اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 2112 |
نام:
میثم
شهر:
بروجرد
تاریخ:
5/31/2004 12:25:47 AM
کاربر مهمان
|
هزارن بار به دنبالت آمدم ولی چیزی نیافتم باز هم خواهم آ
ما از عشق ورزيدن عاجزيم، عشق فقط با عشق رشد مي كند. عشق محتاج بستري عاشقانه است اين را بايد به عنوان مهمترين و بنيادي ترين اصل به خاطر داشت. عشق، تنها در بستري عاشقانه قادر به رشد و فزوني است. عشق تحت تاثير امواج و بازتابهاي عاشقانه در محيط، پرورش مي يابد.
عشق نبايد وجود انسان را كور كند. بلكه بايد تمام وجود اورا روشن كند. تا بتواند ببيند و راه خود را انتخاب كند وهرچند مشكل در سر راه باشد به كنار زند و....
مد
|
|
| 2111 |
نام:
محمد صادق زارع
شهر:
رشت
تاریخ:
5/31/2004 12:08:25 AM
کاربر مهمان
|
كاش در مزرعه عشق فراوانی بود
توی بازار صداقت كمی ارزانی بود
..............................
|
|
| 2110 |
نام:
محمد صادق
شهر:
رشت
تاریخ:
5/30/2004 11:47:48 PM
کاربر مهمان
|
از علی تا به علی فاصله یک اینه است
ان علی از نجف این علی از خامنه است
|
|
| 2109 |
نام:
...
شهر:
تهران
تاریخ:
5/30/2004 10:43:07 PM
کاربر مهمان
|
ميان ما سرگرداني بيابان هاست.
بي چراغي شب ها ، بستر خاكي غربت ها ، فراموشي آتش هاست.
ميان ما "هزار و يك شب" جست و جوهاست.
|
|
| 2108 |
نام:
امیر
شهر:
شهر من گم شده است
تاریخ:
5/30/2004 9:44:15 PM
کاربر مهمان
|
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ورنه تشریف تو بر بالای كس كوتاه نیست
|
|
| 2107 |
نام:
فریاد
شهر:
مزارستانكاشاند
تاریخ:
5/30/2004 9:03:34 PM
کاربر مهمان
|
كاش اندیشه كمی گل میكرد
وهمین قصه كمی بوی صداقت می داد
|
|
| 2106 |
نام:
...
شهر:
تهران
تاریخ:
5/30/2004 9:03:07 PM
کاربر مهمان
|
اي درخور اوج ! آواز تو در كوه سحر، و گياهي به نماز.
غم ها را گل كردم، پل زدم از خود تا صخره دوست.
من هستم، و سفالينه تاريكي ، و تراويدن راز ازلي.
سر بر سنگ ، و هوايي كه خنك، و چناري كه به فكر، و رواني كه پر از ريزش دوست.
خوابم چه سبك، ابر نيايش چه بلند، و چه زيبا بوته زيست، و چه تنها من !
تنها من ، و سر انگشتم در چشمه ياد ، و و كبوترها لب آب.
هم خنده موج، هم تن زنبوري بر سبزه مرگ ، و شكوهي در پنجه باد.
من از تو پرم ، اي روزنه باغ هم آهنگي كاج و من و ترس !
هنگام من است ، اي در به فراز، آي جاده به نيلوفر خاموش پيام!
|
|
| 2105 |
نام:
سید عباس
شهر:
تهران
تاریخ:
5/30/2004 8:39:38 PM
کاربر مهمان
|
مناجات راغبین
خداي من!
كوله بارم اگر چه از توشه راه تهي است، انباشته از توكل كه هست.الهي ان كان قل زادي في المسير اليك فلقد حسن ظني بالتوكل عليك و ان كان جرمي قد اخافني من عقوبتك فان رجائي قد اشعرني بالامن من نقمتك... اگر چه از پنجه هاي وحوش گناهانم بر چهره ام خون ترس نشسته است.اگر چه دستم از آنچه كرده است ...
|
|
| 2104 |
نام:
روابط عمومی
شهر:
تهران
تاریخ:
5/30/2004 4:18:07 PM
کاربر مهمان
|
*** پایگاه بسیج شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی عضو جدید می پذیرد. جهت عضویت درخواست خود را به آدرس Ahmadreza17@noavar.com ارسال کنید.***
|
|
| 2103 |
نام:
ف.ع
شهر:
كالیفرنیا
تاریخ:
5/30/2004 8:48:42 AM
کاربر مهمان
|
دلم می خواست مشتم را بكوبم بر دهان آنكه این لولیدن و خوابیدن و خوردن- خزیدن در میان این لجن را زندگی نامید.
زندگی گر معنی اش این است - من از زندگی بیزار بیزارم
و هر كس نیست - آری من از او هم سخت بیزارم
كه ÷اس دامن این لحظه ها را سخت باید داشت
مبادا لكه بردارند و ننگ نامها گردند
و گفتم باز میگویم كه من با هر كه در زیر نقاب زندگی چون كرم می لولد
و نبضش جز برای خوردن و خفتن نمی جنبد
و مغزش در میان معده و نافش می اندیشد - به ÷ìنای زمین و آسمان و تا مرز غبار آلود آب و باد و خاك و آتش كینه می ورزم
و حرف آخرم این است
كه من با هر رگ و بندم
و با هر تار و هر ÷ودم
و با هر قطره خونم
و با گرم نفسهایم
و با هر قطره اشكم
درون معبد این زندگی كهنه می كوبم
و با آب زلال و جوشان مواجش
وضوی خویش میسازم
و در محراب مهتابش
نماز صبح می خوانم
و این سان زندگی را عشق می ورزم
تقدیم به همه عزیزان كه اهل شعر و ادبیات ایرانی هستند.
|
|
