شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
4712
نام: محمد رضا بهمنی
شهر: تهران
تاریخ: 12/2/2004 7:23:34 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن صلواتك عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في كل ساعة ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسكنه ارضك طوعاً و تمتعه فيها طويلاً

به نام او که تو را آفريد تا برايم بهترين باشي، يا بقية الله روحي فداک

امروز براي ظهور او چه کرده ايم!!! ؟؟؟
انتظار به اميد آبي هاي وصال، شرار شوقي است که شعله در خرمن نا اميدي مي زند و آئينه ي آدينه را شراري است هميشگي؛ آنگاه که شوق ديدار، تاب انتظار را از کف دل مي ربايد " اين برگ سبز " مرهمي است بر تسلاي خاطر و خواهش و نيايش بر آستان دوست تا رسيدن به سبزترين موعود!!!
يا بن الحسن روحي فداک؛ متي ترانا و نراک
عزيز علي ان أري الخلق و لا تري و لا أسمع لک حسيسا و لا نجوي
هل اليك يا بن احمد سبيل فتلقي؟
إلي متي أحار فيک يا مولاي!!!
سلام بر تو اي سفينه ي نجات امت، سلام بر تو اي چشمه ي جوشان حيات، اي مولاي من و اي صاحب زمان! درود خداوند بر تو و بر دودمان پاک زادت، در اين روز و هر روز جمعه؛ اي مولا! جمعه ي بي تو همان غم نامه ي لبخند و اشک است.
هر جمعه تو را فرياد مي کنيم و هر روز، جمعه را. جمعه وعده گاه ما با توست؛ تو که موعود زماني و جمعه را از همه بيشتر مي شناسي، اي سبزترين موعود جمعه!!! روزها و هفته هاي عمر ما به سر رسيد و ما در چشم به راهي تو پير شديم.
چه روزها که يک به يک غروب شد نيامدي
چه اشکها که در گلو رسوب شد نيامدي
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نيامدي
آري در غربت غريب غروب جمعه، دل منتظران، شتابان در سينه مي تپد و تمناي وصل دارد؛ مي خواهد با مولا و مقتداي خود ندبه هاي دلتنگي بسرايد و بر ساحل گونه ها شبنم اشکي بکارد.
در اين ميان شميم عطر زيارات و ادعيه دريچه اي است به آسمان آبي انتظار و انتظار فرج خود فرجي است بر كارمان اين برگ سبز قطره اي است كوچك از آن درياي بي كران كه به عشق يك گوشه ي چشم آن مهربان موعود تقديم منتظرانش مي گردد.
دعاي خير و خالصانه شما عزيزان بدرقه ي راه ما و همه دوستداران و منتظران حقيقي آن امام دلهاي عاشق؛ باشد که پاسخگوي نيازهاي پر جوشش و راهبر اين گفتگوي صميمانه ي شما با مولا و صاحب و ولي عصر و زمان خود باشيم
التماس دعا ..
یا حق
4711
نام: غزال
شهر: كرمان
تاریخ: 12/2/2004 7:07:03 PM
کاربر مهمان
  سلام عرض میكنم خدمت همه دوستان عزیزم مخصوصا محمد جلال عزیز مرسی كه حال مارو هم پرسیدید من خوبم فقط یه خورده سرماااااااا خوردم.امیدوارم كه حال شما هم خوب باشه من اون هفته تهران بودم شهر شما.بد نگذشت ولی چیكار میشه كرد ما به شهر آروووووم خودمون عادت كردیم نه اون ترافیك و....وووولی همه جای ایران سرای من اااااااست.خوش باشید وموفق.قربان همگی و خدانگهداررررر
4710
نام: محمد رضا بهمنی
شهر: تهران
تاریخ: 12/2/2004 5:54:13 PM
کاربر مهمان
  شهيدان خدا را كه تنها شُدَستيم
سفاليم و باسنگ دنيا شكستيم
دراين پيچ و تاب مدام شب و روز
همه فى المثل منگ و مستيم
اثر كرده آنگونه دلبستگى ها
كه پيمان و پيمانه يكجا شكستيم
چنان زندگى داد بازى دل ما
كه از پافتاده دو زانو نشستيم
نشد شامل ما نسيم شهادت
دريغاكنون جزاسيرى چه هستيم؟
چنان زجه دارد كنون جان خسته
كه بادست حسرت رخ دل بخستيم
مبادا رسد روز تاريك غفلت شهيدان
كه بى يادتان پوچ و پستيم
4709
نام: عرفان رحیمی بلداجی
شهر: بلداجی
تاریخ: 12/2/2004 5:53:02 PM
کاربر مهمان
  سلامی دوباره
این متن تقدیم كسانی كه...
كجایی؟
با كه هستی؟
دلت در آرزوی دیدن كیست؟
به هوشی یا كه مستی؟
چرا از جان دیرینت خبر نیست؟
بگو آیا دلت كرده هوای عشق تازه؟
كه در ویرانه قلبت ز یاده من اثر نیست
مرا دیگر نمی خواهی؟
خودم این قصه می دانم
مرا دیگر نمی خواهی
4708
نام: سرو
شهر: بهارستان
تاریخ: 12/2/2004 5:42:50 PM
کاربر مهمان
  بنازم همت آن تك درختی را كه سایه از سر هیزم شكن
هم بر نمیدارد
4707
نام: ابراهیم رحیمی بلداجی
شهر: بلداجی
تاریخ: 12/2/2004 5:40:02 PM
کاربر مهمان
  سلام.من ابراهیم رحیمی بلداجی دانشجوی جغرافیای انسانی گرایش برنامه ریزی شهری روستایی دانشگاه تهران می باشم من بچه بلداجی هستم واز سمیم قلب آرزوی ترقی شهرمان را دارم.با امید به چنین روزی.خداحافظ
4706
نام: ۱
شهر: ۱
تاریخ: 12/2/2004 5:14:11 PM
کاربر مهمان
  بازم سلام
دلم نمیاد برم
یكی یكی حرفای امروز رو مروز می كنیم
۲. محمد آقا از كرج
نامه نوشته ای به من
پر از شكایت و گله
دوری و سر میاره باز
از من خسته حوصله
همیشه نمیشه منتظر بود بعضی وقتا باید خودت یا علی بگی
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
۳. بهاره خانم ان شاءالله خدا كمكت می كنه



و در پایان
سنگ صبور لحظه های بی كسی
از صبح تا حالا منتظرم
خبری نیست


مسافرم
میری... یه وقت یادت نره
اینجا یكی چشم به دره
منتظره اومدنت از سفره
***************
وقت خداحافظیه سفر بخیر عزیزم
دست خودم نیست كه برات این جوری اشك می ریزم
تا دنیا دنیاست عشق من منتظرت میمونم
بخاطر دیدن تو از ته دل می خونم
مسافرم...
میری یه وقت یادت نره
اینجا یكی چشم به دره
منتظره اومدنت از سفره
******************************
یگران را هم غمی هست به دل
غم من لیك كمی غمناك است
4705
نام: مهاجر تنها
شهر: غم
تاریخ: 12/2/2004 5:12:32 PM
کاربر مهمان
  بازم سلام
دلم نمیاد برم
یكی یكی حرفای امروز رو مروز می كنیم
۲. محمد آقا از كرج
نامه نوشته ای به من
پر از شكایت و گله
دوری و سر میاره باز
از من خسته حوصله
همیشه نمیشه منتظر بود بعضی وقتا باید خودت یا علی بگی
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
۳. بهاره خانم ان شاءالله خدا كمكت می كنه



و در پایان
سنگ صبور لحظه های بی كسی
از صبح تا حالا منتظرم
خبری نیست


مسافرم
میری... یه وقت یادت نره
اینجا یكی چشم به دره
منتظره اومدنت از سفره
***************
وقت خداحافظیه سفر بخیر عزیزم
دست خودم نیست كه برات این جوری اشك می ریزم
تا دنیا دنیاست عشق من منتظرت میمونم
بخاطر دیدن تو از ته دل می خونم
مسافرم...
میری یه وقت یادت نره
اینجا یكی چشم به دره
منتظره اومدنت از سفره
******************************
یگران را هم غمی هست به دل
غم من لیك كمی غمناك است
4704
نام: مهاجر تنها
شهر: غم
تاریخ: 12/2/2004 5:10:32 PM
کاربر مهمان
  بازم سلام
دلم نمیاد برم
یكی یكی حرفای امروز رو مروز می كنیم
۲. محمد آقا از كرج
نامه نوشته ای به من
پر از شكایت و گله
دوری و سر میاره باز
از من خسته حوصله
همیشه نمیشه منتظر بود بعضی وقتا باید خودت یا علی بگی
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
۳. بهاره خانم ان شاءالله خدا كمكت می كنه



و در پایان
سنگ صبور لحظه های بی كسی
از صبح تا حالا منتظرم
خبری نیست


مسافرم
میری... یه وقت یادت نره
اینجا یكی چشم به دره
منتظره اومدنت از سفره
***************
وقت خداحافظیه سفر بخیر عزیزم
دست خودم نیست كه برات این جوری اشك می ریزم
تا دنیا دنیاست عشق من منتظرت میمونم
بخاطر دیدن تو از ته دل می خونم
مسافرم...
میری یه وقت یادت نره
اینجا یكی چشم به دره
منتظره اومدنت از سفره
******************************
یگران را هم غمی هست به دل
غم من لیك كمی غمناك است
4703
نام: محمد
شهر: کرج
تاریخ: 12/2/2004 2:37:38 PM
کاربر مهمان
  بابا یکی نیست برام ایمیل بفرسته مردم از بی حوصلگی بابا یه عکسی نامهای برام بفرستین بی جواب نمیمونه.دوستتان دارم
<<ابتدا <قبلی 477 476 475 474 473 472 471 470 469 468 467 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved