اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
71982 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
12/1/2009 9:30:30 AM
کاربر مهمان
|
درد خویش
آتش گرفتم ای غم و افروختم
بس است
یک دم رها نمی کنی ام ... سوختم
بس است
سنگین شدم ز درد و چو سنگی به درد خویش
خون را چو لعل ... در جگر اندوختم
بس است
|
|
71981 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
12/1/2009 9:17:33 AM
کاربر مهمان
|
من کاغذ وقلم واتاقی که مدتیست...
هی فکر می کنم به اجاقی که مدتیست...
یک لحظه شعر می شوم اما نمی شود
روشن کنم دوباره چراغی که مدتیست...
هی جام پشت جام ومستم نمی کند
بی دستهای عاشق ساقی که مدتیست...
پیوسته باز سمت تو را می دهد نشان
در من صدای تلخ کلاغی که مدتیست...
هی شعر می شود وغزل گریه می کنم
هر پنجشنبه یاد تو داغی که مدتیست...
از این ردیف وقافیه هایی که مرده اند
دیگر کلافه ام وچراغی که مدتیست...
|
|
71980 |
نام:
hossein
شهر:
canada
تاریخ:
12/1/2009 4:11:42 AM
کاربر مهمان
|
سلام من یک دانشجوی ترم اول هستم وضع ما خیلی خوب نیست ودانشگاه من هم خرج زیادی دارد پدرومادر بیچارهاماز صبح تا شب کاار میکنند وقتی که میایند خانه دستوپاهایشان درد میکنه من دیگه نمی تونم ببینم که دارند جلوی چشمای من آب می شوند بهطوری که چندباری فکر ترک تحصیل به سرم زده که بروم کار کنم وکمک پدر ومادرم کنم خیلی از زندگییم خسته ام بهطوری که................
همه دانشجویان کانادا و آمریکا خودشان کار می کنند تا هزینه تحصیل را بدهند در رستوران ه یا کافی شاپ ها و..
|
|
71979 |
نام:
سام .سهرابی
شهر:
مریوان
تاریخ:
12/1/2009 3:02:19 AM
کاربر مهمان
|
خدا حافظ حرف دلیها برام دعا کنین دوستووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون دارم
|
|
71978 |
نام:
امير
شهر:
ماكو
تاریخ:
11/30/2009 11:37:09 PM
کاربر مهمان
|
براي شادي روح امام و شهدا صلوات
|
|
71977 |
نام:
راضیه
شهر:
تهران
تاریخ:
11/30/2009 9:53:08 PM
کاربر مهمان
|
آقا جان دوست دارم چشمان پر گناهم به جمال دلربایت روشن شود. ان شاء ا..
غم عشقت بیابون پرورم کرد هوای وصل بی بال و پرم کرد به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
همه هست آرزویم که ببینم از تورویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی انشاء ا...
|
|
71976 |
نام:
مقداد
شهر:
اهواز-مسجدسلیمان
تاریخ:
11/30/2009 8:37:30 PM
کاربر مهمان
|
گردو ..................
سلام اهالی اهل دل
خیلی قشنگ بود ..... زیبا نوشته شده بود ... دعا میکنم خدا گردوها رو ازم بگیره .... دعا میکنم خدا هر آنچه که خدا را از من میگیرد از من بگیرد ....
امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
مومن همانند دو كفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم وحشرنامعهم
|
|
71975 |
نام:
ساحل
شهر:
" " "
تاریخ:
11/30/2009 7:31:46 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر خانم ایمان گرامی
خورشید با همه درخشندگی و جلالش در پایان روز ناپدید میگردد.
ولی آفتاب محبت شما، همیشه در آسمان دل ما میدرخشد.
و این تنها روزی است که شب ندارد.
از اظهار لطف و محبت شما سپاسگزارم.موفق باشید
|
|
71974 |
نام:
احسان
شهر:
اهواز
تاریخ:
11/30/2009 6:59:43 PM
کاربر مهمان
|
دیگه عاشق نمیشم
|
|
71973 |
نام:
اتنا
شهر:
کجا جا دارم که بگم کدوم شهر
تاریخ:
11/30/2009 4:57:40 PM
کاربر مهمان
|
نذار بی تو عمرم تلف شه...
سلام گلای خوشبوی اوینی....
بگید هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
امروز تو مدرسه واقعا خوش گذشت...
اخه معلم نداشتیم...بگید هوراااااااااا
امید امید از خوبیها ...سلام چاکریم عیدتونم مبارک..
ایمان عزیز .... خیلی قشنگ بود...
علیرضا ی گرامی کجایید شما...
انیسه جان ....سلام...
بچه ها برای اون دختر کوچولوی پنج ماه که به خاطر قلب نازنینش رو تختای سفت و سخت بیمارستان خوابیده.. دعا کنید...بازم میگم اون حق زندگی داره..
برای خودمم دعا کنید .... که مامانمینا منو نبرن عروسی...خوب خوشم نمیااااااااااد...
دوستون دارم یا علی.
|
|