اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
3072 |
نام:
روابط عمومی
شهر:
منطقه ۷ تهران
تاریخ:
8/21/2004 9:01:26 PM
کاربر مهمان
|
*** پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی در محدوده منطقه ۶ و ۷ تهران بزرگ عضو اینترنتی می پذیرد.درصورت تمایل درخواست خود را به آدرس Paigah_Sayyad@noavar.com ارسال كنید.
(نظر سنجی: به نظر شما چه عواملی درجذب جوانان و نوجوانان به یك پایگاه بسیج موثرند؟
پاسخ خود را به آدرس Paigah_Sayyad@noavar.com ارسال كنید. با تشكر)
معاونت روابط عمومی پایگاه شهید صیاد شیرازی ***
|
|
3071 |
نام:
لیلا
شهر:
شیراز
تاریخ:
8/21/2004 5:18:33 PM
کاربر مهمان
|
سلام
منم اومدم درد دل کنم . چون واقعادلم گرفته آخه تشنه اهل بیتم ، تشنه ی علوم الهیاتم ولی حتی از طرف پدر ومادرم اجازه ندارم به یک مراسم عزاداری شرکت کنم . چقدر دوست دارم تو اعتکاف شرکت کنم .حتی حاضرم دانشگاه رو رها کنم و در حوزه علمیه درس بخونم .ولی هنوز لایقش نشدم. نمی دونم خدای مهربون چرا منو اینقدر مورد لطف خودش قرار می ده. نمی دونم تا کی باید فقط به عکس های حرم امام رضا(ع) و امام حسین(ع)نگاه کنم و اشک بریزم وخدارو به اونها قسم بدم. این روزهای تابستون همش با مداحی هایی که از سایت شهید آوینی آورده بودم اشک می ریختم . آرزو داشتم تو یکی از مجلسهای عزاداری که برای مادرمون حضرت فاطمه بر پا شده بود شرکت کنم. از شما ممنونم که به من اجازه دادید یک مقداری سبک بشم از همه شما عزیزان التماس دعا دارم. مخصوصا شما که امسال توی اعتکاف شرکت می کنید.
خدای خوبم:
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند وعیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هردو جهانش بخشی
دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند
یامهدی(عج)
اگر ما را به خیمه گاهت راهی نیست ، حرفی نیست . تنها پیراهنت را ، که با عطر حضور تو معطر است . بر صورتمان بیفکن ، باشد که بینایمان کند.
|
|
3070 |
نام:
مریم
شهر:
كرمانشاه
تاریخ:
8/21/2004 4:19:55 PM
کاربر مهمان
|
نيكي و بدي
لئوناردو داوينچي موقع كشيدن تابلو "شام آخر" دچار مشكل بزرگي شد: مي بايست "نيكي" را به شكل عيسي" و "بدي" را به شكل "يهودا" يكي از ياران عيسي كه هنگام شام تصميم گرفت به او خيانت كند، تصوير مي كرد.كار را نيمه تمام رها كرد تا مدل هي آرماني اش را پيدا كند.
روزي دريك مراسم همسرايي, تصوير كامل مسيح را در چهرة يكي از جوانان همسرا يافت. جوان را به كارگاهش دعوت كرد و از چهره اش اتودها و طرح هايي برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقريباً تمام شده بود ؛ اما داوينچي هنوز بري يهودا مدل مناسبي پيدا نكرده بود.
كاردينال مسئول كليسا كم كم به او فشار مي آورد كه نقاشي ديواري را زودتر تمام كند. نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شكسته و ژنده پوش مستي را در جوي آبي يافت. به زحمت از دستيارانش خواست او را تا كليسا بياورند , چون ديگر فرصتي بري طرح برداشتن از او نداشت. گدا را كه درست نمي فهميد چه خبر است به كليسا آوردند، دستياران سرپا نگه اش داشتند و در همان وضع داوينچي از خطوط بي تقوايي، گناه و خودپرستي كه به خوبي بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداري كرد.
وقتي كارش تمام شد گدا، كه ديگر مستي كمي از سرش پريده بود، چشمهايش را باز كرد و نقاشي پيش رويش را ديد، و با آميزه اي از شگفتي و اندوه گفت: "من اين تابلو را قبلاً ديده ام!" داوينچي شگفت زده پرسيد: كي؟! گدا گفت: سه سال قبل، پيش از آنكه همه چيزم را از دست بدهم. موقعي كه در يك گروه همسرايي آواز مي خواندم , زندگي پراز روًيايي داشتم، هنرمندي از من دعوت كرد تا مدل نقاشي چهرة عيسي بشوم!
"مي توان گفت: نيكي و بدي يك چهره دارند ؛ همه چيز به اين بسته است كه هر كدام كي سر راه انسان قرار بگيرند."
-پائولو كوئيلو
با كسى كه از تو بريده بپيوند،
و به آن كه از تو دريغ كرده بخشش كن،
و با كسى كه به تو بدى كرده نيكى كن.
و به كسى كه به تو دشنام داده سلام كن.
و با كسى كه به تو دشمنى ورزيده انصاف ورز.
و كسى كه تو را ستم ورزيده عفو كن، همچنان كه دوست دارى كه از تو گذشت شود.
به عفو خدا از خودت عبرت گير،
آيا نبينى كه آفتابش بر نيكان و بدان هر دو مى تابد
و بارانش بر شايستگان و ناشايستگان مى بارد؟!
-امام صادق(ع)
|
|
3069 |
نام:
كرانه
شهر:
تهران
تاریخ:
8/21/2004 4:17:36 PM
کاربر مهمان
|
به مناسبت وقایع اخیر نجف:
جرعه جرعه جام سرخ فامه را
سركشيد و در شكست جام را
سرزد از افق سر بريدهاي
پاره كرد پردةي ظلام را
ريخت روي صفحهي افق، بخون
طرح لحظههاي شعله فام را
صبح همچو تك سواري آتشين
راند اسب آسمان فام را
آسمان شرق را بخون كشيد
هركرانهاي نهاد گام را
سوگوار قبلة نخست يافت
گوشه گوشه مسجدالحرام را
بر ديار قدس چون گذشت، ديد
از هجوم كشته ازدحام را
هر طرف احاطه كرده بود، مرگ
الخليل و غزه و خيام را
رنج بود و خشم بود و زخم بود
مرهمي نبود التيام را
پس گذر به جانب عراق كرد
تا به دجله تر كند مشام را
ديد در هراس سايهها بسي
سايهي هراس و قتل عام را
در نگاه كودكان بيپناه
خواند قصههاي ناتمام را
در نجف بكام دود و شعله ديد
مرقد مطهر امام را
ديد در حريم پاك مرتضي
ابن ملجمان بيلجام را
زير بال جغدهاي جنگ يافت
آسمان وادي السلام را
آي شير حق، دوباره زنده كن
خاطرات مردي و مرام را
باز هم اسير اشقيا ببين
كاروان كربلا و شام را
يا علي، امام غيرت و شرف!
يا برآر تيغ انتقام را
يا ببخش همتي كه بركشيم
تيغ زنگ خورده در نيام را
داغهاي شيعه بينهايت است
شِكوه سركنم بگو كلام را
آي تيغ حيدري به داوري
بر لبآر واپسين كلام را
از:دكتر محمد رضا تركی
|
|
3068 |
نام:
فریبا
شهر:
تهران
تاریخ:
8/21/2004 3:15:32 PM
کاربر مهمان
|
خیلی دوست دارم شهید اوینی را الگوی خود قرار دهم.اما نمیدانم چگونه شروع کنم. آيا اين حقیقت دارد که از عشق بین دوانسان (از دو جنس مخالف) به عشق الهی رسید؟! اگر جواب مثبت باشد من دنبال آن عشق الهی هستم. اگر جواب منفی است من به یک الگو برای رسیدن به آن عشق الهی نياز دارم که من را جذب کند.
|
|
3067 |
نام:
گمشده
شهر:
تهران
تاریخ:
8/21/2004 2:03:01 PM
کاربر مهمان
|
سلام خدای مهربون
یك ماه رجب دیگه اومد و من هنوز غرق در گناهم
كی دستمو می گیری كه البته تو همیشه این كار رو كردی نمی دونم كی می خوام دستمو تو دستان مهربونت بگذارم
|
|
3066 |
نام:
Mona
شهر:
Out of country
تاریخ:
8/21/2004 11:53:46 AM
کاربر مهمان
|
God bless all the Iranians all around the world.
|
|
3065 |
نام:
بنده
شهر:
تاریخ:
8/21/2004 6:08:24 AM
کاربر مهمان
|
انتظار تا كي ؟
آقام كجايي غريب كجايي عزيز زهرا پس كي مي آيي
تا كه دل بر دلبر دادم غير دلبر نمي دونم همه ميگن كه دل بر دار از اون دلبر نمي تونم به كي بگم دوسش دارم
|
|
3064 |
نام:
نازلي
شهر:
بهار
تاریخ:
8/21/2004 4:45:04 AM
کاربر مهمان
|
اي آخرين دليل تبسم ظهور كن
|
|
3063 |
نام:
شايان
شهر:
سربندر
تاریخ:
8/21/2004 4:28:01 AM
کاربر مهمان
|
هرگز نميردانكه دلش زنده شد به عشق
ثبت است درجريده عالم دوام ما
|
|