اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 69642 |
نام:
سیب
شهر:
همدان
تاریخ:
9/1/2009 10:59:50 AM
کاربر مهمان
|
سلام فیروزه. دیروز وقتی اون پیغام رو دیدم از خوشحالی سر کار داشتم گریه می کردم. نمی دونی وقت افطار چقدر برات دلشوره داشتم. از عمق وجودم داشتم برات دعا می کردم. الان هم باز دارم گریه می کنم. خدا کنه همکارام نبینند. چطوری جرات کرد ؟ مگه نمی دونست خدا تو دل شکسته است؟ نمی دونم چطور می خواد جواب خدا رو بده...خدا نبخشه اونی رو که دل تو رو شکست...غصه نخور خواهر گلم... خدا خیلی بزرگه...
|
|
| 69641 |
نام:
محمدی
شهر:
شهر زیبایی ها
تاریخ:
9/1/2009 10:50:44 AM
کاربر مهمان
|
وای فیروزه ی عزیزم از ترکیه امروز فقط و فقط برای شنیدن خبرهای خوش از طرف شما آمدم به سایت غافل از اینکه کسی که اصلا بویی از انسانیت نبرده تمام وجود شما رو لرزونده و دل زخمی و روح رنج دیده ی شما رو بیش از قبل به هم ریخته .
خدا ازش نگذره . من امروز با دیدن خبر قبول نشدن دخترم در دانشگاه آزاد بی اختیار حالم بد شد . اومدم به سایت تا با خبر های زیبا از طرف شما که (خوشحالی یک مومن دل انسانو شاد می کنه)حالم به شود که متاسفانه نوشته های شما یه هو دلموریخت به
هم. نمی دونم به این به ظاهر انسان چی بگم . فقط همینو می تونم بگم که : بترس از عقوبت کسی که چنین با اعصاب و روان دیگران بازی می کنند . خدا شاهد و ناظر بر اعمال ماست . چطور تونستی اینکارو با یه خواهر رنج دیده و دردمند بکنی ؟ خوندم برات چی نوشته بود و بی اختیار چهر ستون بدنم لرزید .
مگر اینکه خدا بهت رحم کنه که اونهم بعیده . چرا که خدا از حق بنده هاش نمی گذره .
خوبان من التماس دعا
امیدوارگرامی :
برای من هم به نیت پدر همسرم و پدر عزیزخودم ۲۰۰۰دسته گل صلوات درج بفرمایید
انشاالله جزئ ۳۰ قرا کریم رو هم در این سه شب قدر قرائت خواهم نمود
حاجت روا باشید
|
|
| 69640 |
نام:
همراز
شهر:
تهران
تاریخ:
9/1/2009 10:37:53 AM
کاربر مهمان
|
پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم
دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم
بینش ده تا تفاوت این دو را بدانم
فهم ده تا متوقع دنبا نباشم ومردم آن مطابق میل من رفتار کنند
|
|
| 69639 |
نام:
ملیحه
شهر:
کرمان
تاریخ:
9/1/2009 10:18:23 AM
کاربر مهمان
|
خدایا:
میدونی چقد پشیمونم میدونی چقد گناهکارم ازت خواستم منو ببخشی وکمکم کنی ولیاقت بدی بهمم که ادم شم ازت خواستم توبه منو بپذیری و گناهامو مانع از اجابت دعاهام قرار ندی به کرم ت خیلی امید دارم به حق بزرگیت کمکم کن
|
|
| 69638 |
نام:
عیسی
شهر:
تهران
تاریخ:
9/1/2009 9:14:57 AM
کاربر مهمان
|
زندگی زیباست عشق زیباست با تو بودن زیباست
مرگ حق است جدایی قانون بی تو بودن تلخ است
به همراه توام در کنارت هستم دوستت دارم
همیشه با ما باش نه اینکه دور از ما که هجران سخت است
|
|
| 69637 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
9/1/2009 9:00:48 AM
کاربر مهمان
|
من؟
من همانم ....
همان که سالهاست لحظه های سبز کودکی را تجربه می کند .
من ؟
من همانم ....
همان که سالهاست از لحظه های خالی از حضور روشن تو می گوید ، می خواند ، می نویسد ... و می گرید.
من ؟
من همانم ....
همان که سالهاست دیگر به کوچه همیشگی میعادگاه اقاقی و نسترن ، کوچه همیشگی چادر سفید و اسباب بازی ، کوچه همیشگی عروسک و آیینه و کوچه همیشگی خیس از ترنم باران پا نگذاشته است .
من ؟
من همانم ....
همان که هر گاه باران می آید چترش را می بندد و به سادگی یک پرنده خیس از ترنم غزل وار باران به کوچه پیچک پوش دلش سر می زند .
تو ...
راستی من برای که دارم از کوچه پیچک پوش دلم می گویم ؟
تو کیستی ؟
همجنسی از تبار باران ؟ یا همنفسی از همین آواره های این شهر بزرگ دود و نان حلال ؟
تو را می شناسم .
آری تو را می شناسم . شبی خسته ، از همین کوچه می گذشتی ...
یادم هست : باران می آمد و من که مثل هر شب رؤیاها ، تنها به دیدار کوچهء بن بست دلم آمده بودم تو را دیدم .
خسته می رفتی و من ...
من نگاهت می کردم .
باور کن به سادگی نگاه یک پرنده که از بالای آسمان به این زمین و انسانهایش نگریسته باشد... فقط نگاهت می کردم .
من مثل همیشه بی چتر ....
بی سرپناه ....
مثل تمام پرنده های این شهر بی پرنده ، آواره .....
تنها می رفتم . می رفتم تا به دنبال دفتر گمشده در خاطرات کودکی و تصمیم کبری که زیر همان درخت اقاقی همسایه جا مانده بود ، بگردم .
می رفتم تا آنسوی دیوار ، آنسوی همین کوچه پیچک پوش ، آنسوی خاطرات کودکی ، می رفتم تا آنسوی حضور تو ....
می رفتم تا سراغ از نشانی تازه تو بگیرم ....
نه ! می رفتم تا خودم را دوباره بیابم ... .
آخر نمی دانی .
نه ! تو نمی دانی که من سالهاست خودم را گم کرده ام .
تو نمی دانی که دیگر سالهاست فقط به خاطر این به این کوچه خالی نمی آیم که می ترسم خودم را پیدا کنم !
بگذار از اول دوره کنیم !
می ترسم ...
میترسم خودم را در گوشه ای از همین کوچه " تنها " پیدا کنم .
میترسم خودم را در حال سنگ زدن به تمام پرنده هایی که نیستند ، در حال سنگ زدن به این زندگی مرداب وار ، در حال سنگ زدن به شاعرانی از تبار دیوانه ها پیدا کنم . بگذار راستش را بگویم ...
می ترسم خودم را " بدون تو" پیدا کنم .
نگو مرا نشناختی که تو را بهتر از خود می شناسم .
می دانم که تو هم مثل من طاقت نگاههای نا آشناترینان با تبار شاعران دیوانه را نداری .
می دانم که در تمام این مدت با تمام رؤیاهایم همراه بوده ای اما ....
خودت ببین !
|
|
| 69636 |
نام:
رضا
شهر:
كوير
تاریخ:
9/1/2009 8:59:53 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
****************
سلام به همراهان حرف دل .طا عات و عباداتتان مورد قبول در گاه حق باشد انشا الله
دعای روز يازدهم
**************
اَللهُمَّ حَبِّب اِلَيَّ فيهِ الاِحسانَ وَ كَرِّه اِلَيَّ فيهِ الفُسوُقَ وَ العِصيانَ وَ حَرِّم عَلَيَّ فيهِ السَخَطَ وَ النّيرانَ بِعَونِكَ يا غِياثَ المُستَغيثينَ .
پروردگارا، در اين روز احسان و نيكويي را محبوب من و فسق و معاصي را ناپسند من قرار ده و در اين روز خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردان به ياري خود اي فريادرس فرياد خواهان .
************************************
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم
************************************
التماس دعا
|
|
| 69635 |
نام:
میم
شهر:
اندیشه مند!
تاریخ:
9/1/2009 8:23:42 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام علیکم جمیعا
جایگاه حکمت را در قرآن کریم ، در سه مورد بررسی
می کنیم:
1)یکی از اهداف برانگیخته شدن پیامبران ، حکمت آموختن به مردم است.
آیه دوم از سوره مبارکه جمعه:
(هُو َ الّذی بعَث َ فی الأ ُمّیـّین َ رسولاً منهُم یَتلوا
علیهم آیاته ِ و یُزکّیهم و یُعلّمهم ُ الکتاب َو الحکمة َ
و إن کانوا من قبل ُ لفی ضلال ٍ مُبین)
اوست آن که در میان بی سوادان! فرستاده ای از خودشان بر انگیخت تا نشانه های او را بر آنان بخواند و آنها را پاک نماید و به ایشان کتاب و حکمت بیاموزد ، هر چند که پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.
[این آیه همانند های دیگری نیز در قرآن دارد
از نگر درونمایه (از نظر مضمون).]
2)حکمت را در قرآن کریم حضرت حق (جلّ َ و عَلا)
خیر کثیر نامیداند.
یعنی خوبی فراوان،
سوره مبارکه بقره ،آیه 269:
(یُؤتِی الحکمة َ من یشاء ُ و من یؤت َ الحکمة َ فقد أوتیَ
خَیراً کثیراً و ما یَذّکر ُ الّا ألو الألباب)
هر که را بخواهد حکمت می بخشد و به هر که حکمت داده شود پس به درستی به او خیر فراوان داده شده و به جز خردمندان کسی پند نمی گیرد و یاد آور نمی شود.
3-یکی دیگر از موارد نشان دهنده جایگاه والای حکمت در قرآن ، آوردن نام و سخنان یک حکیم بزرگ در قرآن کریم است ، که نامش لقمان حکیم می باشد.
که به همین سبب سوره ای که اندرزهای ایشان در آن
آمده سوره لقمان نام گرفته است.
...
.....
شکر خدا که هرچه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم...
|
|
| 69634 |
نام:
محمد
شهر:
تهران-جنوب شهر
تاریخ:
9/1/2009 8:16:15 AM
کاربر مهمان
|
آدم رو زمین خیلی غریبه ...
|
|
| 69633 |
نام:
نغمه
شهر:
شب
تاریخ:
9/1/2009 5:54:16 AM
کاربر مهمان
|
یا رب دل من بی قرار است گویی
جان در بر من خانه خراب است گویی
گر ز عشق تو بی قرار است دل
بگذار بماند که دلم بی وفاست گویی
ممنون بخاطر سایت زیباتون
|
|
