شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
57851
نام: مجید داودابادی
شهر: تهران
تاریخ: 9/12/2008 6:04:00 PM
کاربر مهمان
  مهدی جان
ویرانه نه انست که جمشید بنا کرد
ویرانه نه انست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت
صد بار بنا گشت ودگر بار فرو ریخت
57850
نام: .
شهر: .
تاریخ: 9/12/2008 6:01:49 PM
کاربر مهمان
  یک زغال خاموش را هر چه می خواهی و می توانی فوت کن !

صبح تا شب فوت کن

شب تا صبح فوت کن

وقتی خسته شدی به دیگری بده و از او بخواه فوت کند و او هم خسته شد به دیگری و دیگران بدهد تا فوت کنند و این فوت کردنها را اگر نسل به نسل تا قیام قیامت ادامه دهند به هیچ روی امکان ندارد آن زغال سیاه و خاموش حتی به قدر سر سوزنی روشنی بیاید. حال آنکه اگر همین زغال خاموش تنها به قدر سر سوزنی روشنی و آتش با خود می داشت با هر بار فوت کردن و دمیدن در آن روشن و روشنتر می شد تا آنجا که روشنی و اتش تمام وجودش را فرا می گرفت و این همان معنی شعر حافظ است که می گفت :

ارادتی بنما تا سعادتی ببری

یا به قول سعدی :

گامی بنه کامی که داری بیاب

یعنی گم و کام توامان همراه با همدیگرند یعنی تا گامی نباشد کامی نیست یا به قول مولانا:

کاسه بده کأس ستان

یعنی دست خود را که همچون کاسه کرده و در برابر دیگران درازداشته و گدائی می کنی اگر در برابر ما

- یعنی خدا - گرفته و از ما چیزی بخواهی تو را کأس یعنی جامی از شراب طهور و پاک بخشیده و تو را سرمست می کنیم و کاسه کجا و کأس کجا !؟

کاسه جای شورباست اما کأس مایه شور و شیدائی !

شور گزین نه شوربا...

بنابراین باید : ارادتی نمود و سعادتی برد و گامی نهاد و به کامی رسید و تو گوئی به داد و ستد در بازار دنیا می ماند که تا چیزی ندهی چیزی نمی ستانی !
57849
نام: صادق
شهر: قــــم المقدسه
تاریخ: 9/12/2008 5:51:27 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهداء والصدیقین

سلام علیکم جــمیعا

خوب هستین

..

زندگی را قصه کن ،عشق را برای من افسانه کن ،

تشنگی را چشمه کن،عشق را برای من پیمانه کن،

دوستی را خنده کن ،

خنده ات را هدیه کن ،

مستی ات را تکیه کن ،

............ ........

عشق را ترانه کن ،

حسرتت را گریه کن ،

رازهای عاشقی را نامه کن ،

............ ......... ....

بوسه را بهانه کن،

غنچه ها را بوسه کن ،

بوسه های عشق را مستانه کن،

............

قطره های عشق را برای من پیمانه کن،

شانه های عاشقم را تکیه کن،

عشق را برای من ستاره کن،

57848
نام: مهدي چوبينه
شهر: استان اذربايجانشرقي-شهرستان مرند
تاریخ: 9/12/2008 5:49:46 PM
کاربر مهمان
  سلام: مطلب جالبي درمورد بانكداري اسلامي درج كرده بوديد.مخواستم بگويمدراستان ما وامهايي با كارمزدسه درصدي توسط موسسه قرض الحسنه جوانان خير دربيش از ۲۰شعبه دراستان ا.ش وا.غ تاسقف دويست ميليون ريال اعطا ميگرددومن افتخار ميكنم كه كارمند اين مجموعه هستم.التماس دعا
57847
نام: پروانه
شهر: داراب
تاریخ: 9/12/2008 5:28:39 PM
کاربر مهمان
  من از فریاد دلگیرم من از لبخند سیرم پر عشقم ولی آخر بدون عشق میمیرم
خیلی دلم گرفته کاش یکی بتونه به من کمک کنه تا دلم از غصه دق نکرده.
57846
نام: محجوبه
شهر: تهران
تاریخ: 9/12/2008 5:15:11 PM
کاربر مهمان
  ختم سوره یس
57845
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 9/12/2008 4:45:28 PM
کاربر مهمان
 
.:: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ::.

نوع صحبت کردن با افراد در جذب کردنشون خیلی مهمه و موثر.
گاهی می شه انسان یادش می ره با طرف مقابلش چه جوری باید صحبت کنه و نمی دونه اگه خواسته ای داره چه جوری مطرحش کنه؟!
حالا اگه اون شخص که داری با هاش صحبت می کنی یه مقام و منصب بالایی داشته باشه که دیگه هیچی بکل همه چیز آدم می ریزه به هم . از فشار خون و لکنت زبون گرفته تا عرق پیشانی و این دست اون دست کردن.

نوع صحبت کردن با خداوند متعال با این درجه و مقام و بزرگی و حکمت و ... که دیگه جای خود داره و مقامات سایر موجودات پیش این مقام صفر هم نیستند.

پیامبر عظیم الشان اسلام _ص_ در دعایی به نام * دعای مجیر * که معانی و مضامین بلندی رو مطرح می کنه نحوه ی صحبت کردن با خداوند متعال رو به ما یاد می ده. این دعا به ثناء و نوعی چاپلوسی است برای تنها کسی که لایق چاپلوسی بندگانشه. لحن آهنگین و عبارات وزین این دعا هم قابل توجهه . این دعا رو بنا بر روایت ، پیامبر گرامی اسلام_ص_ در بیت الله الحرام و در مقام ابراهیم بعد از نماز مبارکشون ، عاشقانه با خداوند متعال در میون می گذاشتند. همچنین در مورد این دعا فرموده اند هر كه اين دعا را در ايّام البيض یا ماه رمضان بخواند گناهانش آمرزيده شود اگر چه به عدد دانه هاى باران و برگ درختان و ريگ بيابان باشد و براى شفاء مريض و قضاء دين و غنا و توانگرى و رفع غم خواندن آن نافع است .

فرازهایی از این دعا رو با هم زمزمه می کنیم:

سُبْحانَكَ يا اَللّهُ ، تَعالَيْتَ يا رَحْمنُ ، اَجِرْنا مِنَ النّارِ يا مُجيرُ .
منزهى تو اى خدا ، برترى تو اى بخشنده ، پناه ده ما را از آتش ، تو اى پناه ده .

سُبْحانَكَ يا رَحيمُ ، تَعالَيْتَ يا كَريمُ ، اَجِرْنا مِنَ النّارِ يا مُجيرُ .
منزهى تو اى مهربان ، برترى تو اى كريم ، پناه ده ما را از آتش ، تو اى پناه ده .


سُبْحانَكَ يا مَلِكُ ، تَعالَيْتَ يا مالِكُ ، اَجِرْنا مِنَ النّارِ يا مُجيرُ .
منزهى تو اى پادشاه ، برترى تو اى مالك ، پناه ده ما را از آتش ، تو اى پناه ده .

و ...

* * * التماس دعا * * *

مریض کوچولوی ما هم یادتون نره ، خصوصا در مجالس دعا و نیایش و شبهای احیاء و جشن مولود رمضان و عزای شهید رمضان.


اللهم عجل لولیک الفرج.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

57844
نام: تشنه
شهر: اصفهان
تاریخ: 9/12/2008 4:20:00 PM
کاربر مهمان
  بسم الله االرحمن الرحیم.
آری! یقین که حق با شماست. دل دنیایی ما کجا و شما کجا؟ دل بسته اینجا کجا و عاشق شما کجا؟ آری درست. دیوانه نبوده ام. آن عاشق بی قرار و دلداده نبوده ام. اما تو همانی که گفته اند. گرچه لیاقت ما نیست لطف شما اما شایسته شماست بخشش و سخا!
57843
نام: مقداد
شهر: اهواز
تاریخ: 9/12/2008 3:57:17 PM
کاربر مهمان
  كيفر كمترين بى احترامى به پدر

يوسف عليه السلام پس از مشكلات زياد فرمانرواى مصر شد. پدرش ‍ يعقوب سالها با رنج و مشقت ، دورى و فراق يوسف را تحمل كرده و توان جسمى را از دست داده بود. هنگامى كه باخبر شد يوسف ، زمامدار كشور مصر است ، شاد و خرم با يك كاروان به سوى مصر حركت كرد، يوسف نيز با شوكت و جلالى در حالى كه سوار بر مركب بود، به استقبال پدر از مصر بيرون آمد. همين كه چشمش به پدر رنج كشيده افتاد، مى خواست پياده شود، شكوه سلطنت سبب شد كه به احترام پدر پياده نشد و كمى بى احترامى در حق پدر كرد.
پس از پايان مراسم ديدار، جبرئيل از جانب خداوند نزد يوسف آمد و گفت :
يوسف ! چرا به احترام پدر پياده نشدى ؟ اينك دستت را باز كن ! وقتى يوسف دستش را گشود ناگاه نورى از ميان انگشتانش برخاست و به سوى آسمان رفت .
يوسف پرسيد:
اين چه نورى است كه از دستم خارج گرديد؟
جبرييل پاسخ داد:
اين نور نبوت بود كه از نسل تو، به خاطر كيفر پياده نشدن براى پدر پيرت (يعقوب ) خارج گرديد و ديگر از نسل تو پيغمبر نخواهد بود.

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم وحشرنامعهم
57842
نام: صادق
شهر: قــــم المقدسه
تاریخ: 9/12/2008 3:53:26 PM
کاربر مهمان
  بــسم رب الشـهداءوالصدیقین

سلام علیکــم جـمیعا دوستان خوب قلعه

خوب هستین ان شاءالله

...
...
واقعاً چه می شد اگر...

چه مي شد اگر خدا امروز وقت نداشت به ما بركت بدهد چرا كه ديروز ما وقت نكرديم از او تشكر كنيم.

چه مي شد اگر خدا فردا ديگر ما را هدايت نمي كرد چون امروز اطاعتش نكرديم.

چه مي شد اگر خدا امروز با ما همراه نبود چرا كه دیروز قادر به دركش نبوديم.

چه مي شد ديگر هرگز شكو فا شدن گلي را نمي ديديم چرا كه وقتي خدا باران فرستاده بود گله كرديم.

چه مي شد اگر خدا عشق و مراقبتش را از ما دريغ مي كرد چرا كه ما از محبت ورزيدن به ديگران دريغ كرديم.

چه مي شد اگر خدا فردا كتاب مقدسش را از ما مي گرفت چرا كه امروز فرصت نكرديم آنرا بخوانيم.

چه مي شد اگر خدا در خا نه اش را مي بست چون ما در قلبهاي خود را بسته ايم.

چه مي شد اگر خدا امروز به حرفهايمان گوش نمي داد چون ديروز به دستوراتش خوب عمل نكرديم.

چه مي شد اگر خدا خواسته هايمان را بي پاسخ مي گذاشت چون فراموشش كرديم.

و چه مي شد اگر ...

و چه مي شد اگر ما از اين مطالب به سادگي نمی گذشتيم ؟

....
دعا
<<ابتدا <قبلی 5791 5790 5789 5788 5787 5786 5785 5784 5783 5782 5781 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved