایی كه از نظر محتوا (مضمون اشعار) دارای معنایی باشكوه و زیباست و از طرفی خوب و زیبا اجرا میشود و در عین حال تناسب و شباهتی با ساز و آوازهای مجالس لهو، عیش و عشرت و فساد، ندارد گوش دادن به این نوع آهنگها اشكال ندارد. سازها و آوازهایی كه نسبت به آنها شك داریم و نمی دانیم آیا از نوع غنا (موسیقی مبتذل) است و یا جز موسیقیهای مجاز است، احتیاط آن است كه به اینگونه آهنگها نیز گوش داده نشود.[14]
برای آگاهی بیشتر به كتابهای:
1ـ تفسیر المیزان، علامة طباطبایی، (مؤسسة اعلمی بیروت)، ج 16، ص 209، 212.
2ـ تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازی و دیگران، دارالكتب الاسلامیه، تهران، ج 14، ص 91، و ج 16، ص 114؛ ج 17، ص 15، 27.
3ـ نظری به موسیقی از طریق كتاب و سنّت، مصطفی شریعت موسوی، انتشارات اسماعیلیان، قم.
____________________
[1] ـ ر. ك: ناصر مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، (تهران، دارالكتب الاسلامیه) ج 17، ص 22.
[2] ـ سورهی حج، آیهی 30.
[3] ـ سید هاشم الحسینی البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، (قم، مؤسسه البعثه)، ج 3، ص 881 ـ 882.
[4] ـ همان.
[5] ـ سورهی لقمان، آیهی 6.
[6] ـ ر.ك: علامه محمد حسین طباطبایی (ره)، المیزان فی تفسیر القرآن (قم، منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه،) ج 15 ـ 16، ص 309.
[7] ـ سید هاشم الحسینی، البحرانی، همان.
[8] ـ ر.ك؛ ناصر مكارم شیرازی و همكاران، تفسیر نمونه (تهران، دارالكتب الاسلامیه) ج 17، ص 15.
[9] ـ ر.ك: محمدبن یعقوب الكلینی، الكافی (مؤسسه الوفا، للبیروت) ج 6، ص 444.
[10]- محمّد محمدی ریشهری، میزان الحكمة، مكتب الاعلام الاسلامی، قم، ج 7، ص 306.
[11]- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، آل البیت، قم، ج 17، ص 364، 327.
[12]- وسائل الشیعه، همان.
[13]- محمّد محمدی ریشهری، میزان الحكمة، مكتب الاعلام الاسلامی، قم،
|
|
73057 |
نام:
ایمان ( به نیابت ازطرف سارا)
شهر:
توکل به خدا( مشهد الرضا)
تاریخ:
1/27/2010 2:59:51 PM
کاربر مهمان
|
*السلام عليك يا ابا عبدالله الحسين(ع)*
سلام خدمت آقا سید مرتضی آرامش دهنده روح و روانم !
سلام بر تک تک دوستان و همراهان !
از عزیزان و بزرگواران می خوام شما هم در ختمهای قرآنی که برای مادر سارای گرامی از مشهد برداشتیم شرکت کنید دوستانی که مایلند جهت اطلاع:
تا پنجشنبه آینده ثبت نام و ختم تمام شود ممنون!
جزء اول : سارا(زهرا(
جزء دوم : گمنام گرامی از کاشکی کربلا
جزء سوم : ایمان از توکل به خدا به نیت یک مادر بیمار و شفا ی هرچه زودترشان
جزء چهارم : نیلوفرانه گرامی از کویر
جزء پنجم : خادم الشهداء گرامی
جزء ششم : زهرا* بزرگواراز باغ شهادت
جزء هفتم: دوست زهرا*
جزء هشتم: دوست زهرا*
جزء نهم: دوست زهرا*
جزء دهم
جزء :یازدهم
جزء دوازدهم: حسنی گرامی از بی کسی ها . با عرض خیر مقدم خدمت شما دوست گرامی . بلی این جزء را که به نام شما ثبت شده زحمت بکشید و یه دوربخوانید تابتوانیم به همراه هم یک دور قرآن را تا آخر این هفته ختم کنیم . التماس دعا
جزء سیزدهم: سیدعلی هاشمی بزرگوار
جزء:چهاردهم: س گرامی از زنجان
جزء پانزدهم:
جزء شانزدهم: نیاز گرامی از تبریز
جزء هفدهم:
جزءهجدهم:
جزء نوزدهم فاطمه دوست سارا
جزء بیستم: حاج عباس از طلوع دل انگیز
جزء بيست و یکم: لاله دوست و استادعزیز سارا
جزء بیست و دوم: امیدوار گرامی از ایران
جزء بیست و سوم: مرجانه دوست سارا
جزء بیست و چهارم: محبوبه دوست سارا
جزء بیست و پنجم:
جزء بیست و ششم:
جزء بیست و هفتم: جامعه الحسين
جزء بیست و هشتم : یاس سفید گرامی
جزء بیست ونهم : نفیسه گرامی از لوس آنجلس
جزء سی : ایمان از توکل به خدا
عزیزان و بزرگوارانی که تمایل به شرکت در ختم قرآن دارند:
جزء های باقی مانده را انتخاب و نام خود را در این صفحه تا روز پنجشنبه اعلام و ثبت نام و ختم را به اتمام رسانند .
التماس دعا!
|
|
73056 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
1/27/2010 2:56:08 PM
کاربر مهمان
|
موسيقي حلال است يا حرام؟
موسیقی حرام در قرآن
در پاسخ به این سوال که آیا آیات و روایات منصوص و معتبر در حرمت غنا و موسیقی وجود دارد؟ باید گفت:
آنچه از مجموع كلمات فقها و سخنان دانشمندان اسلامی در این زمینه میتوان استفاده كرد، این است كه غناء، آهنگهای طربانگیز و لهو باطل است و به عبارت دیگر: غنا آهنگهایی است كه متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد میباشد كه قوای شهوانی را در انسان تحریك میكند و گاه یك آهنگ هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتوای آن، به این ترتیب كه اشعار عشقی و فسادانگیز را با آهنگهای مطرب بخوانند. و گاه تنها آهنگ، غنا است، به این ترتیب كه اشعار پرمحتوا یا آیات قرآن و دعا و مناجات را به آهنگی بخوانند كه مناسب مجالس لهو لعب است، و در هر دو صورت حرام میباشد.
در خصوص غنا و موسیقی حرام، قرآن كریم در برخی آیات به آن پرداخته و مخالفت خود را با غنا و این نوع موسیقی اعلام فرموده است
و در یك بررسی كوتاه، برخی از مفاسد غنا عبارتند از:
الف ـ تشویق به فساد اخلاق: مجالس غنا معمولاً مركز انواع مفاسد است و آنچه به این مفاسد دامن میزند همان غنا است.
ب ـ غافل شدن از یاد خدا: تعبیر به لهو كه در تفسیر غنا در برخی از روایات اسلامی آمده، اشاره به همین حقیقت است كه غنا انسان را آن چنان مست شهوات میكند كه از یاد خدا غافل می سازد.
ج ـ غنا آثار زیانباری را بر اعصاب و روان می گذارد؛ غنا و موسیقی لهو در حقیقت یكی از عوامل مهمّ تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیانبار غنا و این گونه موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون، و تحریكات نامطلوب پیش میرود.[1]
حرمت غنا در آیات و روایات:
گرچه در قرآن كریم، تنها كلیات مسایل آمده و تبیین جزییات و تعیین مصداقهای آن، به پیامبر و امامان ـ علیهم السلام ـ واگذار شده است و مراجع عظام تقلید با توجه به آیات و روایات موجود، احكام را از آنها استنباط میكنند، ولی در خصوص غنا و موسیقی ، قرآن كریم در برخی آیات به آن پرداخته و مخالفت خود را با غنا و این نوع موسیقی اعلام فرموده است از جمله:
آیهی اول:
ذلك و من یعظم حرمات الله خیرٌ له عند ربه واحلت لكم الانعام الاماتتلی علیكم فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور؛[2]
این است ـ آنچه مقرر شده ـ و هر كس مقررات خدا را بزرگ دارد، آن برای او نزد پروردگارش بهتر است و برای شما دامها ـ چهارپایان ـ حلال شده است، مگر آنچه برشما خوانده میشود؛ پس از پلیدی بتها و از گفتار باطل اجتناب ورزید.
امام صادق (ع) میفرماید: الغنا یورث النفاق؛ غنا نفاق را به ارث میگذارد
ابن بصیر میگوید: از امام صادق (ع) از آیهی ... فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور سؤال كردم. امام فرمود: منظور غنا است.[3]
زید شَحّام نیز میگوید: از امام صادق (ع) در بارهی تفسیر قول زور پرسیدم، آن حضرت فرمود: منظور از قول زور، غنا است.[4]
آیهی دوم:
ومن الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئك لهم عذاب مهین؛[5]
بعضی از مردم، سخنان باطل و بیهوده میخرند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، پس برای آنها عذابی خواركننده است.[6]
امام صادق (ع) میفرماید: غنا از مسایلی است كه خداوند متعال وعدهی عذاب بر آن داده است و سپس آیهی 6، سورهی لقمان را تلاوت فرمود.[7]
ادامه دارد...
|
|
73055 |
نام:
مریم
شهر:
چشم براه بهار و باران
تاریخ:
1/27/2010 1:08:21 PM
کاربر مهمان
|
به نام آرام دلها
سلام
چه فرقی میکنه ی بزرگوار ، از دیدن اسمتون خیلی خیلی خوشحال شدم .
خوشحالم که بازهم توی این صفحه ی مقدس می نویسید.
التماس دعا
یا علی
|
|
73054 |
نام:
elham
شهر:
تهران
تاریخ:
1/27/2010 12:38:46 PM
کاربر مهمان
|
salam be hamegi delam gerefte vali nemidonam chi kar konam
|
|
73053 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
1/27/2010 11:52:13 AM
کاربر مهمان
|
ولايت مطلقه فقيه يعني چه؟
چرا ولايت مطلقه ؟
ولايت فقيه تعبير عامي است كه به مطلق و مقيد تقسيم پذير است. بنابراين ولايت مطلقه فقيه، از نظر مفهومي يكي از اقسام ولايت فقيه شناخته ميشود. البته معنايي كه به طور معمول امروز، از كاربرد واژه ولايت فقيه استفاده ميشود، همان ولايت مطلقه فقيه است و با آن تفاوتي ندارد. راز اين مسأله، در توضيح معناي آن آشكار خواهد شد.
ولايت مطلقه فقيه در فقه شيعه به دو معنا استعمال ميشود:
1. ولايت فقيه، منحصر به ولايت بر قضا، محجورين و ... نيست؛ بلكه شامل زعامت و رهبري سياسي و اجتماعي نيز ميشود.
2. اختيارات ولي امر در زمامداري منحصر به اجراي احكام اوليه و ثانويه نيست؛ به عبارت ديگر وظيفه او، رهبري جامعه به گونه اي است كه مصالح جامعه، در پرتو هدايتهاي الهي، به خوبي تأمين شود و نيازمنديهاي متنوّع و تغييرپذير جامعه، در شرايط مختلف تفويت نشود و جامعه از رشد و ترقي باز نماند.
از اين رو اگر در شرايط ويژه اي، يكي از مصالح و نيازمنديهاي جامعه با يكي از احكام اوليه در تزاحم قرار گرفت؛ در چنين صورتي ولي فقيه بايد بين آن دو مقايسه كند. پس اگر مسألهاي كه با حكم اولي در تزاحم قرار گرفته، داراي مصلحتي برتر براي جامعه باشد؛ در اين صورت ولي فقيه مي تواند، آن حكم اوليه را موقتاً تعطيل كند و مصلحت برتر جامعه را بر آن مقدم بدارد.
به عنوان مثال در فقه اسلامي، تخريب مسجد حرام است. اكنون اگر به تخريب مسجدي جهت خيابان كشي حاجت افتاد، چه بايد كرد؟ ديدگاه مخالف ولايت مطلقه بر آن است كه صرف مصلحت اهم اجتماعي، مجوز تخريب مسجد نيست و تا زماني كه كار به ضرورت نرسد، نميتوان دست به اين كار زد؛ ليكن بر اساس نظريه ولايت مطلقه، لازم نيست حكومت اسلامي آن قدر صبر كند كه براي جامعه، مشكلات زيادي فراهم شود و كارد به استخوان برسد؛ آن گاه از سر ناچاري و براي خروج از بن بست و انفجار اجتماعي، مسجد را تخريب كرد؛ بلكه در اين صورت هميشه از قافله ي تمدن عقب خواهيم ماند و همواره در مشكلات دست و پا خواهيم زد و شارع مقدس، به چنين چيزي راضي نيست. از آنچه گذشت روشن مي شود كه:
اولاً ولايت مطلقه فقيه از قواعد رافع تزاحم است؛ يعني، مطلق بودن ولايت گره گشا در تزاحم احكام و مصالح اجتماعي است و نشانه واقعنگري اسلام در برخورد با مقتضيات زمان است.
ثانياً ولايت مطلقه خود، مقيد به قيودي است نه اينكه از هر حيث مطلق باشد. اين قيود عبارت از اين است كه:
يك. او بايد مجري احكام الهي باشد و حق ندارد خود سرانه و دلخواهانه عمل كند؛ بلكه اين فلسفه اصلي ولايت فقيه است.
دو. مصالح جامعه را بايد رعايت كند.
سه. در زماني ميتواند حكم اولي شرعي را موقتاً تعطيل كند كه با يكي از مصالح اهم جامعه، در تزاحم باشد؛ نه با خواست و ميل يا مصلحت شخصي و يا مصلحتي در رتبه فروتر از حكم اولي شرعي.
اكنون اگر واقع بينانه بنگريم، درخواهيم يافت كه ولايت مطلقه - به معنايي كه گذشت - يكي از مهمترين راه حل هايي است كه اسلام براي خروج از بن بستها در عرصه ي تزاحم مصالح اجتماعي پيشبيني كرده و بدون آن حكومت با مشكلات زيادي رو به رو خواهد شد. استاد مطهري اينگونه اختيارات را اختيار دادن به جامعه اسلامي دانسته و آن را يكي از رموز جاودانگي اسلام به شمار مي آورد.
از آنچه گذشت روشن ميشود كه مطلقه بودن به معنايي كه ذكر شده، هيچ پيوندي با ديكتاتوري و استبداد ندارد. آنچه موجب توهم ديكتاتوري شده، تشابه لفظي ولايت مطلقه با رژيمهاي مطلقه (Absolutisic) است
|
|