اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 18902 |
نام:
عبدالفاطمه
شهر:
همین نزدیکی
تاریخ:
3/30/2006 5:59:07 AM
کاربر مهمان
|
يا قاضي الحاجات
سلام بر ساكنان حرف دل!
الهي! از مرد و نامردي مي گويند! آه كه چقدر دلم سنگين است از اين همه نامردي و نامروتي روزگار واين روبه صفتان..........
اله من! يادمه امسال وقتي مي خواستم عازم جنوب بشم، ازت خواستم اگه بدون تغيير برگردم، دنبال علتش ت خودم بگردم! وقتي مي خواستم برم، از يه عزيز مهربوني كه شده سنگ صبورم، خواستم دعا كنه كه وقتي بر مي گردم ديگه مني تو درونم وجود نداشته باشه و.................
اي خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا فريادم رو مي شنوي!؟؟؟
چه درد لذت بخشي تو وجودم گذاشتي ، آيا شما دردي شيرين تر مي شناسيد!؟؟؟
اله من!
.. از ازاد! نگو كه ديگر اين دل پاره پاره تاب نداره از مردايي بشنوه كه مرد بودن و هنوزم كه هنوزه، عبدالفاطمه جز مزار خالي جايي برا دلتنگي هاش نداره!
خدايا! فغان نمي كنم از اين همه دردي كه بروجودم نهادي كه اين درد شيرين عجيب بر من خوشتر است از كاخ نشيني اين آدميان كه شهدا شدند نردبان طبقه هاي بالاي اين ساختمان ها!!!
الهي! به كجا پناه برم از دست اين رياكاران جز به درگاه مهربانيت!؟
آقا! .............................. مولا................................. غريبي هم عالمي داره................................ نمي گم بيا كه دستم تهي است از هرچه براي آمدن توست آقا.................
الهي! گفتند و باز اين زخم كهنه درونم سرباز كرده، گفتند و دلم رو آتيش زدند.......... گفتند و باز اشك هام رو بي قرار باريدن كردن، خدايا! از مردي و مردونگي گفتن و باز اين من هجوم آورد به درونم، گفتند و از عشق لبريزم كردن، گفتند و باز اين دل بي تاب نگاه سبز پشت قاب عكس خونمون كردن، گفتند و باز خواخواهي هام نمك رو زخم كهنه ي عشق پاشيدند! اي عشق بسوزان اين دل و بسوزان مرا از داغ اين هجر...........
بازهم اي نقطه چين ها ببنديد راه گفتن اين ناگفته ها رو كه مي دونم خيلي ها شنيدن را نيز برنمي تابند!!!
بباريد اي اشك هاي مانده در گلو، بباريد اي اشك هاي عبدالفاطمه كه امروز روز بي قراري دل است، بباريد كه نگار آمدني است....
دلتنگم كردين و بي قرار، خداوند يارتان
آقاي كيميا!..............
در پناه نهايت آمال عارفان – يازهرا(س)
|
|
| 18901 |
نام:
سردار خیبر
شهر:
دوکوهه
تاریخ:
3/30/2006 5:50:05 AM
کاربر مهمان
|
دوکوهه السلام ای خانه عشق
|
|
| 18900 |
نام:
.......
شهر:
.........
تاریخ:
3/30/2006 5:16:01 AM
کاربر مهمان
|
آنانکه می ترسند از کربلا می رانند من ترسیدم به کربلا راهم ندادند دلم بسیار کربلا میخواهد حتی حرم امام رضا هم راهم ندادندشما بگید من چه کنم
|
|
| 18899 |
نام:
..
شهر:
ازاد
تاریخ:
3/30/2006 5:00:08 AM
کاربر مهمان
|
تعریف مردی و نامردی سر دراز دارد.
اما اگر پاشدی رفتی وسط زمستان و تو کوهای غرب یک شبانه روز سر کردی و یا وسط تابستون تو بیابانهای جنوب ....بعد میبینی که ان ۱۵/۱۶ ساله های ما خیلی مرد بودند،از مادر و پدر و دوست.....از همه چیز گذشتند و رفتند*چه رفتنی و چه امدنی*بعضی هاشون هم هنوز برنگشتن....مرد اونی که مثل مردم زندگی کنه و نیمه شب بداد یتیمان برسه.....
نامرد اونی که پایه میزسش روی خون اون مردهاست نامرد اونی که جساب بانکیش بوی خون میده نامرد اونی که حق جانباز را میخوره نامرد اونی که به ارمانهای انقلاب و جنگ پشت کرده نامرد اونی که رفیق نیمه راه شد....نامرد اونی که خانواده شهدا را وقتی لازم نداشت تنها گذاشت،شهید وقتی میرفت خیلش راحت بود که پدر و مادر پیرش را حمایت کننده ای هست نامرد اونه که خانواده شهدا را تنها گذاشت
نامرد اونی که کیسه نان یتمان را میدوزه...
اگر خواستی تا دلت میخواد میتونم از مردی و نامردی بنویسم..
یا علی
|
|
| 18898 |
نام:
محدثه
شهر:
تهران
تاریخ:
3/30/2006 4:41:22 AM
کاربر مهمان
|
اقای مرد فکر نمی کنی با این حرف ها به زن های بزرگ اسلام هم توهین کردی *
پس از این به بعد اول فکر کن بعد حرفی را بزن *
در ضمن اینجا جای حرف دل است نه توهین کردن به خانم ها***
|
|
| 18897 |
نام:
behesht
شهر:
ziba
تاریخ:
3/30/2006 4:22:29 AM
کاربر مهمان
|
مردی در عالم رویا فرشته ای را دیدکه در یک دستش مشعل و در دست
دیگرش سطل آبی گرفته بود ودر جاده ای روشن و تاریک راه میرفت.مرد جلو
رفت واز فرشته پرسید:این مشعل و سطل آب را کجامیبری؟ فرشته جواب
داد:میخواهم با این مشعل بهشت را آتش بزنم وبا این سطل آب،آتش های
جهنم را خاموش کنک. آن وقت ببینم چه کسی واقعا خدا را دوست دارد!
|
|
| 18896 |
نام:
محدثه
شهر:
تهران
تاریخ:
3/30/2006 4:18:03 AM
کاربر مهمان
|
سلام*
خدایا جان ما را جز شهادت
مگیر از ما که ما طاقت نداریم
و ما لب تشنگان جام عشقیم
نزار حسرت به دل اینجا بمیریم
|
|
| 18895 |
نام:
pegah
شهر:
tehran
تاریخ:
3/30/2006 4:13:58 AM
کاربر مهمان
|
salam
|
|
| 18894 |
نام:
Mard
شهر:
Mardha
تاریخ:
3/30/2006 4:08:04 AM
کاربر مهمان
|
اولين کسی که فاحشه ها را کشف کرد
همان کسی بود که بعدا فهميد
زنان بزرگ هيچوقت در تاريخ وجود نداشته اند
يا اگر هم بوده اند ،
بعدا تغيير جنسيت داده اند و مرد شده اند /.
|
|
| 18893 |
نام:
..
شهر:
ازاد
تاریخ:
3/30/2006 3:33:45 AM
کاربر مهمان
|
قران کتاب ماست و فقط از او پیروی مکنیم،کجای قران گفته شده که ترک دنیا کنید؟؟گفته شده به دنیا اویزون نشید همین!!!!!وقتی تو خودت را محروم میکنی از بعضی نعمتها،تو که ازمایش نمیشی!!اگر صلاح بود حدا محروممون میکرد!!!!اگر نعمتی هست منظور کل خلایق است،برای استفاده من بشر است.
اگر اقا بیاد میدونی چی میشه؟؟؟شمشیر اقا یکسری را میگیره که امروز برامون خیلی مقدسند،چرا که ضربه انها به اسلام خیلی سنگینتر از ضربه دشمنان است،ما مشئولیم از مذهبمان دفاع کنیم!!!اهیچگاه فکر کردی چه بسر نسلهای بعد ما خواهد امد،چه اسلامی به انها حواهد رسید!!!!
اقا بیاد چکار کنه؟؟؟کاری را که مانکردیم را؟؟؟
نشستن و از مسئولیتها فرار کردن،و درویش وار زندگی کردن،زمینه ظهور را فراهم نمیکنه!!!بابا چشمهاتون باز کنید،در جامعه ما در کدام وزارتحانه و.....
دارند برای ظهور اقا برنامه ریزی میکنند،ببینید
وضعمان را....این جامعه حاصل کار حودی است یا دشمن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از طرف دیگر همه خودخواه هستند،همه میخواهند که اقا بیاد تا اینها هم فیضی ببرند،تمام صفحات این سایت را بگردید همه میگند، من.........مردم من جامعه من
وجود ندارد.
خلاصه که بعد بیست سال که از جنگ گذشته من یک سایت پیدا نکردم که اسامی کامل شهدا در ان باشد،یا یک روز شمار جنگ،تمام روز شمارها مربوط به روز عملیات است،بعد هر عملیاتی کلی پاتک زده شده.....
یا علی
|
|
