شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
67952
نام: tanha
شهر: اراك
تاریخ: 7/14/2009 11:39:33 AM
کاربر مهمان
  سلام راستش من خيلي تنهام همه اينهابه اين برميگرده كه مادر ندارم اره تمام هست ونيست دخترمادره مخصوصاالان كه ابام داره ازدواج ميكنه بيشتراحساس تنهايي ميكنم واسه همين رو به كسي بيرون ازخونه اوردم ازخدابخواهيدصبرم بده
67951
نام: م
شهر: مهم نیست
تاریخ: 7/14/2009 11:24:53 AM
کاربر مهمان
  سلام به اقا سید
سلام به همه دوستان خوب حرف دل
خیلی اعصابم خورده ، بعد این همه استغفار و دعا و نیایش و ... بازم گناهی رو که نیاید اصلا نمی کردم کردم ، چی کار کنم دست خودم نیست مثل یه حمله وحشتناک می مونه که از خودم اختیاری ندارم و تو اون لحظه نمیدونم چه کاری می کنم ، از دست خودم دیگه خسته شدم ، قول میدم ، توبه میکنم ،یه هفته همه چیز خوبه ولی باز دوباره خرابش میکنم .
خدایا منو ببخش ، خواهش می کنم .
منو می بخشی ؟
67950
نام: یه بنده
شهر: ؟
تاریخ: 7/14/2009 11:18:15 AM
کاربر مهمان
  سلام سایت جالبی دارید
یه راهنمایی می خام از شما عزیزان: نمیدونم چرا مراسم ازدواجم همیشه تو لحظه آخر بهم میخوره؟؟؟؟
یکی منو راهنمایی کنه دارم دیوونه میشم اگه کسی راجع به طلسم و جادو چیزی میدونه بگه لطفا ، یعنی واقعیت داره یا نه؟؟؟یعنی ممکنه با وجود خدا آدم گرفتار همچین چیزایی بشه؟؟ اگه نه پس چرا کارم درست نمیشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
67949
نام: حسین توانگر
شهر: عشق
تاریخ: 7/14/2009 11:12:23 AM
کاربر مهمان
  خوشبخت کسی است که مادرش گوهر گرانبهای عفت و طهارت و فکر باشد
67948
نام: سیده معصومه رضوی
شهر: تهران-میدان امام حسین(ع)
تاریخ: 7/14/2009 10:59:53 AM
کاربر مهمان
  چرا شهید اوینی در مقالاتشان در مورد حضرت زینب (س)سخنی نگفته است
67947
نام: علیرضا
شهر: همدان
تاریخ: 7/14/2009 10:57:07 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا طالب بدم المقتول بکربلا
السلام علیک حین ترکع و تسجد
السلام علیک حین تقرا و تبین
*************************************
سلام به حرف دل
سلام به تک تک اهل دلی ها
مرتضی عزیز سلام سویرم سنی
من عاشق این جمله ام که واسه آذری ها میگن یاشاسین ارومیه
آقا شهاب عزیز خوبی؟
سیب محترم همشهری مهربان سلام چه خبر؟
آتنا گرامی ممنون که به بنده لطف دارین ولی من اومدم بمونم مهمون که میخواین؟
امیدوار عزیز سلام گله دارم چرا صلوت منو ثبت نکردین؟
بازم گله ایندفه خانم طهایی حرف دل شاعرم میخواد
یگانه مهربان سلام امیدوارم به حق امام عصر عج ارواحنا فداه مشکلت حل بشه
دقیقا مشکل شمارو منم دارم واست دعا میکنم یادت نره بوالوادین احسانا!!!؟
وبازم سلام
سلام به اونایی که نوک انگشتاشون کلماتی رو تایپ میکنه که دلشون اونارو تو سینه حبس کرده
وسلام به اونایی که میان اینجا اما نمیدونن چی بنویسن...من درکتون میکنم چون گاهی اوقات آدم واسه نوشتن اون چیزی که تو دلشه واژه کم میاره...
خدایا همه ماها رو با شهدا محشور کن کمک کن تو خط اونا باشیم ...کمک کن بتونیم تو قیامت سرمونو پیش حضرت زهرا سلام الله علیها بالا بگیریم...کمک کن از منتظرای واقعی آقا بمونیم...کمک کن فقط گریه کن نباشیم...آقا گریه کن نمیخواد...اگه سیصدو سیزده نفر یار حقیقی داشت تا حالا اومده بود...
آقا جان چطور میتونم بگم منتظرتم وقتی کاری برات نکردم...اگرم کردم در برابر الطاف شما به شمار نمیاد...آقا جان درسته گنه کارم اما اینو بدون دوست دارم و تا عمر دارم اللهم کن لولیک یادم نمیره...یابن الحسن گفتنام سر نماز یادم نمیره...یادم نمیره آل یاسین بخونم...یادم نمیره ندبه بخونم...یادم نرفته انگار همین دیروز بود ایام فاطمیه...یادته که مادرت دعوتم کرد خادمش باشم...آقا بیا به جان مادرت...قلب من که اندازه قلب شما بزرگ نیس که بتونه اینهمه صبر کنه...آقا جان دعا میکنم هر جا هستی سلامت باشی ...
هر کاری نکنم واسه ظهورت و سلامتیت که میتونم دعا کنم..آقا جان اجازه میدی بپرسم الان کجایی...جمکران..؟مشهد..؟بقیع..؟سامرا..؟کاظمین..؟نجف..؟فهمیدم کربلایی
آخ کربلا......................!
دلم خوش است کبوتر حرمم که ماه به ماه به حرم نروم
کربلا ... کربلا ... کربلا ... اللهم ارزقنا

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم.
67946
نام: منتظر
شهر: اهواز
تاریخ: 7/14/2009 10:54:29 AM
کاربر مهمان
  کاش برای سی ثانیه هم که شده چشماتو ی بستی به مرگ فکر می کردی آره به یه دادگاه عادلانه. ببین بازهم پرونده ای داری که نشون بدی؟نموداریا...
کاش از خون شهیدان می ترسیدی از ناله های مادران داغ دیده از آه یتیمان از درد جانبازان و....
ما منتظریم می دانیم که او می آید می آید تقاص خون هموطنان مان را از تو می گیرد
67945
نام: سودا
شهر: تهران
تاریخ: 7/14/2009 10:28:36 AM
کاربر مهمان
  سلام،حرف من باتمام حرفهافرق میکنه،من ۱۸سالمه دیپلمه کامپیوتردارم،۱بارعاشق شدم،ولی اونم مثل بقیه آدمهاتا فهمید عاشقش هستم دست رد به سینه من زد،بعدازاون باآدمهای زیادی دوست شدم چه پسر چه دختراین کاروبرای اینکه تنها نباشم میکردم،ولی فایده ای نداشت چون من از همشون حالم بهم میخورد نه از دوستهای دخترم بلکه از پسراچون فکر میکردم یا بهتره بگم میکنم این پسرا یکی بود به اسم (ف)که آدم تنهایی بود ازش خوشم نمی یومد ولی باهاش حرف میزدم،البته نا گفته نماند که من بهش گفتم که نباید به من دل ببندی چون من دل ندارم ونمیخوام دوباره عاشق بشم اونم قبول کرده بود،بعد از چند وقت یعنی ۲هفته فهمیدم که من دل بسته بخاطر همین خواستم ازش جدا بشم،بهش گفتم دارم ازدواج میکنم ولی اون باور نکرد هر بار که زنگ میزد خطمو رو یکی از این به اصتلاح دوست پسرام دایورت میکدم ولی فایده ای نداشت که نداشت،تا میدید نمیتونه باهام حرف بزنه smsمیداد،اونم چه رفایی میزذ :من عاشقتم برگرد دوستت دارم بی تو میمیرم و از این حرفها خلاصه تا میدید این جوری نمیشه و بهش جواب نمیدم تو smsشهاش بهم فحش میدادو نفرینم میکرد خلاصه تا یه چند وقتی همین جورنفرین وفحش میداد که بالاخره یه روز بهش smsدادم توعاشق نیتی ،خلاصه چشمتون روزبدنبینه بازشروع کر که آره من عاشقتم دوستت دارم .................که بقیشو میدونید.بهش گفتم دیگه سراغ من نیاازمن بکش بیرون گفت نمیتونم،آخه داشت از تنهایی میمرد،وقتی میدید جواب نمیدم میرفت سراغ دوستم گریه و زاری ادای آدم عاشقها رو در میاورد ،خلاصه سرتونو درد نیارم بعد3 ماه که دیگه آسی شدم خطمو عوض کردم،چند وقت پیش بود که از دوستم فهمیدم که متاد شده هر جام که میشینه میگه من عاشقم.اون وابسته شده بود و به من قل داده بود که وابسته ی من نشه.دلم نمیخواد دیگه با کسی باشم من با همه جوره ادمی حرف زدم ادمهای جور واجوری تواینئ دنیازندگی میکنن که عقیده هایی مختلفی دارن.
دیشب دلم خیلی گرفته بود داشتم دق میکردم وسط های شب بود که بغضم ترکید و گریه کردم آخه یه چند روزیه حس میکنم تنهام برای کسی مهم نیسنم حتی دیگه فکرمیکنم خدام تنهام گذاشته کمکم کنی من خیلی ازتنهایی میترسم.
67944
نام: مریم
شهر: انتظار بهار و باران
تاریخ: 7/14/2009 10:00:19 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم
بهترین راه جلب رحمت خدا این است که خیرخواه همه ی مردم باشید.
امام صادق علیه السلام.

به یاد آرام دلها

سلام به همگی

یگانه ی عزیز از دیدن پیامتون خیلی احساس خوبی بهم دست داد و ازتون ممنونم.

باران عزیز از لطفتون ممنونم . بی زحمت روی من همیشه به عنوان یه تازه وارد حساب کنید . عنوان بزرگ حرف دل حتی به شوخی و مزاح برای من سنگینه.
بزرگواران حرف دلی محتاج دعای خیرتون هستم.
یا علی
67943
نام: بنده
شهر: یزد
تاریخ: 7/14/2009 9:57:40 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا بقیه الله
با سلام به خوبان عالم و فرشتگان زمینی
امیدوارم همه دوستان تو زندگیشون و کارهاشون موفق وموید باشند . آقای امیدوار لطفا ً ۵۰۰ صلوات هم به نام من ثبت کنین
<<ابتدا <قبلی 6801 6800 6799 6798 6797 6796 6795 6794 6793 6792 6791 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved