شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
72722
نام: بنده ی خدا
شهر: جزیره ی مجنون
تاریخ: 1/6/2010 4:18:33 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الذی خلق النور من النور
السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)


ادامه مطلب ....


من دختر بن‌لادن را در سفارت عربستان نديدم، ولي در چهارراه استانبول، ديدم آقازاده‌اي را كه فقير نبود اما كاسه گدايي دراز كرده بود جلوي در سفارت روباه پير. من ادعا نمي‌كنم رهبرم سيد خراساني است، اما در دجال بودن شما شك ندارم.
و البته كه ظهور نزديك است. و امروز صبح يكي به من پيامك داد كه سران فتنه در رفته‌اند، رفته‌اند شمال. ويلاي احسان‌الله خان با ماشين ضدگلوله كه ترمزش SBA دارد و همه چراغ قرمز‌ها را رد مي‌كند! به ميرزاكوچك‌خان زنگ زدم كه حواست به وطن‌فروش‌ها باشد. ميرزا گفت: دكتر حشمت، نبض شيخ را گرفته؛ چهارشنبه‌اي، مردم را كه ديده تبش بالا رفته آن يكي هم سانديس بدنش كم شده.
به ميرزا گفتم: اين بار مواظب سرت باش. اينها در سر سوداي وطن‌فروشي دارند.
وطن‌فروش، خواننده‌اي است كه حنجره‌اش را پنجره‌اي كرده به سوي غرب. عاليجناب چهچه دود عود‌ت بوي زغال سوخته مي‌دهد.
براي اين ملتِ قوم طالوت، حضرت داوود بايد نغمه بخواند. هان اي ابراهيم! تبر بردار ديكتاتورهاي مخملين، از دموكراسي بت ساخته‌اند. علامت كوچك‌تر، بزرگ‌تر سرشان نمي‌شود. معلم كلاس اول من، ياد داده بود كه 24 از 13 بزرگ‌تر است و آراي باطله از راي شيخ معلم ديني من مي‌گفت 13عدد نحسي نيست.
نحس، كساني هستند كه به اسم خط امام، راي مردم را دزديدند. نحس كسي است كه آشوبگر عاشورا را هوادار خود مي‌داند.
سال بعد اول ژانويه، دهم محرم است. محرم كه بيايد، حتي عيد ارمني‌ها هم عزا مي‌شود.
آن وقت هواداران آقاي نخست‌وزير، سوت مي‌زنند در عاشورا و به افتخار شمر كه سر امام را بريد، كف مرتب مي‌زنند.
اي عيسي! بابانوئل سرش را در برف كرده و مروه شربيني را نمي‌بيند. امسال مجله تايم، بابانوئل را كرد مرد سال و نوبل را دادند به بابانوئل. حيف كه عمر سعد هزار و چهارصد سال زود به دنيا آمد والا يونيسف يك تقديري هم از او كرده بود.
اينجا هم،‌ كساني بودند كه عكسش را شش ستوني كار كنند. ستون دين من نماز يزيد نيست. آقازاده معاويه مست بود و انا‌لله و انااليه راجعون را نوشت: انا الله و اناعليه الراجعون.
ستون دين من، آن نمازي است كه سيدالشهدا خواند، در ظهر عاشورا و به‌ازاي هر كلمه نماز يك تير خورد. والا ابن‌ملجم هم زياد نماز مي‌خواند، اما قبله‌اش ولايت نبود، قطام بود. در نماز ابي‌عبدالله، خم ابروي يار در ياد آمد و در نماز ابن‌ملجم، رژ لب دختر اغيار!
چهارشنبه، اتوبوسي كه ما را آورد راهپيمايي، راننده‌اش كمربند نبسته بود. جريمه شد 20 هزار تومان. 13 هزار تومانش البته به خاطر سيگار بود.
وينستون مي‌كشيد. ريه‌اش آسيب مي‌بيند، ولي در عوض محصول آمريكايي را آتش مي‌زند. چرا كسي آنهايي را كه بهمن مي‌كشند، جريمه نمي‌كند؟!
مگر 22 بهمن را كه محصول امام بود پاره نكردند؟ من كاري با قوه قضائيه ندارم. دلم براي محافظان سران فتنه مي‌سوزد كه به جاي حفاظت از انقلاب مجبورند مراقب جان شيخ باشند. سربسته بگويم اين سخت‌ترين كار دنياست. شيعه علي بودن و محافظت از عثمان تا اين كه پيرهن دوباره شر نشود.
چهارشنبه، اتوبوسي كه ما را آورد راهپيمايي، به راننده‌اش مرخصي داده بودند. به من هم مرخصي دادند. امتحان برادر كوچكم هم در مدرسه لغو شد.
هان اي دشمن! از اين پس قصه همين است. سانديس نظام‌مان را مي‌خوريم. از مرخصي‌اش استفاده می کنیم...
72721
نام: نیاز
شهر: تبریز
تاریخ: 1/6/2010 1:33:02 PM
کاربر مهمان
  سلام به اهالی محترم باغ آوینی ، روز بخیر

خداراشكر كه تمام شب صداي خرخر شوهرم را مي شنوم . اين يعني او زنده و سالم در كنار من خوابيده است.
خدا را شكر كه دختر نوجوانم هميشه از شستن ظرفها شاكي است.اين يعني او در خانه است و در خيابانها پرسه نمي زند.
خدا را شكر كه ماليات مي پردازم اين يعني شغل و در آمدي دارم و بيكار نيستم.
خدا را شكر كه لباسهايم كمي برايم تنگ شده اند. اين يعني غذاي كافي براي خوردن دارم.
خدا را شكر كه در پايان روز از خستگي از پا مي افتم.اين يعني توان سخت كار كردن را دارم.
خدا را شكر كه بايد زمين را بشويم و پنجره ها را تميز كنم.اين يعني من خانه اي دارم.
خدا را شكر كه در جائي دور جاي پارك پيدا كردم.اين يعني هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبيلي براي سوار شدن.

خدا را شكر كه سرو صداي همسايه ها را مي شنوم. اين يعني من توانائي شنيدن دارم.
خدا را شكر كه اين همه شستني و اتو كردني دارم. اين يعني من لباس براي پوشيدن دارم.
خدا را شكر كه هر روز صبح بايد با زنگ ساعت بيدار شوم. اين يعني من هنوز زنده ام.
خدا را شكر كه گاهي اوقات بيمار مي شوم. اين يعني بياد آورم كه اغلب اوقات سالم هستم.
خدا را شكر كه خريد هداياي سال نو جيبم را خالي مي كند. اين يعني عزيزاني دارم كه مي توانم برايشان هديه بخرم.
خداراشكر...خدارا شكر...خدارا شكر


(خواستم یه ذره جو اینجا عوض شه ، آخه دل آدم میگیره )
72720
نام: بنده ی خدا
شهر: جزیره ی مجنون
تاریخ: 1/6/2010 1:08:04 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الذی خلق النور من النور

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)



استقامت: متن پيش رو دل نوشته يكي از فرزندان محترم شهداي انقلاب است كه جوابياي نمكين اما دندان شكن به ادعاهايي واهي دشمنان احمق انقلاب و ايران اسلامي است كه اين عزيز آن را به رهبر فرزانه انقلاب تقديم نموده است:







چهارشنبه اتوبوسي كه ما را آورد راهپيمايي، همان اتوبوسي بود كه پدرم را برد جبهه. پلاك اتوبوس ايران 11 نبود. از آن قديمي‌ها بود، نه از اين ليزري‌ها.
پلاك اتوبوسBB-C068028H; بود و پلاك پدرم در جبههAK-S022-91H;.
من با همين اتوبوس رفتم راهي سرزمين نور شدم و بوسه زدم بر خاك كرخه نور.
امسال عيد باز هم با همين اتوبوس مي‌خواهم بروم جنوب. من هنوز هم سوار هوندا 125 پدرم مي‌شوم. پدرم روي همين موتور، موتور ضدانقلاب را در همين خيابان‌هاي تهران پايين آورد. 200 كلاهك هسته‌اي اسرائيل، حريف هوندا 125 پدر من نشده‌اند.
پدر من روي همين موتور به شهادت رسيد ولي اجازه نداد كه آبادان، عبادان شود و خرمشهر، المحمره؛ زير لاستيك هوندا 125 پدر من هنوز هم دارد استخوان‌هاي آمريكا خرد مي‌شود. امروز هم فتنه‌گران، از صداي هوندا 125 بابا اكبر بيشتر از هيبت ماشين‌هاي ضدشورش نيروي انتظامي مي‌ترسند.
چهارشنبه اتوبوسي كه ما را آورد راهپيمايي ضدگلوله نبود. لاستيكش عاج نداشت. تاج و تخت نداشت.
شيشه‌هايش دودي نبود. دنده‌اش خوب جا نمي‌رفت. فرمانش هيدروليك نبود. سقفش يكي- دو تا سوراخ داشت.
مثل BMW نبود كه سقف متحرك داشته باشد. راننده‌اش كت و شلواري نبود. پيراهن مشكي‌اش وصله داشت.
كاپشنش را از تاناكورا خريده بود كه قبلا ادواردو آنيلي آن را پوشيده بود. برلوسكني كت شلوار مي‌پوشد. آنجلا ماركل كت دامن، ساركوزي يك وقت‌هايي لخت مي‌گردد و من به كوري چشم France24 اعتراف مي‌كنم و افتخار مي‌كنم كه حكومت به ما سانديس داد و من چون روزه بودم،ني ‌اش را نگه داشتم تا در روضه علي‌اصغر در آن بدمم: بشنو از ني .
من ني‌ام را درون سانديس فرو نكردم. فرو كردم در چشم رئيس‌جمهور آمريكا و انتقام حرمله را گرفتم. سانديس من آب سيب بود، دادم به رباب تا طفل 6‌ ماهه‌اش را سيراب كند.
به كوري چشم ضدانقلاب رئيس‌جمهور آمريكا با ما نيست. او با ما نيست. با سران فتنه است. با آن بي‌سواد كه مردم گفتند: عامل دست موساد.
خانم كلينتون! سانديس‌هاي جمهوري اسلامي الكل ندارد كه 100 دلار آب بخورد. از شير مادر حلال‌تر است. 150 تومان است كه مش رجب 10 تايش را مي‌فروشد هزار تومان.
سران فتنه، كوكاكولا مي‌خورند كه گازش، اشك‌آور است و اشك كودكان فلسطيني را درمي‌آورد. نتانياهو با سران فتنه است، فتحي شقاقي شهيد با ما.
علي عبدالله صالح با سران فتنه است، سيد حسن نصرالله با ماست. چشم اسرائيل كور، حكومت به ما تي‌تاپ هم داد. من روزه‌ام را با همين تي‌تاپ باز كردم.
خاك بر سر شما كه به جاي گوشت بزغاله گوساله ، گوشت خوك را مي‌خوريد. دانشمندان مي‌گويند: گوشت خوك، آدم را خرفت مي‌كند. بنازم انقلاب اسلامي را كه با سانديس و تي‌تاپ و هوندا 125 و اتوبوس دهن‌كجي كرده به تمام دنياي غرب. آمريكا حريف سانديس ما نمي‌شود. برادر كوچك من سانديس خود را كه خورد، آن را باد كرد و تركاند جلوي چشم عكس نتانياهو و مردك 2 متري عقب رفت.
من يك سانديس جمهوري اسلامي را با كل دنياي آمريكا و اسرائيل عوض نمی کنم
72719
نام: بنده ی خدا
شهر: جزیره ی مجنون
تاریخ: 1/6/2010 12:46:03 PM
کاربر مهمان
  ادامه مطلب ...

-ما اعلام مى کنيم که جمهورى اسلامى ايران براى هميشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ايران به عنوان يک دژ نظامى و آسيب ناپذير نياز سربازان اسلام را تامين و آنان را به مبانى عقيدتى و تربيتى اسلام و همچنين به اصول و روشهاى مبارزه عليه نظامهاى کفر و شرک آشنا مى سازد .



خداوندا ، به عزت و عظمت همه مجاهدان اسلام از ازل تا به ابد ، دعای آن پیر فرزانه را بدرقه راهمان گردان و وجود ما را در راه اهداف والای آن عارف حقیقی ، خرج نما آمین یا اله العالمین .

یا علی مددی
72718
نام: ...
شهر: ...
تاریخ: 1/6/2010 12:20:08 PM
کاربر مهمان
  http://www.4visit.com/play.php?vid=1551
لحظه شهادت جانباز شیمیایی
72717
نام: kasra
شهر: tanhai
تاریخ: 1/6/2010 11:29:02 AM
کاربر مهمان
  خدایا چرا من ............................
72716
نام: یاس سفید
شهر: کوچه بنی هاشم
تاریخ: 1/6/2010 10:25:36 AM
کاربر مهمان
  خوش بحال اونكه پيش شهدا رسوا نمی شه


72715
نام: بنده ی خدا
شهر: جزیره ی مجنون
تاریخ: 1/6/2010 9:47:59 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الذی خلق النور من النور
السلام علیک یا ابا صالح المهدی (عج)
سلام و عرض ادب و احترام حضور سرداران و سربازان قلعه همیشه سبز آقا سید مرتضای آوینی


امام راحل عظیم الشان فرمودند: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. و بارها و بارها راه را از چاه نشانمان داده بود و میگفت : اگر کسی جمهوری اسلامی را بدون اسلامش بخواهد دشمن ماست…

و باز هم بهتر است این مدعیان خط امام که بهتر است از آنان و سردمدارانشان با عنوان مردان پر مدعا

یاد کنیم با گوشه ی کوچکی از تفکرات ناب و مانیفست حضرت آقا روح الله آشنا شوند ، و مروری دوباره کنند :



-ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداريم. ما تصميم داريم پرچم لا اله الا اللّه را بر قلل رفيع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم.



- امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه ها و مرفهين بى درد شروع شده است و من دست و بازوى همه عزيزانى که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمين را نموده اند مى بوسم، و سلام و درودهاى خالصانه خود را به همه غنچه هاى آزادى و کمال نثار مى کنم مبارزه با رفاه طلبى سازگار نيست، و آنها که تصور مى کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفين و محرومان جهان با سرمايه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بيگانه اند و آنهايى هم که تصور مى کنند سرمايه داران و مرفهان بى درد با نصيحت و پند و اندرز متنبه مى شوند و به مبارزان راه آزادى پيوسته و يا به آنان کمک مى کنند آب در هاون مى کوبند



- راستى اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدى با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم اکنون اگر امريکا يک کشور اسلامى را به بهانه حفظ منافع خويش با خاک يکسان کند، چه کسى جلوى او را خواهد گرفت؟ پس راهى جز مبارزه نمانده است، و بايد چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصا امريکا را شکست، و الزاما يکى از دو راه را انتخاب نمود: يا شهادت يا پيروزى.كه در مکتب ما هر دوى آنها پيروزى است.



- ما درصدد خشکانيدن ريشه هاى فاسد صهيونيزم، سرمايه دارى و کمونيزم در جهان هستيم. ما تصميم گرفته ايم، به لطف و عنايت خداوند بزرگ، نظامهايى را که بر اين سه پايه استوار گرديده اند نابود کنيم، و نظام اسلام رسول اللّه- صلى اللّه عليه و آله و سلم - را در جهان استکبار ترويج نماييم و دير يا زود ملتهاى دربند شاهد آن خواهند بود .



-دنيا اگر خودش را آماده بحران نفت و به هم خوردن همه معادلات اقتصادى و تجارى و صنعتى كرده است، ما هم آماده‌ايم و كمربندها را محكم بسته‌ايم و همه چيز براى عمليات آماده است .



- راستى اگر بسيج جهانى مسلمين تشکيل شده بود، کسى جرات اينهمه جسارت و شرارت را با فرزندان معنوى رسول اللّه - صلى اللّه عليه و آله و سلم - داشت? امروز يکى از افتخارات بزرگ ملت ما اين است که در برابر بزرگترين نمايش قدرت و آرايش ناوهاى جنگى امريکا و اروپا در خليج فارس صفآرايى نمود.



-ما اعلام مى کنيم که جمهورى اسلامى ايران براى هميشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ايران به عنوان يک دژ نظامى و آسيب ناپذير نياز سربازان اسلام را تامين و آنان را به مبانى عقيدتى و تربيتى اسلام و همچنين به اصول و روشهاى مبارزه عليه نظامهاى کفر و شرک آشنا مى
72714
نام: مسیحا
شهر: تهران
تاریخ: 1/6/2010 9:24:08 AM
کاربر مهمان
  آنگاه كه غرور كسي را له مي كني، آنگاه كه كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي كني، آنگاه كه شمع اميد كسي را خاموش مي كني، آنگاه كه بنده اي را ناديده مي انگاري ، آنگاه كه حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي، آنگاه كه خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري ، مي خواهم بدانم، دستانت را بسوي كدام آسمان دراز مي كني تا براي خوشبختي خودت دعا كني؟ . بسوي كدام قبله نماز مي گزاري كه ديگران نگزارده اند
72713
نام: ديده
شهر: امام رضا (ع)
تاریخ: 1/5/2010 9:51:23 PM
کاربر مهمان
  عظمت یک زن
حضرت امّ البنین مادر حضرت عباس (ع) است ، در جریان عاشورا در كربلا، چهار فرزند رشید او بنامهای عباس ، عون و عثمان و جعفر به شهادت رسیدند، هنگامی كه بشیر به مدینه آمد و اخبار كربلا را به مردم مدینه رساند، وقتی به حضور امّ البنین رسید، برای اینكه به تدریج او را از شهادت فرزندانش آگاه كند، فرزندان او را یكی یكی اسم برد، ام البنین در هر بار می گفت : ای بشیر، از حسین (ع) چه خبر؟ فرزندانم و آنچه زیر آسمان كبود است همه بفدای اباعبدالله الحسین (ع) باد، هنگامی كه بشیر خبر شهادت امام حسین (ع) را داد، ام البنین با آهی سوزان گفت : بندهای دلم را گسستی آری معرفت و امام شناسی آن بانوی بزرگوار در حدی بود كه در مورد چهار فرزندش ، چنین نگفت ولی در مورد رهبرش امام حسین (ع) چنین فرمود.
<<ابتدا <قبلی 7278 7277 7276 7275 7274 7273 7272 7271 7270 7269 7268 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved