اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 64892 |
نام:
زهرا
شهر:
تبریز
تاریخ:
3/30/2009 9:06:49 AM
کاربر مهمان
|
خواستم بگم من ختم سوره های طه و یس رو نصفه کاره رها کردم دست و دلم نیومد ادامه بدم ...
|
|
| 64891 |
نام:
حسن
شهر:
بابل
تاریخ:
3/30/2009 7:15:27 AM
کاربر مهمان
|
چرآ هزینه بیمه جانبازان فرهنگی رانمیدهند؟
|
|
| 64890 |
نام:
محمد
شهر:
تهران
تاریخ:
3/29/2009 9:11:49 PM
کاربر مهمان
|
یا حق
دوستی رو انتخاب کن که دلش اونقدر بزرگ باشه که واسه جا شدن تو دلش نخوای خودت رو کوچیک کنی
|
|
| 64889 |
نام:
مصیب مجیدی
شهر:
شیروان،خراسان شمالی
تاریخ:
3/29/2009 8:59:15 PM
کاربر مهمان
|
ما به عکس شهدا نگاه میکنیم
ولی عکس شهدا عمل میکنیم
|
|
| 64888 |
نام:
ساغر
شهر:
زیر خاک
تاریخ:
3/29/2009 7:29:39 PM
کاربر مهمان
|
ای خدایا تا کی باید ادامه داشته باشه این بد بختی
ای خدااااااااااااااااا
خسته شدم....از خودم. می دونم توهم از حرفام اذیت میشی
خدایا چرا وقتی که بت نیاز دارم ÷یشم نیستی
چرا فراموش می کنی؟
من بد، من اصلا نامرد، من هر چی، تو که نباید تنهام بذاری باید بذاری؟
من بندتم هر چند رو سیاهم
یعنی منو نمی شناسی
خدایا من خستم من به اوج ذلت رسیدم من .......
خدایاااااااااااا کمکم کن
ازتون خواهش می کنم برام دعا کنید
ای کاش تمام روزای زندگی به خوشی روزی باشه که یه تصمیم می گیری و انجامش میدی. چه لذتی داره
ای کاش می تونستم بازم این خوشی رو داشته باشم
اما حیف و صد حیف
خدایا کمکم کن
خواهش می کنم خدایا تنهام نذار جز تو هیچ کس رو ندارم
|
|
| 64887 |
نام:
مرده ي متحرك
شهر:
بي خانمان
تاریخ:
3/29/2009 7:08:43 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب الفاطمه
به اميدروزي كه توتقويم بنويسند:ظهورامام زمان-تعطيل يعني ميشه ما آن موقع زنده باشيم ان شاالله
|
|
| 64886 |
نام:
ساغر
شهر:
زیر خاک
تاریخ:
3/29/2009 5:47:11 PM
کاربر مهمان
|
چقدر این دنیا نا مرده.......چقدر ما آدما بی اراده و ÷ستیم.....چرا زمانی که خدا یه چیزی به ما میده اراده خوب نگه داشتنشو بهمون نمیده......چرا کمک نمی کنه که نفس ÷اکی که بهمون داده رو ÷اک نگه داریم؟؟؟؟؟؟
من خیلی ناراحتم...خیلی دلم گرفته...خیلی اعصابم خرابه...دیگه نمی دونم چطوری احساسمو بگم....
آخه چرا؟
ای کاش خدا یکی میزد در گوشم و بهم می گفت اینم واسه این کار بدی که کردی.....عاقبتمون می خواد چی بشه خدا می دونه و خدا؟
خدا بهمون رحم کنه....شاید فی ضلال مبین که میگن من باشم.........
اه اه اه...دیگه خسته شدم از این همه بد روزگار...الهی خراب شی راحت شیم...
|
|
| 64885 |
نام:
مهری
شهر:
کرج
تاریخ:
3/29/2009 4:15:06 PM
کاربر مهمان
|
مهرتان فروزان
شادیتان افزون باد
|
|
| 64884 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
3/29/2009 3:26:24 PM
کاربر مهمان
|
.:: یَا ذَالجَلالِ وَ الاِکرام ::.
*شکوه ای خودمونی با خدای خوب:
بارالها،
فغان از جامعه اي که در آن عدّه اي به خاطر _ثروت_ عدّه اي به خاطر _تحصيلات_ و عدّه اي به خاطر _ايمان_ ديگران را در مرتبه اي پست تر از خود مي دانند.
فغان از جامعه اي که درآن کمالات آدميان مايع فخر و نخوت آنان شده است.
فغان از جامعه اي که درآن ارزش واقعي افراد در پس القاب و عناوين آنان پنهان مي شود.
فغان از جامعه اي که درآن هر کس انسانهاي اطراف خود را از ديد معيارهاي تنگ شخصي خود مورد ارزيابي قرار مي دهد.
فغان از جامعه اي که در آن عيب جويي و تمسخر ديگران فرصت خود سازي را از انسانها مي گيرد.
فغان از جامعه اي که در آن مخلوق، شعور خود را برتر از شعور خالق بداند.
فغان از جامعه اي که درآن شخص را مجبور مي کنند تا انسانيت خودش را لگد مال کند.
فغان از جامعه اي که درآن *انسان بودن* مساوي است با _ساده لوح بودن!!!_.
فغان از جامعه اي که در آن شادي عدّه اي منوط است به ناراحتي عدّه اي ديگر.
فغان از جامعه اي که در آن شخص نماز بخواند ولي در تفکّرش سکولاريست و در عملش ماترياليست باشد.
فغان از جامعه اي که درآن انسان خدا را تا آنجا بخواهد که منافعش به خطر نيفتد!
فغان از جامعه اي که در آن حرف حقّ به انسان عرضه شود ولي منافع مادّي ، انسان را از پذيرش آن بازدارد.
فغان از جامعه اي که در آن ظالم در چهره مظلوم و مظلوم در چهره ي ظالم معرفي شود.
فغان از جامعه اي که در آن *انساني زندگي کردن* انسان را به انزوا و _حيواني زندگي کردن_ انسان را به اوج برساند.
فغان از جامعه اي که در آن آنچه در برون آدميان عيان است غير از آن است که در درون آدميان نهان است.
فغان از جامعه اي که در آن عده اي خدا را براي _حوريان بهشتي_ مي پرستند.عدّه اي به عنوان _ترياک روح_ عدّه اي براي _کسب منزلت اجتماعي_ عدّه اي براي _تامين منافع مادي_ عدّه اي به عنوان _ابزار برآوردن حاجات_ و...
آيا در ميان مردم کسي پيدا مي شود که خدا را فقط به خاطر خودش بپرستد؟ آه اي خدا ! امان از آدميان که تو را هم به ملعبه ي دست خود تبديل کرده اند.اي خدا ! تو خود مظلوم ترين مظلوم ها بر روي زمين هستي.
بارالها ، عطر گل کي خواهد آمد؟!
|
|
| 64883 |
نام:
سبكبار
شهر:
يه كوشه دنيا
تاریخ:
3/29/2009 3:05:52 PM
کاربر مهمان
|
دوستان سلام واين ايام بخوشي انشاا..صلواتي بفرستيد،
|
|
