شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
4792
نام: حکایت
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2004 9:11:32 PM
کاربر مهمان
  به کوه گفتم عشق یعنی چی ؟ فرو ریخت
به دریا گفتم عشق یعنی چی ؟ خشک شد
به گل گفتم عشق یعنی چی ؟ پژمرده شد
به تو گفتم عشق یعنی چی ؟ چرا گریه کردی ؟
4791
نام: مهاجر تنها
شهر: غم
تاریخ: 12/6/2004 8:25:52 PM
کاربر مهمان
  خدایا ...
از تو ممنونم تا دوباره لذت سخن گفتن از اعماق وجود را به من چشاندی.
خداوندا ...
از تو سپاسگذارم ...
تو كه دوباره به من درس تازه ای آموختی!
من كه همیشه فكر میكردم ...
چه فرقی میكند بعد از تو آیا زندگی یا مرگ ؟
اما حالا فهمیدم ...
ولی نه ...
زندگی زیباست تا یاد شقایق هست!
پروردگارا ...
از تو می خواهم تا به من بیاموزی عشقی كه در دل دارم را چگونه با دیگران تقسیم كنم.
از تو می خواهم به من بیاموزی
راه چگونه عاشق ماندن را
از تو می خواهم تا به من كمك كنی
نه برای فراموش كردن عشقم نه ...
برای ...
عاشق ماندنم!
**********************************************
منم عاشق منم دل خسته تو تو شمعی و من پروانه تو
بود عمری كه در راه تو هستم میان این همه دل بر تو بستم
**********************************************
زندگی حس غرببیست كه یك مرغ مهاجر دارد.
4790
نام: جواد
شهر: زاهدان
تاریخ: 12/6/2004 7:48:57 PM
کاربر مهمان
  سلام
سوال؟
چرا هر هفته مزار شهدا میرویم؟
چه كنیم تا این مزار شهدا رفتنها از روی عادت نشه؟
اگر كسی پاسخ شوالهامو می دونه به ایمیلم بفرسته.
4789
نام: فكر
شهر: وادی فكر
تاریخ: 12/6/2004 7:26:02 PM
کاربر مهمان
  به نام آنكه جان را فكرت آموخت.

چرا همه انسان ها خیال می كنند كه از همه عاقل تر هستند و نمی خواهند قبول كنند كه طرف مقابلشان اطلاعات بیشتری نسبت به خودشان دارند و هر جور شده می خواهند با انداختن چند تا جمله سنگین به طرف حالی كنه كه كه ما هم آره!!!
ولی اگر كمی فكر می كردند و از اطلاعات طرف مقابل استفاده می كردند شاید جایی به دردشان می خورد.
افسوس كه ما انسان ها اهل فكر كردن نیستیم.افسوس ...
به دنبال فكر كردن و درست زیستن باشید یا علی
4788
نام: محمد رضا بهمنی
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2004 6:45:28 PM
کاربر مهمان
  بنام خالق من وتو
=================
دير زماني است كه ما را خواب فراگرفته و هر از چندگاهي كه لطف بيداري وجودمان را
شامل مي گردد، خويش را نمي يابيم...
شايد كه گم شده ايم و اگر چنين است پس فنعم الامير...
گم شده ايم اما نه از شوق يافتن خبري است و نه از هراس تنهايي و غربت ...........
غريب بي خبر از غربت مغبون اهل دين و دنياست هرچند كه در اين روزگار اندك، مجال بيداري را نيابد.
و صد عجب كه در عالم خواب نيز پندار و روياي خواب را مي پروراند،
حال آنكه طالبان بيداري، اين رؤياء و جلوات بيداري است كه هر چند صباحي آنان را به
ميعادگاه صبح نشينان رهنمون مي سازد....
تو خود مي داني كه اهل خواب از محبت بهره اي نبرده اند و نيز حق با آنان است چرا كه
نه دل به بيداري سپرده اند و نه اميد و همتي بدان دارند و هر چه به زعم خود ديده اند
روياي كاذبه اي است كه از ترك آن وحشت ديرينه دارند.
و اما تو ....................
قدري پا را فراتر نه و ديده بر عالم بيداري باز كن تا طعم لذيذ زنده بودن از تماشاي آن همه
اسرار محبت زا را بجان خويش درك كني ...
و ببینی نادیده ها را ...
یا حق
4787
نام: شهناز
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2004 6:41:05 PM
کاربر مهمان
  از خداوند بزرك ميخواهم هر چه زودتر كليه هاي من را شفا دهدو
آمين
4786
نام: اسماعیل نصرتی
شهر: شهر ری
تاریخ: 12/6/2004 5:35:06 PM
کاربر مهمان
  خدا میداند یاد شهدا هر لحظه ما را دیوانه میكند.
4785
نام: رضا
شهر: تبریز
تاریخ: 12/6/2004 5:17:32 PM
کاربر مهمان
  خدایا ما را به حال خود وا مگذار
4784
نام: ریحانه تهرانی
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2004 4:50:32 PM
کاربر مهمان
  به امید روزیكه تمام تباهیها روی كره ی زمین وتباهیها ی دین به دست با كفایت امام عصر وامام آسمانی پایان یابد
4783
نام: سید
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2004 12:00:14 PM
کاربر مهمان
  سلام فرنوش عزیز
فكر كن ببین چه خاطرات خوبی با هم داشتید و چه درد و دلهایی باهم می كرید
بالاخره تاكی و چطور می خواهید ادامه بدهید اگر به حق ناراحتی بینی و بین الله قضاوت كن اگر مقصری برو و مردانه عذر بخواه یا كاری كن كه بفهمد دوستش
داری .

اگر او مقصر است و تو رجوع كنی او با ابراز احساسات از دلت در می اورد.

یاعلی
<<ابتدا <قبلی 485 484 483 482 481 480 479 478 477 476 475 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved