شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
67882
نام: امیدوار
شهر: ایران
تاریخ: 7/12/2009 6:00:09 PM
کاربر مهمان
  باسلام وروزبخیر...
*********************
*به حول وقوه الهی دراستانه27رجب یکی دیگرازاعیادمبارک ماه رجب ختم*14000دسته گل صلوات محمدی*به مناسبت روز* مبعث پیامبرگرامی اسلام حضرت محمد(ص)*هدیه به ساحت مبارک ایشان به نیت سلامت وسعادت وبرآورده شدن حاجات همه مسلمین به ویژه دوستان عزیزحرف دل وشفای عاجل همه بیماران.
*******************************************
هفته پیش سعادت زیارت شهرمقدس قم وجمکران نصیب حقیرگردیدونایب الزیاره همه دوستان عزیزحرف دل بودم .ان شاءالله که موردقبول پروردگارمتعال قرارگرفته باشدوروزبه روزشاهدخوشبختی وسعادت وموفقیت دوستان بزرگوارحرف دل باشیم.
...................................
**باسپاس ازهمه شمابزرگواران اسامی شریف خودیاعزیزانتان راحداکثرتا28تیرماه برای ثبت اعلام بفرمایید.
***************************************
*5000صلوات محمدی:امیدوار
*1000صلوات محمدی:آرام بزرگوار
*....صلوات محمدی:.............
التماس دعا...

***اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم***
67881
نام: sanya
شهر: hawler
تاریخ: 7/12/2009 5:21:29 PM
کاربر مهمان
  eshq
67880
نام: فاطمه
شهر: دبی
تاریخ: 7/12/2009 5:12:10 PM
کاربر مهمان
  دلم خيلي كرفته خستم از دنيا تو دنيا هم كه عاشق يك نفر شدم اون هم از من دور شد ولي من اصلا بدونش نمي تونم و مي خواهم و مرد زندكيم باشه به خدا از تموم دلم دوستش دارم و تا اينجا حاضرم به خاطر او زندكيم تباه كنم
67879
نام: اتنا
شهر: کجا جادارم که بگم کدوم شهر
تاریخ: 7/12/2009 5:11:17 PM
کاربر مهمان
  به نام ابی ترین یاد ابی

فقط خدا به دلای شکسته نزدیکتره...

هیچکس قدر ادمو نمی دونه دوست دارم گریه کنم.
67878
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 7/12/2009 4:31:25 PM
کاربر مهمان
 

.:: یَاذَالجَلالِ وَالاِکرام ::.

*سبکبار سبکبال حرف دل ، سلام گل گلاب.

کجایی مومن خدا؟!

دلمون برای ترجیع بندهای گلگون صلوات هات تنگ شده.

سلامتیت صلواتی می فرستم.


اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ فَرَجَنَا بِهِم.



*انسیه خانم بزرگوار سلام و عرض ادب.

حال خوبی دارید. خیلی از دلنوشته های نابتون استفاده می برم.

سری به سایت ذیل بزنید ان شاء الله بهره ی لازم رو ببرید و ما رو هم دعا بفرمایید.

http://www.lahoof.ir


*آقا علیرضای گل از همدان ، سلام و عرض ادب.

ممنونم از نظر لطف و بذل عنایتتون.

بنده هم از مطالب ارزنده تون استفاده می کنم و ازتون سپاسگزارم.


*آقا رضای عزیز از تهران ، سلام و عرض ادب.

اگه دستم به جدایی برسه اونو از خاطره ها خط می زنم

از دل تنگ تموم آدمـا از شب و روز خــــدا خط می زنم


اگه دستم برسه به آسمون ، با ستاره ها قیامت می کنم

نمی ذارم کسی عاشق نباشه ، ماهو بین همه قسمت می کنم


وقتی گاهی من ودل تنها می شیم حرفای نگفتنی رو می شه دید

می شه تو سکوت بین ما دو تا خیلی از ندیدنی ها رو شنید


قصّه ی جدایی ما از خدا ، قصّه ی دوری ماست از خودمون

دوری من و تو از لحظه ی عشق ، قصّه ی سادگی گمشده مون


سختیش تا عاشق شدنه.

بعد عاشق شدن بقیه ی کارا با خودشه.



67877
نام: خروش!
شهر: همین دور و برا
تاریخ: 7/12/2009 4:22:57 PM
کاربر مهمان
  سلام...

... و باز هم در فاجعه ای خونبار و حزن انگیز ، دنیا شاهد بی رحمانه ترین شقاوت ها شد
خانم مروه شربینی ملقب به شهید حجاب در حالی در مقابل انظار به اصطلاح انتظامی و دادگستری اروپا و در مقابل دیدگان فرزندش بطرز فجیعی به شهادت رسید که فریاد دروغین حمایت از حقوق بشر در غرب وحشی ، گوش فلک را کر کرده و دنیای شقاوت ، با بی تفاوتی به تماشا نشسته
خانم شربینی برای گرفتن حق به دادگاه مراجعه کرد اما معنای حقوق بشر غربی همینه که در محاکم ، متهم را به جون شاکی میندازن تا به راحتی با هیجده ضربه ی چاقو جون زنی رو بگیره.
و چه خوش باور و غافلند اونهایی که با وجود این ناجوانمردی ها همچنان حقوق بشر را در دامان دشمنان دروغگوی بشر ، جستجو می کنن و چنان دچار خود باختگی شدن که چشم وگوششون در مقابل حقیقت، کور و کر شده .
نمی دونم به اصطلاح ، حقوقدانهایی مثل خانم شیرین عبادی که در پشت همین غرب وحشی پناه گرفته وهمیشه برای ما دم از حقوق بشر و حقوق زنان و حقوق کودکان می زنن و به مناسبت های مختلف ،
ما را به نقض حقوق بشر و حقوق زن متهم می کنن امروز کجا هستن ؟
کجا هستن که بپرسن متهم چطوری با خودش چاقو به جلسه ی دادگاه برده و چطور تونسته و فرصت داشته که هیجده ضربه به خانم مروه وارد بیاره.
شاید از نظرخانم عبادی و هم کیشان ایشون، شهید مروه ، زن نیست یا اصولاً بشر نیست که بخوان ازش حمایتی بکنن.
بله ... داستان مظلومیت همچنان ادامه داره و با وجود خصومت ها و نامهربونی های دشمنان ، یاد و خاطره ی بانوی شهید اسلام ، خانم مروه شربینی برای همیشه ی تاریخ ، در قلب انسان های آزاده ی جهان ، زنده و جاوید و پاینده خواهد بود وراه مبارزه با ظلم و بیدادگری همچنان ادامه خواهد داشت و ان شاء الله انتقام نهایی این جنایت ها و ستمگری ها با ظهور حجت حق ، حضرت بقیه الله الاعظم ، امام عصر ، مهدی فاطمه روحی فداه گرفته می شه و در اون روز فرخنده ، همه ی سیاهی ها بر روی ظالمان و ستمگران و اونهایی که با سکوتشون از دنیای ستم حمایت کردن خواهد موند.
67876
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 7/12/2009 3:01:08 PM
کاربر مهمان
 

.:: بِسمِ اللّهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم ::.

سَنُرِيهِم آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِم حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُم أَنَّهُ الحَقُّ أَوَلَم يَكفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ شَهِيدٌ .

نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‏دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است. آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟! (سوره ی مبارکه ی فصّلت آیه ی شریفه ی ۵۳)

*چرا خدا را نمی بینیم؟

خیلی از ماها زندگیمون درگیر اینه که چرا خدا رو نمی بینیم؟
اوّل باید بدونیم خدا کجاست بعد دنبالش بگردیم. چون نمی تونیم عالم خارج از خودمون رو حقیقتاً بشناسیم به شناخت خودمون اگه بپردازیم به نتیجه می رسیم. خوب کجا و چه چیز خودمونو باید بشناسیم؟ قلب. خدا تو قلب ماست و اگه خدا تو قلب ماست پس کو؟ کجاست؟ تو قلبمونه؟ کدوم قلب؟ تو من خودمونه؟ کدوم من؟ شاید نه مراد همین قلب ظاهره، یا منی که می شناسیم و خودی که بهش خو کرده ایم! شاید اشتباه گرفتیم خدا تو یه قلب دیگه است. خوب اون قلب کجاست؟ جز اینه که اونم در ماست و جدای از ما نیست؟ ما چون محصور به ماده و محدود به محسوساتیم چیزایی رو می بینیم و حسّ می کنیم که مادّیه. حقیقت اینه که اون قلب دورن ماست ولی

در عالم خاکی نمی آید به دست،

عالمی نو بباید ساخت وز نو آدمی

کلّی باید زحمت بکشیم تا پیداش کنیم و این نه ماییم که بهش می رسیم این خودشه که پیدا می شه. این خودشه که رشد می کنه در ما و ما رو عوض می کنه. قلب یه وجود ماورایی و غیر مادّیه. هر چی اشتغالمون به مادیّات بیشتر باشه انگاری وجودمون تاریکتر می شه. هر چی وجودمون تاریکتر بود خوب کمتر می شه دیدش. درون ما هم یه عالمه. همونجور که بیرونمون.

خوب توش چی می بینیم؟ هیچی؟ چرا؟ چون نور نیست. مگه می شه تو تاریکی بی چراغ و نور چیزیو دید؟ نور عالم درون از کجا می آد؟ از عقل. از ایمان. از تقوا. از عبادت. از معرفت. هرچی نور اینا بیشتر به قلبمون بتابه بهتر می بینیم. هر چی وجودمون روشنتر باشه خدا واضحتره. به هر میزان که بهتر ببینیم، خوب پهناور وجودمونو بیشتر می شناسیم و چون وجودمون وصل به خداست و نفخ روحشه به خدا می رسیم. هر چقدر هم درونمون تاریک باشه و لو اینکه وسط خورشید باشیم، کوریم. نمی بینیم. ما به دنیا که می آیم مثل یه ماهی که تو آب می افته غرق محسوسات و مادّیات می شیم و تا بیایم بفهمیم روحی داریم و به جایی متعلّقیم عمری ازمون می گذره. مادّه می شه همه چیزمون. باید از مادیّات مرد و با معنویّات زنده شد. این می شه موتوا قبل ان تموتوا. می شه حیات طیّبه که جز با تقوا ممکن نیست:

از جمادی مردم و نامی شدم و ز نما مردم ز حیوان سر زدم

مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

بار دیگر هم بمیرم از بشر تا بر آرم از ملائک بال و پر

وز ملک هم بایدم جستن ز جو کلّ وجه هالک الا وجههُ



67875
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 7/12/2009 2:57:04 PM
کاربر مهمان
 


.:: بِسمِ اللّهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم ::.

سَنُرِيهِم آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِم حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُم أَنَّهُ الحَقُّ أَوَلَم يَكفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ شَهِيدٌ .

نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‏دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است. آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟! (سوره ی مبارکه ی فصّلت آیه ی شریفه ی ۵۳)

*چرا خدا را نمی بینیم؟

خیلی از ماها زندگیمون درگیر اینه که چرا خدا رو نمی بینیم؟
اوّل باید بدونیم خدا کجاست بعد دنبالش بگردیم. چون نمی تونیم عالم خارج از خودمون رو حقیقتاً بشناسیم به شناخت خودمون اگه بپردازیم به نتیجه می رسیم. خوب کجا و چه چیز خودمونو باید بشناسیم؟ قلب. خدا تو قلب ماست و اگه خدا تو قلب ماست پس کو؟ کجاست؟ تو قلبمونه؟ کدوم قلب؟ تو من خودمونه؟ کدوم من؟ شاید نه مراد همین قلب ظاهره، یا منی که می شناسیم و خودی که بهش خو کرده ایم! شاید اشتباه گرفتیم خدا تو یه قلب دیگه است. خوب اون قلب کجاست؟ جز اینه که اونم در ماست و جدای از ما نیست؟ ما چون محصور به ماده و محدود به محسوساتیم چیزایی رو می بینیم و حسّ می کنیم که مادّیه. حقیقت اینه که اون قلب دورن ماست ولی

در عالم خاکی نمی آید به دست،

عالمی نو بباید ساخت وز نو آدمی

کلّی باید زحمت بکشیم تا پیداش کنیم و این نه ماییم که بهش می رسیم این خودشه که پیدا می شه. این خودشه که رشد می کنه در ما و ما رو عوض می کنه. قلب یه وجود ماورایی و غیر مادّیه. هر چی اشتغالمون به مادیّات بیشتر باشه انگاری وجودمون تاریکتر می شه. هر چی وجودمون تاریکتر بود خوب کمتر می شه دیدش. درون ما هم یه عالمه. همونجور که بیرونمون.

خوب توش چی می بینیم؟ هیچی؟ چرا؟ چون نور نیست. مگه می شه تو تاریکی بی چراغ و نور چیزیو دید؟ نور عالم درون از کجا می آد؟ از عقل. از ایمان. از تقوا. از عبادت. از معرفت. هرچی نور اینا بیشتر به قلبمون بتابه بهتر می بینیم. هر چی وجودمون روشنتر باشه خدا واضحتره. به هر میزان که بهتر ببینیم، خوب پهناور وجودمونو بیشتر می شناسیم و چون وجودمون وصل به خداست و نفخ روحشه به خدا می رسیم. هر چقدر هم درونمون تاریک باشه و لو اینکه وسط خورشید باشیم، کوریم. نمی بینیم. ما به دنیا که می آیم مثل یه ماهی که تو آب می افته غرق محسوسات و مادّیات می شیم و تا بیایم بفهمیم روحی داریم و به جایی متعلّقیم عمری ازمون می گذره. مادّه می شه همه چیزمون. باید از مادیّات مرد و با معنویّات زنده شد. این می شه موتوا قبل ان تموتوا. می شه حیات طیّبه که جز با تقوا ممکن نیست:

از جمادی مردم و نامی شدم و ز نما مردم ز حیوان سر زدم

مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

بار دیگر هم بمیرم از بشر تا بر آرم از ملائک بال و پر

وز ملک هم بایدم جستن ز جو کلّ وجه هالک الا وجههُ



67874
نام: رضات
شهر: تهران
تاریخ: 7/12/2009 2:22:13 PM
کاربر مهمان
  اقاشهاب سلام:برام دعاکنید هیچ انگیزه قوی ندارم نمازو دوست دارم ولی نمی تونم بخونم از بچه های اهل دل ممیخوام برام دعا کنن.اگه کسی راحلی میدونه بهم بگید؟ التماس دعا.
67873
نام: شادی
شهر: زیر آسمون خدا جون
تاریخ: 7/12/2009 1:22:50 PM
کاربر مهمان
  خوشحالم خیلی خیلی خیلی خدایا شکرت
دوستت دارم خدا خدا خدا
کنیزتم کوچیکتم خدایا تو خیلی خوبی
بچه ها بیایید فراموش نکنیم که خدا خیلی بزرگتر از اون چیزی که ما فکرشو میکنیم.
<<ابتدا <قبلی 6794 6793 6792 6791 6790 6789 6788 6787 6786 6785 6784 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved