اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
70922 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
10/17/2009 9:07:22 AM
کاربر مهمان
|
سلام بر سید وسرور شهیدان اهل قلم آقا سید مرتضی این چندروزه سعادت حضور نداشتم سید خیلی بی قرار خونه و بچه هات شده بودم ممنون که دوباره منو به محفلت راه دادی
سلام بر دوستان و همراهان آقا سید مرتضی
سلام بر خروش بزرگوار / سلام بر چه فرقی می کنه گرامی / سلام بر امیدوار گرامی / سلام بر سبکبار شیرین کلام / سلام بر آقا شهاب گرامی
سلام بر ساراخانمهای گرامی / مریم خانمهای گرامی / انسیه ارجمند / امید امید امید گرامی ( امیدوارم هر چه زودتر مشکلت رفع بشه ) / آتنای عزیز که فکر می کنه فراموشش کردیم اما مگه میشه دختر کوچک محفل را فراموش کرد نبودم دختر خوبم / ثنای گرامی از شیراز / ..... گرامی / سیب و علیرضای گرامی از همدان / اتوپیای گرامی / سپیده ارجمند از آمل / هدهد غریب صبا گرامی / شکوفه گرامی از اصفهان ( دختر خوب و عزیزم این دنیا جائی است برای آزمایشها و امتحاناتی که خدای بزرگ از ما می کند امیدوارم بتوانیم با صبر و بردباری از این امتحانات سربلند بیرون آئیم به خدا توکل کن ) / فائزه گرامی از ترکیه دخترخوبم من هم امیدوارم شما و فیروزه و ساقی هر جای دنیا که هستید سلامت باشید و با خوشی و سعادت زندگی را ادامه دهید اگر دعای من گناهکار در حق شما گیراست از خدا میخوام که هر چه زودتر زندگی سعادت مندی داشته باشید و سلامت باشید به خدا توکل کنید و از خدا کمک بخواهید /
سلام بر خانم محمدی عزیزم خوشحالم از حضور دوباه ات خوش آمدی و از اینکه مجبور هستی مدتی را دور از همسرتان باشی برایتان صبر و سلامتی برای هر دویتان از خدا می خواهم و امیدوارم هرچه زودتر دختر عزیزتان هم سلامتی را باز یابند و با موفقیت درسشان را به اتمام رسانند
سلام بر فائزه و ساقی گرامی خدا را شکر که به سلامتی به برلین رسیدید آرزویم سعادت و خوشبختی شماست دخترم شما که با این همه مشکلات ساختیدمستقر شدن در اونجاکه دیگر کاری نداره و فیروزه جان دخترم تو که با این بیماری مهلک و کشنده مبارزه کردی الان دیگه بیماری و سختی راه و این مشکلات که نباید ترا از پا بندازه ، تازهاونجا خوب جا بیفت یه وقت دیدی مامان ایمان واسه دیدنتون به برلین اومد ، آخه من یه دوست بسیار خوب و صمیمی تو برلین دارم که منتظره تا دخترم بره خونه بختش و منو بکشونه پیش خودش خدا را چه دیدی یه وقت دیدی اومدم اونجا و مزاحم شما هم شدم پس خوب باشید و خوب بمانیدتا وقتی دیدمتون از دیدنتان بیش از پیش شاد بشم .
التماس دعا
یاعلی
|
|
70921 |
نام:
علی
شهر:
تهران
تاریخ:
10/17/2009 8:48:04 AM
کاربر مهمان
|
وضعیت آینده کاری
|
|
70920 |
نام:
محمدی
شهر:
شهر زیبایی ها
تاریخ:
10/17/2009 8:34:53 AM
کاربر مهمان
|
و جمعه ای گذشت
بی حضور تو
چه سخت می توان نوشت
نیامدی
و اشک..............
می نویسد از دلم:
که آرزوی من
به انتظار تو به لحظه ها خبر دهم
برای منجی تمام هستیم
دعا کنند
..............................
دوستان عزیزم دوباره سلام و صدها سلام برشهدای گرانقدر همه ی سالهای ظهور اسلام ناب محمدی(ص)
امید امید امید از خوبیها:
شما در طی این مدت که می شناسمتون با نوشته های زیباتون اونقدر خوب بوده اید که حتما همه براتون دعا خواهند کرد انشاالله
آتنای عزیز از کجا دارم که بگم کدوم شهر :
شما و ناامیدی ؟از شما که اونقدر شاد سر زنده می نویسید بعیده ..............
حیفه شادیهاتونو با این نوشتن ها خراب کنید . شما رو همه با همون نوشته های شاد و زیبا می شناسیم . پس ناامیدانه و غمگین نوشته نهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
اینکه دوستان کم پیدا شده اند هم حتما سرشون خیلی شلوغه دعا می کنیم گرفتاری خاصی نداشته باشند و فقط رسیدگی به اموراتشون و در هم ریختگی اونها * سبب تاخیر در اومدن در سایت .
.....................................
الهی نیامدهمو که تمام جهان کن فدایش
.....................................
برای شادی همه و رفع همه ی گرفتاری ها صلوات
|
|
70919 |
نام:
سردبیر ایرانیان
شهر:
ایرانیان در کانادا
تاریخ:
10/17/2009 5:29:02 AM
کاربر مهمان
|
اطلاعیه مهم به همه روزنامه داران داخل و یا خارج ایران برای ارسال و ثبت صفحه خود در مجله ایرانیان در کانادا
با تشکر
سردبیر ایرانیان
http://www.iranian-information.com/index.php
|
|
70918 |
نام:
کاوه
شهر:
تهران
تاریخ:
10/17/2009 3:49:02 AM
کاربر مهمان
|
سلام یه سلام لیوانی
گنجشک با خدا قهر بود…
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت .
فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:
می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که
دردهایش را در خود نگاه میدارد…
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.
فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،
گنجشک هیچ نگفت و…
خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.
تو همان را هم از من گرفتی.
این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟
و سنگینی بغضی راه کلامش بست…
سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو
از کمین مار پر گشودی.
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به
دشمنی ام برخاستی!
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.
ناگاه چیزی درونش فرو ریخت , های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد...
----------------------------------------------
جمله روز : جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست ...
یا حق
|
|
70917 |
نام:
نفیسه
شهر:
لس انجلس
تاریخ:
10/17/2009 2:37:19 AM
کاربر مهمان
|
سلام به رسم ادب به رسم وفا
سلام به همه
امیدامیدامید هم سنگری چرا پریشونی بابا خدا که کنارته چرا دلنگرانی دعای خیر ماهام که پشتته غصه ی چی رو میخوری اروم باش یه نفس عمیق...نمیدونم مشکلت چیه اما از قران کمک بخواه توی اون دنبال راه حل مشکلت بگرد بهش ایمان داشته باش.کمترین راه حلی که قران بهت میده اینه که بنویسی همه چی رو برای خودت بنویس و بعد موانعو بعد راه حل های ناممکنو ممکنو ...امتحان کن ضررنمیکنی...تازه
یا ایهاالذین امنوا الستعینو بالصبر والصلوه ان الله مع الصابرین.دورکعت نماز بخون بسپرش دست خدا،خودش میدونه باهاش چی کار کنه.
خدایا این تو و این امیدامیدامید بهش نشون بده که چه قدر دوسش داری آمین
سلام خانم محمدی چه قدردلم براتون تنگ شده بود کاری ازم برنمیاد جز دعاو قران خوندن براتون دریغ نمیکنم.
والستعینو بالصبر و الصلوه...
فان مع العسر یسرا،ان مع العسر یسرا...
خدایا هیچ مادروپدری رو شرمنده ی بچه هاش نکن آمین
ملیحه جان.سربازگمنام.نقطه*.*گرامی.بی نام از خارج.سیب.ساراجان.زهرای منتظر.ایمان جان.خوشبخت انشاالله.استاد شهاب که واقعا جاتون خالیه.خروش بزرگوار که کم پیدایین.کاشکی کربلا هم سنگری نیستی چرا؟. و همه و همه...ببخشید که نام بردم و نبردم.
به یاد همه هستم به یاد همه باشید خدا به یاد همه هست.
یه لطفی بکنید دوستان یه سری به قران به سوره ی احزاب به ایه ی ۵۳ بزنید.نکته ای که درباره ی مهمونی ها به پیامبر گفته شده که اگر دعوت شدید برید و وقتی غذاخوردید پراکنده شیدو سرگرم سخنگویی نشید چرا که این کارتون پیامبر رو ازار میده...این نکته خوراک بعداز مهمونی های ماست بعداز عروسی هامون بعداز مجالس شادی و عزاداری هامون،یه کم بیشتر توجه کنیم،برام جالب بود گفتم به شمام بگم همین
دوستتون دارم یاحق
|
|
70916 |
نام:
مریم
شهر:
دل
تاریخ:
10/17/2009 12:46:46 AM
کاربر مهمان
|
تورو از خاطرم برده تب تلخ فراموشی
دارم خو می کنم با این فراموشی و خاموشی
چرا چشم دلم کوره؟عصای رفتنم سسته
کدوم موج پریشونی تورو از ذهن من شسته؟
خدایا فاصلت تا من خودت گفتی که کوتاهه
از اینجا که من ایستادم چقدر تا آسمون راهه
من از تکرار بیزارم از این لبخند پژمرده
از این احساس یاسی که تو رو از خاطرم برده
به تاریکی گرفتارم شبم گم کرده مهتابو
بگیر از چشمای کورم عذاب کهنه ی خوابو
چرا گریم نمی گیره مگه قلب من از سنگه
خدایا من کجا میرم؟کجای جاده دلتنگه؟
می خوام عاشق بشم اما تب دنیا نمیذاره
سر راه بهشت من درخت سیب میکاره
|
|
70915 |
نام:
حیدر
شهر:
اصفهان
تاریخ:
10/16/2009 11:54:48 PM
کاربر مهمان
|
ممنون
|
|
70914 |
نام:
ملیحه
شهر:
شیراز
تاریخ:
10/16/2009 11:38:38 PM
کاربر مهمان
|
هواللطیف
۱ سلام مشتی به آقا سید و به تمام اهل دلیها بعد از یک سکوت طولانی
یا علی
|
|
70913 |
نام:
علي اكبر اميني
شهر:
گلپایگان
تاریخ:
10/16/2009 9:57:38 PM
کاربر مهمان
|
سلام.من نیاز به مشاوره دارم میتوانید کمکم کنید؟
|
|