اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 5642 |
نام:
ر-ا
شهر:
تهران
تاریخ:
1/9/2005 7:43:15 PM
کاربر مهمان
|
سلام
میدونین
تازه ازدواج كردم. خونمون جنوب شهره. ولی خونه همسرم بالای شهر. مجبورم كه یه مراسم عقد كنان بگیریم
حساب كردیم با خرید و چیزهای دیگه نهصد هزار تومان لازم دارم. كار میكنم. رئیس شركتمون یه آدم ثروتمنده تقاضای وام كردم. واقعا كه ....
از تنگی چشم فیل انانكه غنی ترند محتاجترند.
نمیدونم چی كار كنم. عقل مردم هم كه به چشماشونه.
تجملات هم كه داره روز به روز اعصاب ادم رو خرد تر می كنه. چی كار كنم؟
آیا باید آبروم بره؟ آیا باید شرمنده بشم؟
چی كار كنم.
نمی خوام به بابام زیاد فشار بیارم. بیچاره كلی زحمت میكشه. بابت جهیزیه كلی بهش فشار اومده. به نظرتون باید چی كار كنم. توكل به خدا. مگه میشه خدا از اون بالا تو آسمون برام یه كیسه بندازه كه توش نهصد هزار تومان باشه. نه نه نمیشه
البته از خدا خواستم. اما میدونی چون من خیلی گناهكارم اون صدامو نمیشنوه. آخه من بنده بدی براش بودم حالا هم اون برام كاری نمیكنه.
اولین بار نبود كه اومدم تو سایت تو
اما فقط میرفتم سراغ استخاره و فال حافظ
هیچ چیزی دیگه نمی خوندم
ولی دیگه خیلی خسته شدم. خیلی ناراحتم و غصه دار
دیدم كه نوشتید هر چه میخواهد دل تنگت بگو
خوب من چی بگم. حتماباید از شهید میگفتم.؟؟
میشه جوابم رو بدی
|
|
| 5641 |
نام:
مروارید گمشده
شهر:
کرمان
تاریخ:
1/9/2005 6:16:52 PM
کاربر مهمان
|
سلام .خوبید دوستان. شبهای جمعه چشمانم میعادگاه اشک میشودوغم همنشین قلبم.دوباره بغضهای خسته وکهنه اسیر گلوی سردم مشوندوای کسی که در حکایت شب نهان شده ای.به عظمت آبی دلم نظری کن و ببین که این دل چه عاشقانه میتپد فقط درانتظار آمدن توست مهدی جان. التماس دعا از همه شما عزیزان خدانگهدارتان
|
|
| 5640 |
نام:
محمد
شهر:
تهران
تاریخ:
1/9/2005 5:15:57 PM
کاربر مهمان
|
ياد باد آن صحبت شبها كه با نوشين لبان
بحث سر عشق و ذكر حلقه ي عشّاق بود
|
|
| 5639 |
نام:
امير
شهر:
تهران
تاریخ:
1/9/2005 5:05:20 PM
کاربر مهمان
|
تالار گفتگو اشکال داره صفحه پيام ابديت نميشه اگه ممکنه رفع اشکال کنيد
|
|
| 5638 |
نام:
سمیه
شهر:
زابل
تاریخ:
1/9/2005 4:35:22 PM
کاربر مهمان
|
یاد باد آن روزگاران یاد باد
یاد باد آن صحبت شبها كه با نوشین لبان
بحث سر عشق بود و خوبی اخلاق بود
|
|
| 5637 |
نام:
فاطمه
شهر:
ساری
تاریخ:
1/9/2005 2:05:03 PM
کاربر مهمان
|
شهید آوینی هنرمند به هنرت سوگند كه تو را دوست دارم وراهت را ادامه خواهم داد
|
|
| 5636 |
نام:
قو
شهر:
بركه عشق
تاریخ:
1/9/2005 1:53:33 PM
کاربر مهمان
|
عشق مثل یه در میمونه فقط عاشقها از اون میگذرن و وارد دنیای جدید میشن و بقیه فقط به تماشای لولا و دستگیره در مشغول میشن
|
|
| 5635 |
نام:
قو+۲
شهر:
تنهایی
تاریخ:
1/9/2005 12:23:33 PM
کاربر مهمان
|
درستش اینه
از اینكه نیومدی ناراحت نیستم
ولی به تعداد روز هایی كه نیای جریمه میشی عزیزم
امروز رو دیگه منتظر نباش
اگه امروزم نیومدی فردا هم منتظر نباش
ولی اگه فردا نیای
پا میشم میام اونجا حقت رو میزارم كف دستت
دیگه دیگه
ازماست كه برماست
|
|
| 5634 |
نام:
قو+۲
شهر:
تنهایی
تاریخ:
1/9/2005 12:10:26 PM
کاربر مهمان
|
از اینكه نیومدی ناراحت نیستم
ولی به تعداد روز هایی كه نیای جریمه میشی عزیزم
امزوز رو دیگه منتظر نباش
اگه امروزم نیومدی فردا هم منتظر نباش
دیگه دیگه
ازماست كه برماست
|
|
| 5633 |
نام:
درراه معرفت...
شهر:
همین نزدیکی ها
تاریخ:
1/9/2005 4:04:07 AM
کاربر مهمان
|
برادرم،آقا مسلم خستگی معنا نداره ماهم چند سال قبل همین فکر را می کردیم ، ولی توسل کار خودش رو کرد.
یاس عزیز خوش آمدی، روزی خواهد آمد، آنچه شماآرزو دارید،
به امید آن روز
|
|
