اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 5682 |
نام:
مرتضی
شهر:
هرسین
تاریخ:
1/17/2005 3:58:43 AM
کاربر مهمان
|
بنام خداوند شهدا
نمی دانم چگونه بیان کنم اما دیگر تاب و تحمل این بار سنگین را ندارم
راستش مدتی پیش با چند نفر از دانشجویان عزیز تصمیم گرفتیم یک کانون راه اندازی کنیم .بازم طبق روال همیشگی بچه ها به من گفتن چون تو فرزند شهیدی و حرفت بیشتر خریدار داره باید دبیر کانون بشی
با اصرار زیاد بچه ها قبول کردیم
اما اکنون پس ازحدود یک چهار سال از دبیری من نتوانسته ام کاری از پیش ببرمخلاصه هم آبروم رفت هم نا امید شدم لااقل شما کمکم کنید که از یه جایی بتوانم بودجهای بگیرم
راستی دفعه قبل که با شما تماس گرفتم و جواب مرا دادیداصلا چیزی نفهمیدم چون مشخص نبود که چی نوشته بودید .
با تشکر
|
|
| 5681 |
نام:
ببخشید
شهر:
ت
تاریخ:
1/17/2005 3:04:08 AM
کاربر مهمان
|
رفته یك چند كه از حال تو نیست هیچ كس را خبری
|
|
| 5680 |
نام:
مهدی
شهر:
تهران
تاریخ:
1/17/2005 2:23:43 AM
کاربر مهمان
|
رفته یك چند كه حال تو نیست هیج كس راخبری
|
|
| 5679 |
نام:
محسن
شهر:
خرمشهر
تاریخ:
1/17/2005 2:14:20 AM
کاربر مهمان
|
سلام گفته اید حرف دل بزنم می خواستم شکوه داشته باشم از شهرمون شهری که اگر شهدا زنده بودند دم در این شهر می ایستادند و نمی گذاشتند که یک زنا کار یا یک لواط کاریا یک شراب خوار یا یک دزد وارد آن شود اما افسوس که شهدا نیستند که ببینند چه شد شهرشان شهری که وجب به وجب آن خون شهیدی ریخته شد . دیگر برای من و امثال من زندگی در این شهر هم سخت شده چه شد که همه چیز فراموش شده تو رو خدا دعا کنید نمی دانم توی شهر شهدا چرا باید خانه فساد باشد چرا باید فیلم های سکسی پر شود چرا باید مسئولبن شهر را در مراسمات لهو و لعب دید ...بار خدایا به حق محمد و آل محمد و به اشکهای چشم مادرم فاطمه دیگر ظهور مهدی را برسان الهی آمین یا رب العالمین .
|
|
| 5678 |
نام:
زینب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
1/16/2005 9:10:12 PM
کاربر مهمان
|
راستش اولین بار که سایت شما را می بینم.برای همین حرفی برای گفتن ندارم.
|
|
| 5677 |
نام:
میثم امینی
شهر:
همین دورو بر
تاریخ:
1/16/2005 8:09:32 PM
کاربر مهمان
|
انصافا هر وقت دل تنگ میشم میام سراغ سایت شما
خسته نباشید
|
|
| 5676 |
نام:
حسن
شهر:
شیراز
تاریخ:
1/16/2005 7:24:10 PM
کاربر مهمان
|
salam man pesary hastam 20 sale ke 3 sal dar kuwait zendegy kardam va alaghe daram ke dobare bargardam vali in emkan baraye man vojood nadarad
|
|
| 5675 |
نام:
adel
شهر:
tabas.
تاریخ:
1/16/2005 7:14:07 PM
کاربر مهمان
|
متشكرم
|
|
| 5674 |
نام:
رزا
شهر:
پشت هیچستان
تاریخ:
1/16/2005 6:37:44 PM
کاربر مهمان
|
سی و سه سالمه....همه منو خوشبخت ترین زن میدونن...حتی والدینم!!! فقط ،خودم و اون لایزال میدونیم ، كه شمار شبهایی كه سرم رو بدون واهمه بر زمین گذاشتم....از چند شب ...در طی ۱۴ سال ، بیشتر نبوده، یه مدتیه .....خسته شدم....احساس خستگی داره روحمو میخوره...هیچ چیز نمیتونه منو از زندونی كه توش گرفتارم نجات بده....مگه دعای شما...ای گوژپشت گردون،فانوس مهر و مه را****بردار از سر راه،كورست اختر من
|
|
| 5673 |
نام:
مهدی.ج
شهر:
تهران
تاریخ:
1/16/2005 3:36:10 PM
کاربر مهمان
|
گفتی بگویم آنچه در دل دارم
چه بگویم ز دلم هست به دل صد خارم
شب شد ونشد از یار خبر
تو چه دانی ز من و جان و دل غمبارم
جمعه ها چشم دلم چون ابرست
مهدیا(علیه السلام)زود بیاكه منت عیارم
|
|
