شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
69922
نام: .................
شهر: ................
تاریخ: 9/9/2009 3:53:40 AM
کاربر مهمان
  سلام به رسم صدای شکسته دلان
ایرانی از خارج از ایران منم هم درد شمام اخ که چه ذوقی کردم وقتی دیدم یکی دیگه هم هست که درد منو میفهمه براتون تا ابد دعا میکنم
امید امید امید عزیز که دلم خیلی باهات حرف داره ازت به خاطر همه چی ممنونم
استاد هیچکس که حالا میدونین من کی هستم برام سخته دوریتون...
اتنای عزیز اگه منظورت از نقطه منم خواستم بدونی بی معرفت نیستم منم یه بنده ی خطاکار خدام که امید دارم هم خدا هم بنده ی فروتنش که میگه هر چه هست اوباشد منو بخشیده باشن.
از مطالب همه خیلی استفاده میکنم و هر حرف دلی رو که میخونم اگه خدا و بندش قابل بدونن براش دعا میکنم
شاید یه دعا هم در حق یارم مستجاب بشه من دیگه چیزی برا خودم نمیخوام هرچی بخوام مال اون میخوام
من کی باشم انقدرا محتاج به دعا هستن که خجالت میکشم برا خودم چیزی بخوام اول فرج اقا دوم یارم سوم همه... یکی مونده به اخر مامانم اخر هم یارم
از همه قبول باشه به یاد همه هستم
مریضا مخصوصا مریضای این سایت زندانی ها اسیرا بی کارا بی خونه ها بی پول ها بی غذاها بی لباسا بی دین ها قرض دارا امانت دارا بی بچه ها دور از وطنا دور از دیارا مشکل دارا گره کار دارا مامانا باباها که شرمنده ی بچه هاشون نشن محصل ها بی هدف ها بی وسیله ها بی محبت ها بد اخلاقا ...
مهم تر از همه بی خدا ها که خدا واسشون فقط یه اسمه و به قلب باور ندارن خدارو...
واسه همه دعا کنید برا یار منم بهترین ها رو بخواید
خیلی دلم گرفته خیلی دلم پره
اگر بغضتان شکست وباران بارید دعایی به حال بیابان کنید بیابونی که یه دل دریایی رو شکسته و تا ابد اونو تو اعماق وجودش نگه خواهد داشت

یارب العالمین صل علی طه الامین واله اجمعین فی کل وقت و حین امین یارب العامین

یاحق
69921
نام: .................
شهر: ................
تاریخ: 9/9/2009 2:59:26 AM
کاربر مهمان
  سلام به رسم ادب و وفا
چگونگى ضربت خوردن حضرت علی(علیه‎السلام) در نوشته تاریخ‎نویسان پیشین یكسان نیست. در حالى كه طبرى و ابن سعد و دیگران نوشته‏اند: «چون(حضرت علی علیه السلام) از سایبانى كه به مسجد مى‏رسد، بیرون شد، ابن ملجم او را ضربت زد.» یعقوبى كه تاریخ او پیش از اینان نوشته شده گوید: «پسر ملجم از سوراخى كه در دیوار مسجد بود، شمشیر بر سر او زد.» اما نوشته ابن اعثم كه هم عصر طبرى است، با نوشته آنان مخالف است و با آنچه میان شیعیان مشهور است مطابق مى‏باشد. وى چنین مى‏نویسد:
«پسر ملجم شمشیر خود را برداشت و به مسجد آمد و میان خفتگان افتاد. على(علیه‎السلام) اذان گفت و داخل مسجد شد و خفتگان را بیدار مى‏كرد، سپس به محراب رفت و ایستاد و نماز را آغاز كرد ، به ركوع، و سپس به سجده رفت. چون سر از سجده نخست برداشت، ابن ملجم او را ضربت زد و ضربت او بر جاى ضربتى كه عمرو پسر عبدود در جنگ خندق بدو زده بود آمد. ابن ملجم گریخت و على در محراب افتاد و مردم بانگ برآوردند امیرمؤمنان كشته شد.»(1)
بلاذرى به روایت خود از حسن بن بزیع آرد: «چون پسر ملجم او را ضربت زد گفت: فزت و رب الكعبة و آخرین سخن او این آیه بود. «و من‏ یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره.»(2)
روایت‎هاى شیعى و برخى از روایت‎هاى اهل سنت نیز با آنچه ابن اعثم نوشته مطابقت دارد.
بهرحال امام را از مسجد به خانه بردند. دیرى نگذشت كه قاتل را دستگیر كرده و نزد او آوردند. بدو فرمود:
ـ «پسر ملجمى؟»
ـ «آرى!»
ـ «حسن او را سیر كن و استوار ببند! اگر مُردم او را نزد من بفرست تا در پیشگاه خدا با او خصمى كنم و اگر زنده ماندم یا مى‏بخشم یا قصاص مى‏كنم.»
ابن سعد نوشته است امام فرمود:
ـ «بدو خوراك نیكو دهید و در جاى نرمش بیارمانید.» و هم او نوشته است روزى كه على مردم را براى بیعت مى‏خواند ابن ملجم دوبار براى بیعت پیش آمد و على او را راند سپس فرمود از پیغمبر شنیدم او ریش مرا از خون سرم رنگین خواهد كرد. امام در آخرین لحظه‏هاى زندگى فرزندان خود را خواست و به آنها چنین وصیت كرد:
«شما را سفارش مى‏كنم به ترسیدن از خدا، و این كه دنیا را مخواهید هر چند دنیا پى شما آید. و دریغ مخورید بر چیزى از آن كه به دستتان نیاید و حق را بگویید، و براى پاداش ‏[آن جهان‏] كار كنید و با ستمكار در پیكار باشید و ستمدیده را یار. و شما و همه فرزندانم و كسانم و آن را كه نامه من بدو رسد سفارش می‎كنم به ترس از خدا و آراستن كارها و آشتى با یكدیگر، كه من از جد شما شنیدم، می‎گفت: آشتى دادن میان مردم بهتر است از نماز و روزه سالیان.»
خدا را، خدا را درباره یتیمان، آنان را گاه گرسنه و گاه سیر مدارید و نزد خود ضایعشان مگذارید. خدا را، خدا را. همسایگان را بپایید كه سفارش شده پیامبر شمایند، پیوسته درباره آنان سفارش مى‏فرمود چندان كه گمان بردیم براى آنان ارثى معین خواهد نمود.
خدا را، خدا را، درباره قرآن، مبادا دیگرى بر شما پیشى گیرد در رفتار به حكم آن.
خدا را، خدا را، درباره نماز كه ستون دین شماست.
خدا را خدا را در حق خانه پروردگارتان! آن را خالى مگذارید، چندانكه در این جهان ماندگارید كه اگر [حرمت‏] آن را نگاه ندارید به عذاب خدا گرفتارید.
خدا را خدا را، درباره جهاد در راه خدا به مال‎هاتان و به جان‎هاتان و زب
69920
نام: فاطمه
شهر: غريبستان
تاریخ: 9/9/2009 1:37:11 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان اميدوارم از اين شبها نهايت استفاده رو ببرين يا رب يا رب يا رب بجه ها التماس دعا دعام كنيد محتاجم به دعاى شما
69919
نام: مهدیه
شهر: مشهدالرضا
تاریخ: 9/9/2009 12:39:12 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
امشب بیاین با هم برای سلامتی همه پدر و مادرا دعا کنیم.
پدر ای چراغ خونه!
مرد دریا ،مرد بارون باتو زندگی یه باغه ، بی تو سرده مثل زندون
هرچی دارم از تو دارم، توبهار آرزوهام
هنوزم اگه نگیری ، دستامومی افتم ازپا..........
69918
نام: sara
شهر: ازت
تاریخ: 9/8/2009 11:30:05 PM
کاربر مهمان
  نامه يك روانشناس به دخترش !
سحر نام تمام دختران دنياست

سحر جان نكاتي هست كه بايد بداني ، هرچند كه مي دانم مي داني پس هدف از اين نوشته فقط يادآوري دانسته هاي توست.
تمامي انسانها در طول كار و زندگي خود انتظاراتي دارند كه برآورده نشده است كه اغلب زمينه ساز ناخشنودي هاي آنان بوده است لذا درصدد برآمدم تا راهي را براي ارتباط بهتر با تو پيدا كنم پس تصميم گرفتم برايت نامه اي بنويسم .
تا آنجا كه مي دانم واقعيت مانند هوا مي ماند آن را نمي توان تغيير داد و بجاي صرف انرژي جهت مبارزه با واقعيتها بايد آن را بپذيري و به زندگي ات ادامه بدهي لذا براي اين كه موضوع را بيشتر برايت روشن كنم از مديريت فردي شروع مي كنم.
مديريت فردي :
همه ما براي زندگي خود برنامه منظمي داريم و اهدافي كه درذهن مي پرورانيم و تلاش مي كنيم كه به آنها دست پيدا كنيم لذا دقت كن كه نكات ذيل را به خاطر بسپاري
1- هدف خود را تعريف كن
2- هدفت را مجهول و مبهم نگذار و به روشن ترين شكل ممكن آن را براي آينده تعريف كن
3- اقدامات خود را در جهتي قرار بده كه به آن هدف برسي
4- كارهايي را كه براي رسيدن به اهدافت بايد انجام دهي ، مشخص كن
مي داني دخترم زماني كه مشكلات بروز مي كنند، اتفاقات غير منتظره رخ مي دهند ، وقتي در جاده اي هستي كه همه چيز سربالايي به نظر مي رسد ، وقتي پولت كم و بدهي هايت زياد است ، وقتي مي خواهي بخندي و آه مي كشي ، وقتي غم و عصه هايت زياد است و مي خواهد تو را به زير بكشد چه مي كني؟ آيا فرياد مي زني، آيا رها مي كني و مي روي در پي سرنوشت ، واقعا چكار مي كني؟
اگر لازم است كمي بياساي ولي تسليم نشو زيرا زندگي پر از فراز و نشيب هاي فراوان است و اين موضوعي است كه گهگاهي اتفاق مي افتد و چه بسيار كساني كه شكست خوردند در حالي كه با كمي مداومت مي توانستند پيروز شوند . تنها كساني موفقيت را درك كردند كه تسليم نشدند هرچند سرعتشان كم بود هرچند گامهاي ايشان كند بود زيرا آنان فقط به رسيدن فكر مي كردند رسيدن به آنجايي كه بايد مي رسيدند .
دخترم بايد بداني كه زندگي يك سفر است و هر بخش از آن يك سفر كوتاه اما در نوع خود كامل . از يك نويسنده ناشناس مي خواندم كه زندگي را اين گونه تفسير كرده بود كه چه سخت است رفتن و چه سخت تر از آن است كه پاهايت زخمي و كوله ات پر از مشكلات باشد ولي سخت تر از آن اين است كه نداني به كجا مي روي .
حتما ً سؤال خواهي كرد از كجا بدانم بايد كجا بروم. نمي دانم آيا كتاب آليس در سرزمين عجايب را خوانده اي يا خير ؟ آليس وقتي در سرزمين عجايب گم شد تقاضاي كمك كرد و گربه به او گفت به كجا مي خواهي بروي ، آليس گفت نمي دانم ، گربه گفت پس فرقي نمي كند به كجا بروي . پس دقت كن به كجا مي روي ، با كدامين پا مي روي و به كدام سو مي روي زيرا مسافري در شهري غريب بدون داشتن نقشه گم مي شود.
پس بايد مسير زندگي ات را مشخص كني ، هدفت از طي اين مسير زندگي چيست و اين را بدان كه هيچ ثروتي در تپه هاي قديمي يافت نمي شود ثروت در يك قدمي ماست خوشبختي در نزديكي ماست ، فقط بايد چشم باز كني و ببيني .
دقت كن چه عينكي از پيش داوري ها بر روي صورت تو قرار گرفته است ، اسير كدام رنگي و چه رنگي را براي ادامه مسير انتخاب كرده اي ، خشم ، نفرت ، جنگ ، صلح ، دوستي و يا آشتي ؟ آيا هيچ انديشيده اي كه كدام را انتخاب كرده اي و يا از كدام يك از آنها در حال استفاده هستي؟ قبل از هرچيز و هر انتخاب كمي استراحت كن تا بتواني در حين عبور از صخره هاي زندگي با فكر عمل كني تا به
69917
نام: saghy
شهر: tr
تاریخ: 9/8/2009 9:37:34 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت تمام دوستان و همراهان حرف دل

در این شبهای قدر از تمامی دوستان و عزیزان التماس دعا دارم.

کوچک همه شما هستم ما را در این شبهای قدر فراموش نکنید.

هر کمکی سعادتی میخواهد که ما این را نداشتیم .ما هم سر تسلیم فرود می‌‌یاریم در مقابل خواست خدا.

فراموش نکنید هر کس بامش بیشتر برفش بیشتر واقعاً محتاج دعای همه عزیزان هستم ما را فراموش نکنید.

امشب عجیب دلم گرفته دعا کنید.اگر لایق باشم و خدا قبول کند دعا گوی همه عزیزان هستم.

یا حق

69916
نام: نیلوفرانه
شهر: کویر
تاریخ: 9/8/2009 9:05:43 PM
کاربر مهمان
  التماس دعا
69915
نام: فرزاد
شهر: اراک
تاریخ: 9/8/2009 8:05:54 PM
کاربر مهمان
  فکر می کردم درمیان هم شغلی های خود جایگاهی دارم ولی دیدم هر کس فقط فکر منافع خودش است برای خودم متاسف شدم
69914
نام: گمنام
شهر: کاشکی کربلا
تاریخ: 9/8/2009 8:03:02 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الحسین (ع)

سلام به همگی

قدر آمد و کاش قدر بدانیم
در همهمه ی روزگار جا نمانیم
قدر آمد و با عشق علی (ع) شد عجین
کاش قدر علی (ع) را قدر بدانیم

علی علی علی (ع)

من از تو کربلا میخوام
زیارت اقا میخوام
یه معرفت از تو میخوام
یه شور با شعور میخوام

بیا مهدی (عج) بیا دورت بگردم
بیا تا دست خالی برنگردم

دعا برا آقامون صاحب الزمان (عج) فراموش نشه

اگه یادتون موند بعد از دعای فرج و شفای بیماران و دعا برای همه ی ملتمسین دعا ما رو هم دعا کنید.

یا علی به حق علی (ع)
اسم قشنگ علی (ع) همراه همیشگیه دل با صفاتون

یا حق
69913
نام: دل نیا
شهر: تهران
تاریخ: 9/8/2009 6:51:11 PM
کاربر مهمان
  سلام
<<ابتدا <قبلی 6998 6997 6996 6995 6994 6993 6992 6991 6990 6989 6988 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved