شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
5392
نام: 1
شهر: 1
تاریخ: 12/29/2004 11:00:07 AM
کاربر مهمان
  در سایت www.ifw.netبه قهرمان ملی خود حسین رضازاده رای بدهید
5391
نام: رضا
شهر: سو ئد
تاریخ: 12/29/2004 8:37:55 AM
کاربر مهمان
  عارف كيست ؟



عارف كسي بود كه به شب اي خدا كند

با سوز سينه خسته دلان را دعا كند

با لطف دوست تكيه به تخت غنا زند

بي آنكه ديده بر صله ي پادشا كند

پيچد سر از عنايت سلطان به كبر و ناز

در كوي فقر قامت خدمت دو تا كند

بر پاي شاه اگر سر ذلت نهاده است

با شرم تو به سجده ي حق را قضا كند

حكم خداي لم يزلي را به سر نهد

شايد به عهد بسته ي ديرين وفا كند

دست محبتي به سر بي نوا كشد

درد دلي ز راه مروت دوا كند

تا قصر خواجگان نرود از پي نياز

بر او حرام باد كه كار گدا كند

هر جا كه مي رود به دل بي هوس رود

هر كار ميكند به رضاي خدا كند

با او بگو كه در پي زر از چه مي رود

آن كس كه خاك را به نظر كيميا كند

عارف اگر كه خرقه دهد در بهاي مي

خود را به چشم اهل نظر بي بها كند

بايد به باده ي خانه ي وحدت قدم نهد

گرمست اوست پير مغان را رها كند

عرفانن نه راه شك كه ره عشق و بندگيست

عارف كجا به غير خدا التجا كند

گر سالك است بر در منعم چرا رود

ور عارف است بندگي شه چرا كن

مهدی سهیلی
5390
نام: سید
شهر: یزد
تاریخ: 12/29/2004 2:34:10 AM
کاربر مهمان
  باشه محتاجیم به دعا
5389
نام: سمی گل
شهر: تهران
تاریخ: 12/29/2004 2:15:51 AM
کاربر مهمان
  با تو میمانم تا وقتی در قلبت جای برای من باشد
تو بهار منی در خزان قلبم دوستت دارم مهربانم
5388
نام: سمیه اذری فرد
شهر: زنجان
تاریخ: 12/29/2004 1:44:55 AM
کاربر مهمان
  سلام ای سید عزیز برای ما هم دعا كن
5387
نام: آوینی زنده است
شهر: اسلام اباد غرب
تاریخ: 12/29/2004 1:41:05 AM
کاربر مهمان
  ایاشهید اوینی یك مرد عادی مثل بقیه شهدا بود ویا
اینكه امتحان او سخت تر بود ؟
5386
نام: مهدی
شهر: تهران
تاریخ: 12/29/2004 1:30:55 AM
کاربر مهمان
  بنام انكه نامش مایه مباهات است وذكرش ارامش دهنده قلب ها
نمیدانم چگونه اغاز كنم.همیشه شروع به صحبت از تمنیات
سخت است.ولی بگذار این بار بگویم. برای تو
می پرسی چقدر تو را دوست دارم؟
حتی اگر بخواهم پاسخ دهم نمیتوانم.مگر میشود با كلمات
احساس دل را بیان كرد؟
مگر میشود با عبارات شرح داد كه ان زمان كه با دیدگان روشن بین و پر از عاطفه به من می نگری چه
نشاطی و لطفی دلم را فرا می گیرد
می پرسی دوستت دارم؟مگر واقعا پاسخ این سوال را
نمی دانی؟مگر خاموشی من راز دلم را به تو نمیگوید
مگر اه سوزان........
راستی ایا شكوه امیخته به بیم امید كه من هر
لحظه،هم میخواهم به زبان اورم،وهم سعی می كنم از
دلم بر لبم نرسد راز پنهان مرا به تو نمی گوید
عزیز من!چطور نمی بینی كه سراپای من از عشق به تو
حكایت می كند،همه ذرات وجود من با تو حدیث عشق
میگویند.بجز زبانم كه خاموش است.پس با من بمان عزیزم

دوست دار تو مهدی
5385
نام: امیدوار
شهر: بماند
تاریخ: 12/29/2004 12:39:26 AM
کاربر مهمان
  با سلام .دوستان بیایید همدیگر را درک و برای ارزشها و خواسته ها و شخصیت طرف مقابل احترام قائل باشیم همنگونه که خود خواهان این انتظاریم.میخواهم اینو بگم خدمتتون اینوقبولکنید همه احساس دارند همه میخواهند مستقل باشند.حتی اونهایی که از سلامت کانل جسمی برخوردار نیستند آیا من نباید عاشق بشم .نباید به امید فردا زندگی کنم .نباید به امید پدر بودن بفردا بنگرم. ازتون خواهش میکنم مغرور نباشید.خواست خدا بوده که من و ممثال من اینگونه باشند .دلیل ندارد که تمام حق و حقوق انها گرفته شود. نمیخواهم از روس ترحم بلکه خدا پسندانه و نیت پاک و... بمن وما هم نیگاه کنید. و ضمنا از مسئولین این سایت خوب میخواهم اگر لطف کنن .قسمتی را به من و دوستانم اختصاص دهند .تا راحتر حرف دل رو بگیم ممنون میشم . آحه شما اکثرا یا عاشقید یا... خداییش کی بفکر کی؟ با تشکر فراوان .التماسدعا خدانگهدارتان
5384
نام: بی نام
شهر: بی نشان
تاریخ: 12/29/2004 12:37:11 AM
کاربر مهمان
  در سایت www.ifw.netبه قهرمان ملی خود حسین رضازاده رای بدهید
5383
نام: عصمت
شهر: كرمان
تاریخ: 12/28/2004 10:02:30 PM
کاربر مهمان
  نمی دانم كه میدانی كه انسان بودن و ماندن چه دشوار است.
چه زجری می كشد آن كس كه انسان است و از احساس سرشار.
<<ابتدا <قبلی 545 544 543 542 541 540 539 538 537 536 535 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved