شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
69452
نام: فیرو زه‌
شهر: ترکیه
تاریخ: 8/27/2009 11:35:56 AM
کاربر مهمان
  من با قرص‌های اعصاب روپا ایستادم دیگه آن فیرو زه‌ شاد که با کوچکترین چیز میخندید مرده من مثل یک مرده متحرک شدم که هیچ اراده از خود ندارد یا خوابم یا گیجم معراج میدونم خیلی‌ ناراحت و عصبی هستی‌ میشناسمت ولی‌ التماس میکنم تو را به امام رضا التماس میکنم من تا نفس دارم منتظر هستم التماست میکنم من فقط یک بار توضیح بدم اگر قانع نشدی من با این دنیا خدا حافظی میکنم التماست می‌کنم من با تو کامل بدون تو نمیخوام که باشم التماست میکنم من با این حال بدم با هزاران زحمت مینویسم خواهش می‌کنم نمایش دهید اون هم توی این سایت هست
69451
نام: فیرو زه‌
شهر: ترکیه
تاریخ: 8/27/2009 11:12:56 AM
کاربر مهمان
  سلام

من جواب دادم نمی دانم چرا نمایش ندادن خوب شد نمایش ندادن چون ممکن بود باعث رنجش شما شوم حالا بد از چند روز با کریه التماس تونستم از فائزه اجاز ه بگیرم تا به این لب تاب دست بزنم میدونم آن را هم خسته کرردم خسته شده از پرستاری از یک بیمار من به علت بیماری اعصاب قدرت راه رفتنم را از دست دادم نه که فلج شده باشم با مشکل راه میرم خانم ایمان وخانم سیب به همان خدا که من و شما را خلق کرده است قسم میخورم من مرتکب هیچ گناهی نشدم من قربانی یک قضاوت نادرست معراج شدم و یک بد شانسی بزرگ خانم ایمان همه دوستان از شما می خواهند برای آنها دعا کنید بس میشه برای من هم دعا کنید التماس می‌کنم به عنوان یک مادر یا یک خواهر یا لایق نیستم به عنوان یک بنده خدا

69450
نام: احمد علی
شهر: کابل
تاریخ: 8/27/2009 10:39:58 AM
کاربر مهمان
  خدایا مرا تو فقط کمک میتوانی
مشکل مرا فقط تو حل کرده میتوانی
69449
نام: رويا
شهر: تبریز
تاریخ: 8/27/2009 10:02:28 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان گرامی
یک توصیه ی سلامتی در ماه رمضان
چه غذاهایی را مصرف کنیم؟
۱.مصرف کربوهیدرات های مرکب در سحر که در مدت طولانی تری هضم می شوند وباعث می شوند که کمتر گرسنه شوید.منظوراز کربوهیدرات ها غذاهای دیر هضم مثل:حبوبات وغلات مانند جو،گندم،عدس،کوبیاوغیره می باشد.
۲.حلیم یک منبع عالی پروتئین بوده و ازغذاهایی است که دیر هضم میشود.
۳.خرما منبع عالی قند،فیبر،کربوهیدرات،پتاسیم و منیزیم می باشد.
۴.مغز بادام غنی ازاملاح خصوصاکلسیم و فیبر می باشد.
۵. موز منبع غنی پتاسیم،منیزیم وکربوهیدرات می باشد.
۶.مصرف زیاد اب یا اب میوه در فاصله بین افطار و زمان خواب باعث تامین اب مورد نیاز بدن می شود.
امیدوارم این مطالب به دردتون بخوره.
69448
نام: زهرا
شهر: هرمزگان
تاریخ: 8/27/2009 10:01:38 AM
کاربر مهمان
  خدایا چرا منو در منجلب رها کردی چرا دیگه دستمو نمیگیری خدایا خسته شدم
69447
نام: sara
شهر: از ت
تاریخ: 8/27/2009 9:52:32 AM
کاربر مهمان
  وقتی خبر شهادت آقامرتضی را به شما دادند...؟
حدود ظهر جمعه بیستم فروردین‌ماه، مرتضی در فکه رفت روی مین. صبح شنبه پدر و مادرم آمدند. صبح زود بود. به من گفتند "مرتضی زخمی شده است." تاریک و روشن صبح بود؛ روزهای اول بهار که آرامش خاصی داشت. حالتی میان خواب و بیداری بود؛ مثل همان وقت طبیعت. بچه‌ها را با آرامش بیدار کردم و به مدرسه فرستادم. مثل این بود که اصلا چنین حرفی به گوشم نخورده که مرتضی زخمی شده است. بچه‌ها که رفتند، پدر و مادرم آرام‌آرام سرحرف را باز کردند و من باخبر شدم که دیگر مرتضی را ندارم. ولی نمی‌دانم چه حالتی بود. فقط این اتفاق را، در آن ساعت طبیعت، خیلی روحانی می‌دیدم. این وضع همیشه برایم عجیب بود که چه‌طور است عکس‌ها همیشه می‌مانند و انگار زمان بر آن‌ها نمی‌گذرد. در آن لحظه‌ها این توهم جاودانگی در عکس و تصویر برایم شکست. آن موقع یک دفعه حس کردم که این‌ها چه‌قدر واقعیت ندارند و مرتضی چه‌قدر "هست". جایی که در آن بودم انگار زیر و رو شد. گویی در دنیای دیگری بودم. چیزهایی که در اطرافم بود و به طور عینی میدیدم محو و ناپیدا می‌شد و انگار وجود خارجی نداشت. هیچ چیز نبود. ولی مرتضی بود. آن روز به دنبال تک تک بچه‌ها به مدرسه‌شان رفتم، چون خیلی زود پرچم‌ها و پلاکاردها جلو خانه نصب شد. صدای قرآن هم می‌آمد. نمی‌خواستم قبل از این که بچه‌ها باخبر بشوند. پایشان به خانه برسد. در راه با آنان حرف زدم. وجود مرتضی آن‌قدر برایم عینی و حقیقی بود که فکر می‌کردم همه‌ی چیزهای دیگر توهم است و اسیر آن توهم است. به بچه‌ها گفتم "بابا هست، ولی ما او را نمی‌بینیم." سنگینی اش هست ولی شکرش بیشتر است،خیلی سنگین بود،ولی انگار چشمم فورا روی یک چیز دیگر باز شد که خیلی زیبا بود، سیال بود. مثل همان خواب و بیداری و مثل همان وقت طبیعت، خود مرتضی خیلی کمک کرد تا با این اتفاق برخورد درستی داشته باشم. تا الاآن هم وجود مرتضی را واقعی‌تر از وجود خودمان می‌بینیم.
69446
نام: انسیه
شهر: تنهایی وانتظاروامیدو...یاالله
تاریخ: 8/27/2009 9:41:41 AM
کاربر مهمان
  سلام

وعده‏ ديدار نزديک است ‏ياران مژده باد روز وصلش مي‏رسد، ايام هجران مي‏رود

*اللهم عجل لولیک الفرج*

برای ملیکای عزیز:
مهم نیست این قفلهادردست کیست مهم این است که همه کلیدهادردست خداااااااااااااااااااااااااااست.

خدایابه امیدوتوکل برتو
الابذکرلله تطمئن القلوب

*****اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم*****

التماس دعااااااااااااااااااااااااااااااااااا
69445
نام: رضا
شهر: كوير
تاریخ: 8/27/2009 8:54:54 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم
****************
سلام به همراهان حرف دل .طا عات و عباداتتان مورد قبول در گاه حق باشد انشا الله

دعای روز ششم
***********
اَللهُم لاتَخذُ لنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعصِیَتِکَ وَلاتَضرِبنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحزِنی فیهِ مِن مُوجِباتِ سَخَتِکَ بِمَنِّکَ وَ اَیادکَ یا مُنتَهی رَغبَهِ الرّاغِبینَ

پروردگارا، در اين روز مرا به واسطه ارتکاب عصیانت خوار مساز و به ضرب تازیانه قهرت کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان به حق احسان و نعمتهای تو به خلق ای منتهای آرزوی مشتاقان
************************************
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم
************************************

التماس دعا
69444
نام: محمد رضا
شهر: تربت
تاریخ: 8/27/2009 5:04:05 AM
کاربر مهمان
  گرچه از هر دو جهان هيچ نشد حاصل ما
غم نباشد چو بود مهر تو اندر دل ما


حاصل كون و مكان جمله ز عکس رخ توست
پس همين بس كه همه كون و مكان حاصل ما
.
.
.

سلام بر سید عزیز!
سلام بر اهالی دل!

ما همیشه به یاد شماها هستیم ها ... ما رو فراموش نکنید!
التماس دعا!
69443
نام: نفیسه رضائی نیا
شهر: چه اهمیت داره وقتی یار نیست
تاریخ: 8/27/2009 4:00:56 AM
کاربر مهمان
  به نام خدا
چند بیت شعر تقدیم به همه ی عاشق های دنیاکه الان درد مارو خوب میفهمن

نشنو از نی نی حصیری بی نواست
بشنو از دل دل حریمی کبریاست
نی چو سوزد خاک و خاکستر شود
دل چو سوزد خانه ی دلبر شود
۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰
عشق تنها سهم مرغ عشق نیست
میتوان عاشق شدو گنجشک زیست
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
بکش دل را شهامت کن
مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نمای شهر
تو من را درس عبرت کن
۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸
خدایا کفر نمیگویم پریشانم
چه میخواهی تو از جانم
مرا بی انکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی میکشد ان کس که انسان است واز احساس سرشار است...
۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷
ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز
دیگر سراغ شعله ی اتش ز من مگیر
...
۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶۶
باران باش...ببار...نپرس پیاله های خالی از ان کیست
۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵۵
ساقه شکستن قانون طوفان است
تو نسیم باشو نوازش کن
۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴
قرمزتر از انیم که بی رنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم
تقصیره کسی نیست که اینگونه
***غریبیم***
شاید که خدا خواست که
****دلتنگ***
بمیریم
۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳
محبت مثله سکه میمونه اگه بیافته تو قلک قلب کسی نمیشه درش اورد،اگرم بخوای درش بیاری باید اونو بشکنی...
۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲
گفتند بهشت را می خواهی یا یار؟
گفتم جهنم است بهشت بی یار
۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱
فهمیدم
خیلی
خیلی خیلی
خیلی خیلی خیلی پستی
.
.
.
.
.
.
.
.
.و بلندی رو باید بگذرونم تا بهت برسم
گل من منتظرت هستم منتظرم باش
0000000000000000000000000000000
من هیچ من نگاه

یا حق
<<ابتدا <قبلی 6951 6950 6949 6948 6947 6946 6945 6944 6943 6942 6941 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved