شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
67522
نام: عباس
شهر: قزوين
تاریخ: 6/29/2009 8:16:21 AM
کاربر مهمان
  خدايا ترا شاكرم چون مهرباني ،با گذشتي ،ستاري، خالق تمام زيبايي ها و خوبي ها و تمام نعمتها ... ودر نهايت خداي محمدي او كه اسلام دين پاكيها را برمردم آشكار ساخت . باشد كه دين و قرآن اورا آنگونه كه هست پاس بداريم . خدايا ترا شاكريم . چون بهترينها را به ما ارزاني داشتي هرچند كه برخي خشونت و خشم قهر و غضب را از دين محمدت به جهانيان نمايش ميدهند . خدايا تنها ترا ميپرستيم و دست نياز به درگاه بزرگ و با جبروتت كه مالامال از گذشت و نعمت است واز هر تنگ نظري به دور است دراز ميكنيم .

- عجب صبري خدا دارد -
67521
نام: سپیدار
شهر: تهران
تاریخ: 6/29/2009 1:25:57 AM
کاربر مهمان
  خدایی را می خوانم که تنها به اندازه یک صدا زدن با او فاصله دارم.
67520
نام: علی
شهر: شیراز
تاریخ: 6/29/2009 1:24:15 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم- دیدگاه های جناب استاد شایگان ودیدپگاه های من-غرب از لحاظ بینش تحقیقاتی بسیار عنی است بهدرجه نهادینه شدن در افراد رسیده است وحتی جزو ضمیر ناخوداگاه انان است یادمیاید در کلاس سوم دبستان مدرسه ای در زرین نعل بنام مدرسه ترغیب درس میخواندم شاگردی بود که عنوان انشائ خوداش یک بیت شعر حافظ بود انزمان از انشا خوششم نمی امد البته یک نابغه بینظیری بود به امریکا رفت وچزو پنج دکتر برجسته شرق شد . سالی چهل هزار دلار میگرفت که اسرار های علمی اش را فاش نکند ومعلوم نشد تحقیقات اش چه شد وبرادراش که یک مهندس بود به امریکارفت تابراش گرداند ولی گفته بود من یا نوبل میبرم یا جایزه های بزرگ امریکا را ایران بیا هم نیستم ورئیس دانشگاه هم گفته بوده است که سال چهل هزاردلار میگیرد که اسرار اش راندهد و خانواده اوراترک کرد من به منزل امدم وجریان را گفتم پدرم که تجصیل کرده انگلستان بود که حالا زود است کلاس ششم تو هم وارد این حوزه میشوی در کلاس ششم روش ایشان که بعدا درانگلستان فهمیدهام که روش انگلیسی است یم بیتی از حافظ میخواند وکلمات را معنی میکرد وسپس بیتی مشابه ازسعدی بعدا ومولوی ودیگران ومیگفت چه فرقی دارند چه میفهمی من جوابی نداشتم ومداوم مچلات را میخواندم که یک جرقه بزنم ومداوم به من میگفت توی کله پوک هیچ چیز نیست ومداوم بازگوشی کن وبدنبالش کشیده محکمی میزد ومیگفت فکر کن یکدفعه جرقهای زدم ایشان گفت عجب راه افتادی این درمن نهادینه شده است وهموز دست از روح من بر نمیدارد استادی داشتیم در کلاس ششم خیلی دمکرات بود واصلا اجبار برای نوشتناتنشا نمی کرد ومداوم میگفت اکر من معلم خوبی باشم شمارا ناخوداگاه انشا نوبیس میکنم وبه چغرافیا اهمی زیادی میداد وبه امریکا عشق میورزید ومحل جغرافیای خودتان را بنویسید وچرا امریگائی ها علاقمند به لباس استین کوتاه هستند وخوداش میپو.شید به یک مغازه لوازم تحریر کنار مدرسه دستور داده بود که کتاب های داستان ساده بخصوص در باره شعرا وجغرافیای چهان بیاورند وبچه های تشویق میکرد ازا نان بخرند در کلاس یک بچه یک استوار داشتیم که بچه بیسار منحرف بود وعکسهای مستهجن داشت که محفیانه به بچه بغل دستی نشان میداد وانشاه مستهجن مینوشت گویا به گوش ایشان میرسد سرزده به سر نیمکت اش میرود وعکسها وانشا اورا پیدا میکند وکشیده ای بگوشاش میزند فکر میکنم کار همان نابغه بود وارا از کلاس بیرون میکند پدراش به مدرسه میاید وقشقرهای راه میاندازد که به چه ها انشا نمی نیسند وراجع به شاه انشا نمیدهد مدیر مدرسه سر کلاس امد که ان بچه توبه کرده است وهمه باید انشا بنویسند ومن شخصا مراقبت خواهم کرد جناب معلم خیلی ناراحت شد وگفت چه کسانی انشا ننونشته اند من همیشه کنار چناب اقای صمد سر پله بودم که همان زمان به تودهای معروف بود وقیافه اروپائی داشت وبسیار شیک امریکائی میچرخید وروزی از او پرسیدم حزب توده چه میگوید ایشان گفت به بیرون نگاه کن جوب کنار مدرسه پر ار لجن است ارتشیان مثل استوارها هم زندگانی مرفهای ندارند ازادی نیست روزی من کاخ را روی سرش خراب میکنم گاهی من کنار دیوار بودم وگاهی او انروز من کنار دیوار بودم هفت نفر بودیم که دست بلند کردیم فرمودند ظرف ربع ساعت پنچ خط بنوسید صمد دفتر باز کرد والکی چند خط نوشت من در حالیمه روبه دیوار نگاه کردهام هفت خط درباره یک بیت نوشتم هم صمد تعجب کرد وهم معلم مدرسه سپس معلم مدرسه روکرد به من گفت به خوان من خواندم ایشان خیلی تعجب کرد گفت فلانی این چی هست که نوشتی من را میخواهی ازمایش کنی تو از کجا فهمیدی که من دیروز لیسانس ادبی
67519
نام: نسترن
شهر: یزد
تاریخ: 6/29/2009 1:11:25 AM
کاربر مهمان
  سلام به همگیتون
من حرف خاصی ندارم برای همه آرزوی خوشبختی میکنم و خیلی خیلی التماس دعا دارم
ممنون میشم واسم دعا کنین
67518
نام: یک حاسق
شهر: نروز
تاریخ: 6/29/2009 1:03:05 AM
کاربر مهمان
  دوستش دارم ولی جرت نمی کنم بهش بگویم
67517
نام: مريم
شهر: گوشه از این کره خاکی
تاریخ: 6/29/2009 12:58:23 AM
کاربر مهمان
  نميدونم ميشه ادم هر چي تو دلشه بگه يا نه اي كاش همه انقدر يك طرفه قضاوت نميكردن نميدونم..... اي خدا خودت بنده هات رو ياري كن همه دارن عليه ما حرف ميزنن
67516
نام: ملیحه
شهر: شیراز
تاریخ: 6/29/2009 12:33:59 AM
کاربر مهمان
 
به نام ساقی شهدا

به یاد تمام شهدا و گل بی همتای حرف دل آقا سید

سلام به تمام دوستان عزیز به همه مهربانی های جاری در این محفل و به تمام مهربانان

دوستان خدایی کم آوردم حسابی خسته و سردرگم شدم

امیدم نه بهتر نگم

یاس سفید عزیز از شنیدن خبر سلامتی شما خیلی خوشحال شدم انشالا همیشه صحیح و سلامت باشید در سایه حق

ایمان عزیزم انشالا شما هم همیشه خوشحال و سلامت باشید

انشالا تمتم بیماران در سایه حق شفا بگیرند

همتونو دوست دارم

یا علی
67515
نام: saghy
شهر: tr
تاریخ: 6/28/2009 8:43:05 PM
کاربر مهمان
  salam
khodaya shokrt too khodt bhtr har kas
az majray man khabr dary
in taban kodamen gonh hast
altmast mekonm yak nemngah too kafest
kh mara az in jahnm njat dhy
khodya khasth şodm
chara zalm hameshah salm hast
YA HAGH
67514
نام: یگانه
شهر: ارزوها
تاریخ: 6/28/2009 8:36:38 PM
کاربر مهمان
  سلام امیدوارم حال همتون خوب باشه .اگر خداوند شما رو بر لب پرتگاهی هدایت کرد برو چون یا شما رو از پشت می گیره یا پرواز کردنو بهتون یاد میده.
67513
نام: معصوم
شهر: آسمون آبی
تاریخ: 6/28/2009 6:42:48 PM
کاربر مهمان
  سلام
امیدوارم حال همتون خوب باشه
اومدم اینجا تا از امیدوار جون از ایران تشکر کنم به خاطر یادآوری کارایی که بابد تو ۱۳ رجب انجام بدیم.
ممنونم امیدوار جون حتما کارایی که گفتی انجام میدم.
<<ابتدا <قبلی 6758 6757 6756 6755 6754 6753 6752 6751 6750 6749 6748 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved