اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
71532 |
نام:
میدونم
شهر:
نمیدونم
تاریخ:
11/12/2009 7:47:49 AM
کاربر مهمان
|
سلام
انسان خودش براي خودش نگهبان بگمارد تامراقب اعمال اوباشد.براي داشتن چنين نگهباني کافي است به خود توجه داشته باشيم;زيرابنابه فرمايش امام عليعليه السلام:نفس توجه به خود،انسان رابه سوي اصلاح نفس وبه دست آوردن بهترينهاهدايت ميکند.دردرون هريک ازمامرکزي وجوددارد که ميداند چه چيز براي ماخوب وچه چيزبداست.دراين مقاله راجع به چگونگي راه اندازي اين مرکز صحبت مي کنيم:
درطول روزچندبارفقط براي يک دقيقه بايستيم وببينيم چه مي کنيم.
دکتر اسپنسر جانسون دراين موردراهکار جالبي به نام: توقف! دارد.اينکه مادرطول روزچندبارفقط براي يک دقيقه بايستيم وببينيم چه مي کنيم.به آنچه فکر ميکنيم ياانجام ميدهيم بنگريم وخودرامحاسبه کنيم.درست مثل کسي که درشهررانندگي ميکندودربرابرتابلوهاي ايست،توقف ميکند.اين تابلوهاکمک مي کنندتاشخص به آساني وسالم به مقصدبرسد.هرچنداينکارعجيب به نظرميرسد که مافقط دريک توقف کوتاه بخواهيم به آن چه انجام ميدهيم،بينديشيم وبه سؤالهاي خودپاسخ بدهيم،ولي اغلب درهمين فرصتهاي کوتاه،راه بهترشدن کاريافکري راکه درآن دقيقه درگيرانجامش هستيم پيداخواهيم کرد.همين توقف کوتاه به ماکمک ميکند به سرانجام کارها بينديشيم واين يعني مراقبت ازخود;زيرا«به کاربستن فکروانديشه درکارها،پايان کاررانيکو ميکند. وازطرفي نيک وبدکارهارانمايان ميسازد و ماراآماده ميکندتابه اصلاح آنهاپرداخته ونتيجه بهتري بگيريم.
امام صادق عليه السلام نيزدراين زمينه به يکي ازدوستانشان به نام جندب ميفرمايند: اي جندب!دربرابرهرکاري توقف کن تابه آغازوانجام آن کار آگاه شوي.قبل ازآن که درآن کاربماني ونهايتا پشيمان شوي.اي جندب!به درستي که تو(خود)طبيب نفس خويشي،نشانههاي سلامتي وبيماري راتشخيص ميدهي،درمان راهم خوب ميداني;پس(لحظهاي)درنگ کن ببين باخودچه ميکني... آري هرانساني به نفس خويش آگاهي داردهرچندعذرتراشي ميکند. پس چرانفس خويش رارهاسازيم تامارادرکوره راههاي تاريکي رهاکند؟!
زندگي راسادهتربگيريم تا بسياري ازفشارهاي روحي راازبين ببريم،زيرازندگي وقتي سادهترباشد،ساده هم حفظ ميشود.
شايدبپرسيددراين توقف چه سؤالهايي ازخودمان بکنيم وچگونه به پاسخ صحيح برسيم؟شايد بايک مثال مطلب روشن شود.فرض کنيد براي به دست آوردن چيزي سخت درتلاش هستيدوزحمت مي کشيد.شماميتوانيد گاه دراثناي کارازخودبپرسيد آياآنچه راکه اکنون به دنبالش هستم وبرايش تلاش مي کنم واقعا نياز*من است؟ زيرا نياز چيزي است که براي بودن وگذراندن زندگي خودآن راميخواهيم ووقتي آن رابه دست ميآوريم،احساس شادي وسرورميکنيم.درمقابل اين نياز ميل قراردارد;يعني چيزي که اميدواريم به دست آوردنش ماراخوشحال کند-که غالباهم نميکند-مثل ميل به پول;به دستش ميآوريم،ولي ميبينيم ماراراضي نميکندوهنوزبيشترازآن چه به دست آوردهايم،ميخواهيم.اگرتوقف کنيم واين سؤال راازخودبکنيم وگاه اگر فرصت بيشتري پيداکرديم نيازهايمان راروي کاغذبياوريم وپيش خودتجزيه وتحليل کنيم،اغلب جوابي راکه به دست ميآوريم مارا ازدنبال کردن چيزهايي که به آن نيازنداريم،بازميدارد.
مثال ديگر:گاه کاري انجام ميدهيم که خوب ازآب درنميآيدوموجب فشارروحي ماميشود.
|
|
71531 |
نام:
.................
شهر:
.................
تاریخ:
11/12/2009 7:18:31 AM
کاربر مهمان
|
حدیث امام کاظم(ع) درباره ی انتخاب همسر:
خیر الجواری ما کان لک فیه هوی و کان لها عقل و أدب فلستَ تحتاج إلی أنْ تأمر و تنهی؛ و دون ذلک ما کان لک فیه هوی و لیس لها أدب فأنْتَ تحتاج إلی الاْ ءمر و النهی؛ و دونها ما کان لک فیها هوی و لیس لها عقل و لا ادب فتصبر علیها لمکان هواک فیها؛ و جاریة لیس لک فیها هوی و لیس لها عقل و لاأدب فتجعل بینک و بینها الْبحر الأخضر(1)
بهترین زنان، زنی است که بدو علاقهمند باشی و او شعور و ادب داشته باشد. در این صورت به امر و نهی او محتاج نیستی. در مرحله بعد، زنی است که او را دوست داری، ولی ادب نشده و باید او را امر و نهی کنی. در مرحله سوم، زنی است که بدو علاقهمند هستی اما نه ادب شده و نه شعور دارد و نه ادبپذیر است و به خاطر علاقهای که به او داری، تحملش میکنی. اما زنی که نه بدو علاقهمندی و نه شعور و ادب دارد، مناسب است که دریایی بیکران را بین خود و او فاصله قرار دهی!
یا حق
|
|
71530 |
نام:
هانی
شهر:
تهران
تاریخ:
11/12/2009 4:55:20 AM
کاربر مهمان
|
سلام
یک نظریه واقعی از عبید زاکانی مخصوص ادب دوستان
خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چالهی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگماردهاند؟»
گفت:
«میدانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.» خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...» نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی لنگش کشیم و به تهِ چاله باز گردانیم!
یا حق
|
|
71529 |
نام:
سالی جون
شهر:
طنز
تاریخ:
11/12/2009 4:28:11 AM
کاربر مهمان
|
طنـــــــــــــــــــــــــزیم خانواده
..................***...................
هیچ میدونین چــرا طــــــلاق زیــــــاده؟
چـرا شُـله پیچــــای خـــــــــــانـــــواده؟
یــه ریشتــر م کـــــــه زندگی بلــــرزه
همــون دقیــــقه پیــچ و مُهــره هــــرزه
بــاید یه جـــــــور باشه مُهره بـــــا پیـچ
وگـــــــرنــه کُـــلّ زندگیت میشـه هیـچ
خواستی اگه بـــــا کــسی وصلت کنی
بـــــاید یــه کم ســـایزشــو دقّـت کـنی
نگـــــــــــو درستش میکنـم ســــه روزه
خـــــــــرابتـــرم میشـه دلت میســــوزه
زنت اگــــــه مثـل خـــودت نبــــــاشـــه
دو روز دیگه تـو خــــونه ی بــــابــــاشه
چـــرا میــخـوای رزوه شــو تغیــیر بـدی
نیـــومـــده بـــــه طفلـکی گیـــــر بـدی
چــــرا میخــوای نوششو نیشش کنی؟
مُهره ی نمــــره پنجـــو شیشش کنی؟
تو که خودت ســایـزتــــو داری از پـیش
برو پی مُهــــره ی نمـــــره ی شیــش
این کــــــــه میگم نمـــــره ی اخلاقـیه
بقیـــــه ی چیزا هنـــــــوز بـــــــــاقـیـه
همّه چی مون از روی خـود خــــواهیـه
تصــــــوّ راتمـــون همـش وا هیـــــــه
از ته شـــوش بگیر برو تـــــــا جــــردن
دروغ شــــــده عینهــــو آب خـــــوردن
رفیقمون تـــوی پی . اچ . دی گیـــــره
میخـواد بــره دی . اچ . پی ام بگیــره > d.h.p = دختر حاجی پولدار
یارو خودش هر کاری خـواسته کــرده
دنبـــال دختــــــر نجیب می گـــــــرده
میخواد مث هلـــــو رسیـده بـــــــاشه
آفتـــــاب و مهتاب ام ندیـده بـــــــاشه
درسته میدون مـــــــانـــــــــورش کمه
امـــــــــــــــا اونم مثــــل خــودت آدمه
شــایـد اونم کسی رو دیده بـــــــاشه
یکی دو بــــار دلش تپیــده بــــــاشــه
این چیــــــــزا بیــن آدمــــــــا ذاتـیـــه
اون کــــه اینــــارو نداره قــــــــــاطیـه
اینجا ” تی “دو نقطه مون “طــا”شـده
قــافیه مـون یه خورده ” اکفــا ” شده
یـه مــــو قه هـایی بـــا یــه ذرّه دقت
نقــــطه ی ضعفت میشه عین
به خـاطـر یــه “طـــــــا ” نمیگـزم لب
دوبــــــاره مـیـرم سـر اصل مطلـب
دختــر بیچـاره کــه شکل مـــاهــه
چیکــار کنـه کـه قلب تـو سیـــاهـه؟
خـدا بـه اون هـر چی قشنگی داده
از نظــر تــــو مــــایــه ی فســــاده
بهش میگی از تـو خـونـه جُم نـخور
هــر چی بگـه میگی صـداتــو بـبُر
تو خـونه اخم و فُحش و دادو بیــداد
تـــوی خیـابونم کـه گشت ارشـــاد
———— ——— ——— ——-
بـاید بری کُلاتــــــو قــــاضی کنی
یـه خورده تمـرین ریــــــاضی کنی
دلت میخواد تــــو هـر دقیـقه و رُب
هر چی میگی اونم فقـط بگه خُب
امّا مهمّه خُب چـه جـــوری باشه
از ته دل بــاشه یــا زوری بـــاشه
خُبای کوتاه و کشــــــــیده داریـم
خُبای بی حال و لهیـــــــده دارـیم
فـرق اینــــا زمین تــا آسمــــونـه
آدم بـــــاید ایــن چیـزارو بدونــــه
مثل دوتــــا ردیـف تــوی مثـنــوی
یه خُب باید بگی یه خُب بشنـوی
یه بیت خوب ، با دوتـا خُب قشنگه
یکی خُبش کـم بشه کار می لنگه
———— ——— ——— —-
تــــا پســــرا بهم نگفتن چـــــرا
یه خورده هم برم سر دختـــــرا
———— ——— ———
بعد چهــــار ســ
|
|
71528 |
نام:
امیر
شهر:
تهرون باحال
تاریخ:
11/12/2009 3:55:01 AM
کاربر مهمان
|
مسافری در شهر بلخ جماعتی را دید که مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی گورستان می برند و آن بیچاره مرتب داد و فریاد می زند و خدا و پیغمبر را به شهادت می گیرد که « والله، بالله من زنده ام! چطور می خواهید مرا به خاک بسپارید؟»
اما چند ملا که پشت سر تابوت هستند، بی توجه به حال و احوال او رو به مردم کرده و می گویند: « پدرسوخته ی ملعون دروغ می گوید. مُرده !»
مسافر حیرت زده حکایت را پرسید. گفتند: «این مرد فاسق و تاجری ثروتمند و بدون وارث است. چند مدت پیش که به سفر رفته بود، چهار شاهد عادل خداشناس در محضر قاضی بلخ شهادت دادند که ُمرده و قاضی نیز به مرگ او گواهی داد. پس یکی از مقدسین شهر زنش را گرفت و یکی دیگر اموالش را تصاحب کرد. حالا بعد از مرگ برگشته و ادعای حیات می کند. حال آنکه ادعای مردی فاسق در برابر گواهی چهار عادل خداشناس مسموع و مقبول نمی افتد. این است که به حکم قاضی به قبرستانش میبریم، زیرا که دفن میّت واجب است و معطل نهادن جنازه شرعا ً جایز نیست
|
|
71527 |
نام:
نفیسه
شهر:
لس انجلس
تاریخ:
11/12/2009 3:14:41 AM
کاربر مهمان
|
سلام به رسم ادب به رسم وفا
بی مقدمه
دم همهههههههه گرررررررممممممم
خیلی باحالید
خدایا شکرت نمیدونید چقدر خوشحالم به خاطر فیروزه جانواقامعراج،
بابا همسنگری اتفاقی که نیوفتاده همه چیز یه راهی داره فقط بایدپیداش کنیم،منم یه بار یه همچین اشتباه بزرگی کردم وای خیلی بده بدترازاون اینه که خودآدم هم میدونه که اشتباه کرده،برادرخوبم سه تا کاری که من کردموجواب گرفتم وطرف منو بخشید شمام بکنیدامیدوارم که کارسازشه البته به اعتقادشمام بستگی داره که چقدربه جواب گرفتن مطمئن باشی:۱)توکل وصبر،میدونم تکراریه اما باور کنین زمان همه چیزو تغییر میده.همینجور فقط صبر کردن کافی نیست ۲)۴۰ بارایه الکرسی روبه نیت نرم شدن دل طرف بخونید*بهتره که بعداز نمازهاهردفعه ۳تا۵ تاشو بخونید تاتموم شه۳)ایه ی *وان تمت کلمت ربک صدقا و عدلا لا مبدل لکلمات ربه و هو سمیع العلیم*رو سه مرتبه بخونید به کف دستتون وبرید پیش طرف وقتی رسیدید جلوش دستتون روبازکنیدو باهاش دست بدید(البته دقیق ایه یادم نیستا برید نگاه کنید)من که جواب گرفتم.دعامیکنم شمام باهاش جواب بگیرید.اینو مادرم بهم یادداده ومن بهش معتقدم.
نمیدونیدچقدرخوشحالم که بازم پیش همیدوسالم وشادید.اینم مشکل حل نشدنی ای نیست آرامش خودتونو حفظ کنیدوباورداشته باشید که زودحل میشه.آمین
بچه ها برای داداش فریال هم دعا کنیدیادتون نره
امیدوار بزرگوارمن طریقه ی ختموخوندم امامتوجه نشدم مثلامن اگه بگم ۱۲تا ختم برام ثبت کنین بایدتواون دهه ۱۲ باراین سوره ی مبارکه روبخونم یانه بایدهمون ۴۰ باروبخونم وشماشماره ی ۱۲ رو توی ثبت به من میدین میشه یه لطفی بکنین اینوبهم توضیح بدین ممنونتون میشم.
برای رفع ورجوع شدن همه ی مشکلات ملتمسین دعایه صلوات محمد پسند بفرستین
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
هی هی راستی یادتون نره ها برای همه دعا کنین برای همه زندانیها،برای همه سربازا،برای همه غریبا،برای همه مادراوپدراکه شرمنده ی بچه شون نشن وبرای سربه راهیه همه جوونا،برای خوشبخت شدن همه دختراوپسرا،برای همه ی اموات،برای همه ی مسافرا،برای همه ی بیکارا...برای نزدیکترشدن به ظهور مولا.اینجایی ها که میگن۲۰۱۲ خداکنه
اگه قسمت بشه این بارم تواین ختم شرکت کنم به نیت همه ی همه ی همه میخونم تمام اون کسایی که نمیتونن شرکت کنن تمام اون کسایی که میخوان امانمیتونن تمام اون کسایی که یه جورایی به گردن همه ی ماحق دارن تمام استادا تمام مادرا تمام دوستا تمام همسنگریها به نیابت از همه به نیت گفته شده.
خب وقته رفتنه ومن مثل همیشه دلم نمیاد که برم.اسمی نمیبرم نه اینه که به یادتون نیستم برعکس چون به یاد همه هستم اسمی نمیبرم.میدونید چیه نمیگم همیشه به یادتون هستم امااینو به جرات میگم موقعی هم که به یادتون نیستم هم دوستتون دارم.برام تک تکتون عزیزین و مهم.
مطالب واقعا قشنگن.ملیحه وسرباز گمنام وآفتاب که نمیدونم ازکدوم طرف طلوع کرده وبه اینجاتابیده وما داریم ازانوارشون فیض میبریم(اوه چقدر ادبی شد!!!)ایمان بزرگوار که دیگه معرکه این،اتنا،علیرضای خوب باغلط های املاییشون که فوق العاده این،نقطه ی به یاد موندنی!!!
از همه چی فاکتورمیگیرم:نیاز غزاله مرسی بانو.مهدیه.مریم خانم از تهران مرسی گلم.ساراازت یاس سفید علیرضا سیب سعیدسناتور حسین از مونترال بابا دمت گرم خوشبخت خانم محمدی مهربون بنده ی خدا زهرا س.س کاوه مهدی وحید علی از تهران سبکبار اول دوم سوم باهاتون موافقم باید حرفای سیاسی کمی گفته شه علی از کاشان انسیه ی فوق العاده فائزه پرستو
|
|
71526 |
نام:
سام سهرابی
شهر:
مریوان
تاریخ:
11/12/2009 2:17:33 AM
کاربر مهمان
|
شب و روزتون بخیر {انیس قلب خودتنهاخداکنید*خدارادردل شب هاصداکنید***زلطف حق چواشکی راچکاندید*به حال این من تنهادعاکنید} "به سنگ گفتند:قرار است ازتومجسمه ی خدایان بسازند.گفت:نه.فریب مردم دیگر بس است.ازمن پله ای بسازید تاکودکان فقیربرمن پای بگذارندوبه مدرسه بروند"
|
|
71525 |
نام:
نسیم
شهر:
تهران
تاریخ:
11/11/2009 11:36:46 PM
کاربر مهمان
|
اي خداي من.اي آفريدگار من .اي همه ي هستيم
بر من اين نعمت را ارزاني دار كه:
بيشتر در پي تسلا دادن باشم تا تسلي يافتن
بيشتر در پي فهميدن باشم تا فهميده شدن
بيشتر پي دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن
زيرا در بخشيدن است كه مي يابيم
و در عفو كردن است كه بخشيده مي شويم
و در مردن است كه حيات جاويد مي يابيم
|
|
71524 |
نام:
امیر حسین
شهر:
تهران
تاریخ:
11/11/2009 11:01:51 PM
کاربر مهمان
|
قبلا این رو فقط یه جمله می دونستم ولی الان خیلی برام معنی داره چون تجربهش کردم
زخم خنجر دوست از صد تا شمشیر دشمن بدتر
|
|
71523 |
نام:
فاطمه
شهر:
کرمان
تاریخ:
11/11/2009 10:56:32 PM
کاربر مهمان
|
خدا یا به سرخی خون شهدا و به پاکی روح شهدا در فرج آقا امام زمان تعجیل کن و دعا های خیرش رو در حق همه ما مستجاب فرما به مقام ربوبیت و حقانیتت سوگند
التماس دعا از خانواده شهدا
|
|