اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 73012 |
نام:
پادينا
شهر:
هرجا خدا باشد
تاریخ:
1/25/2010 3:24:00 PM
کاربر مهمان
|
سلام
من با اجازه دوستان به سوالات آقا مقداد جواب ميدم:
محبت فقط باید برای ارضای نیازهای خود ما باشد ؟؟؟
_اگر براي ارضاي نياز خودمان باشد،محبت محدود به چند نفر و يا طيف خاص ميشود
یا نیت.... نیت خدایی ... یا نیت رضایت مخلوق باشد ؟؟؟
_اگر نيت ما رضايت خداوند باشد،محبت ما محدود نميشود...
آیادر محبت نیاز به تعادل هست یا افراط در محبت گزینه مطلوبی است ؟؟؟
_در هرچيزي بايد تعادل نگه داشته شود حتي محبت كردن،همانطور كه خداوند بندگانشو به ميانه رو بودن دعوت كرده
آیا باید به همه محبت کرد یا اشخاص خاصی فقط شامل محبت ما باید باشند ؟؟؟
_اگر نيت رضابت خداوند باشد،محبت كردن به عموم تعلق ميگيرد ولي بايد حدوحدود حفظ شود
اگر کسی ما را از محبت خود محروم کرد ما چه کنیم ؟؟؟ همچنان محبت کنیم ؟؟؟
_محبت زماني مورد قبول است كه بي منت باشد،يعني انتظار جبران نداشته باشيم مثل محبت مادر به فرزند كه بي دريغ است و چه فرزند محبت كند و نكند او به فرزندش محبت ميكند
آیا هستند کسانی که باید به آنها محبت نکرد ؟؟؟
_اگر بدانيم كه محبت كردن به كسي اورا دچار سوبرداشت ميكند و يك عمل پسنديده ممكنه ناپسند جلوه داده شود محبت كردن مجاز نيست
آیا هستند کسانی که حتی در صورت تندی آنها باز هم باید به آنها محبت کرد ؟؟؟
_بله،مثل پرستاري از يك بيمار
محبت کردن نیاز به علت یا پیش زمینه ای دارد ؟؟؟
و.....
_به نظرم اول بايد محبت تعريف ميشد بعد اين سوالات پرسيده مي شد
محبت به نظر من يعني كمك به رفع يك نياز معقول انساني
پس خواه ناخواه به علت يا پيش زمينه اي نياز است
مثلا يكي احساس تنهايي ميكند،اينجا محبتي كه ما ميكنيم اينست كه براش كاري انجام بديم كه از تنهايي در بياد حالا چه خودمون انجام بديم چه واسطه اي براي اينكار باشم
|
|
| 73011 |
نام:
qoqnoos
شهر:
کاشان
تاریخ:
1/25/2010 2:56:12 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر همه بر و بچه های باحال حرف دل
آقا جو جون خودت این مطلبای منم بذار توی سایت بلکی بچه های کاشونم بخونن و حال کنن.چند بار دیگم براتون مطلب دادم ولی فکر کنم بخاطر اینکه خیلی ادیبانه بوده است در سایت قرار نداده اید. آقای مدیر سایت مگه خودت بچه کجای که مطلبهای منو توی سایت نمیذاری؟؟؟؟؟؟؟
باشه یکی طلبد تا بعدا توی اون دنیا باهات حساب کنم.... یه حاج مرتضی خوام گفت که این مدیر سایتت با بچه کاشونیا خوب نیست... دکت گرم ... سرت سلامت ... روزگارت آباد...... التماس 2آ
|
|
| 73010 |
نام:
هیچکس هستم میخاهم هر چه هست خدایم باشد
شهر:
هیچجا فنا و عدم هر جا خدا هست من هم اهل آنجایم
تاریخ:
1/25/2010 2:45:58 PM
کاربر مهمان
|
پس از حمد خدا
و اما بعد
سلام خانم نقطه چین به لطف خدا برای من مشکلی پیش نیامده نمیدونم چرا اینفدر خودتونو عذاب میدین من کسی نیستم که بخاطرش این همه وقت میزارید و انرژی ،برای برادرم هم اتفاقی نیافتاده شکر خدا اما بدانید بالای دروازه دلفی نوشته است :
در جهان چیز نویی وجود ندارد تو برو خودت را بشناس
|
|
| 73009 |
نام:
پادينا
شهر:
ه
تاریخ:
1/25/2010 1:59:23 PM
کاربر مهمان
|
_خوندم چي نوشتي؟
_چــــــــــي؟!
_بهتره بدوني من توي شرايط بد بيرون از خونه ام خوابيدم
_آهان...پس نوبت بگيرم؟!
_نـــــــــه!!!
_چرا؟
_اين بيماري كفاره گناهانمه
_كفاره گناه مهمتره يا خدمت؟
_اين دوتا چه ربطي باهم دارن؟!
_شما با تحمل بيماري كفاره گناهتو مي دي...ولي با سلامتي مي توني به خلق الله خدمت كني(البته در شفايافتنم تحمل لازمه...)
_منظورتو متوجه نمي شم؟
_شما وقتي مريض و رنجور باشي نمي توني به همسر و فرزندت خدمت كني چه برسه به بقيه!!!
_همين الانم ميتونم خدمت كنم!
_دركوتاه مدت بله ولي در بلند مدت يكي بايد به شما خدمت كنه و از شما پرستاري كنه
_حالا كي برام نوبت ميگيري؟
_هر موقع تو بخواي!
_پس تاريخشو بهت اطلاع ميدم
_منتظرم...
|
|
| 73008 |
نام:
سرباز گمنام
شهر:
بندرعباس
تاریخ:
1/25/2010 1:29:25 PM
کاربر مهمان
|
بسم الرب الشهداء
سلام علیکم و رحمة الله
هميشه پس از گريه هاي عميق،
روح ها لبخند ميزنند ؛
درست همچون رنگين کمان،
که لبخند آسمان پس از باران است.
خوشحالم که دوباره هم محفلی های قدیمی اومدن ...
جای شکرش باقی است ....
التماس۲آ
|
|
| 73007 |
نام:
ستاره
شهر:
بندرعباس
تاریخ:
1/25/2010 12:12:27 PM
کاربر مهمان
|
سلام-سایت خوبی دارید ممنون/التماس دعا دارم
|
|
| 73006 |
نام:
شيرين
شهر:
تهران
تاریخ:
1/25/2010 11:01:53 AM
کاربر مهمان
|
دلم گرفت از اسمون هم از زمين هم از زمون ... واسم دعا كنين مامانم و از دست دادم ۳ اسفند سالگردشه يه فرشته...واي دارم داغون ميشم تو رو خدا دعام كنين
|
|
| 73005 |
نام:
. . . . . . . . . . . . . .
شهر:
. . . . . . .
تاریخ:
1/25/2010 8:38:55 AM
کاربر مهمان
|
سلام نه اینو نمیخوام گفتم یه جور بگو که بفهمم میدونی چی کشیدم تا اومدم دوباره اینجا.تمام ساعتام مثل احمقا دارم گریه میکنم اونم توی اتاق دربسته الانم دارم قاچاقی از کامپیوتر استفاده میکنم توروخدا توروبه هرکی میپرستی توروبه همون خدایی که میگی به جز اون نه تورو به اونی که بزرگیشو باعقل کوچیک میگی نمیشه درک کرد تورو به همون خدا درست جواب بده ۴پند کم کردم توروخدا ازت خواهش میکنم میدونم که اگه بخوای میتونی توروخدا بهم بگو درست بگو الان هیچی نمیفهمم توروخدا واضح بگو یه جوری بگو که قلب شیکستم نه بلکه چشمای قرمزم ببینه بگو که اون نبودی یا بودی بگو بخدا دارم اب میشم میفهمی توکه میدونی وضع منو...
نه شایدم یادت رفته من کی بودم شایدم من احمقم که فکرمیکنم توهنوزم به یادمی شایدم من نمک نشناسم که این حرفارو میزنم میدونم که به یادمی حس میکنم اما نمیدونم چرا اینارو دارم میگم حالوروزم دست خودم نیست منو ببخش داغونم از فکروخیال اینکه نکنه توبودی ومن الان فهمیدمت دارم میسوزم کلاس ملاس و بیخیال شدم فعلا نمیتونم تمرکز کنم توروخدا جوابمو واضح بده بگواگه تونبودی خداروشکر ولی اگه توبودی لااقل میتونم الان قران بخونم هم خودم اروم شم هم اون توروخدا بیشترازین نذار بهم بخندن که دارم مثل دیوونه ها گریه میکنم خیلی ممنونم ازت
یاحق
|
|
| 73004 |
نام:
سبكبار
شهر:
یه کوشه دنیا
تاریخ:
1/25/2010 7:06:38 AM
کاربر مهمان
|
ایمان ازشهرتوكل بخدا ؤعليكم سلام برجمال مهدي صلواتي بفرستيد
|
|
| 73003 |
نام:
محمد
شهر:
قذقذ
تاریخ:
1/25/2010 1:39:00 AM
کاربر مهمان
|
در آن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند
من از خوش باوری آنجا محبت ارزو کردم
|
|
