شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
18772
نام: واصل
شهر: دار الوصل
تاریخ: 3/27/2006 9:36:03 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم

آرزوهایم

کوچک و بزرگ ٫ همه را

حتی آنان که هنوز نیستند

رختی نو به تن کرده

برای آخرین بار

می بوسم

و با آنکه از صمیم قلب

دوستشان دارم

تک تک ٫ زنده به آتش تو

می افکنم

آتشی

که تو نمیدانم چرا

مدتهاست در خانه ما بپا کردی

اما

همه ی اینان که زنده

سوختند

در ساحت تو که اکنون

بی آرزو و طمع

خویش را

برای مُشتی ما

به آتش کشیده ای

باور کن که هیچ

نیست.

بی حدو عدد...یا علی مدد


http://www.nasimevasl.blogfa.com/

18771
نام: سید محمد حسین
شهر: تهران
تاریخ: 3/27/2006 9:35:41 AM
کاربر مهمان
  عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف، حسین است. اینجا در كربلا، در سرچشمه جاذبه ای كه عالم را بر محور عشق نظام داده است، شیطان اكنون در گیرودار آخرین نبرد خویش با سپاه عشق است و امروز در كربلاست كه شمشیر شیطان از خون شكست می خورد؛ از خون عاشق،خون شهید.
شهید سید مرتضی آوینی.
18770
نام: .......
شهر: .........
تاریخ: 3/27/2006 9:28:03 AM
کاربر مهمان
  مرا لحظه ای به حال خود رها مکن رها مکن یا رب از خودخدایم رها مکن
18769
نام: مریم مهمدی
شهر: تهران
تاریخ: 3/27/2006 9:02:35 AM
کاربر مهمان
  سلآم و علیکم

شما خوبید

من که خوبم



18768
نام: ؟
شهر: ؟
تاریخ: 3/27/2006 8:33:24 AM
کاربر مهمان
  تالار گفتگو چرا قطع است؟کسی میداند؟
18767
نام: عبد الفاطمه
شهر: همین نزدیکی
تاریخ: 3/27/2006 8:06:06 AM
کاربر مهمان
 
يا كريم
سلام دوستان حرف دلي!
اله من! دردم از عشق نيست كه از نداشتن معرفت عشق است از بي عشقي است از اسارت تو نيست كه از آزادي و رها بودن و از قيد تو رها بودن است!
خدايا! هر چه مي خواهي با اين دل بكن ولي رها از قيد خودت مكن! الهي! از هرچه تعلق غير توست رهايم كن و از خويش نجاتم ده!
خداي من! از در بند خويش بودن مي هراسم و از تو دور بودن بيشتر مي ترساندم!مرا اسير مهربانيت مي كني!؟ خدايا! مباد آن روز كه از بند تو رها شوم و نابود گردم. كه اين حب ذات است كه از تو براي بقاي خود مدد بجويم و از تو اسارت تو خواهم.
مهربانا! نازنين! وجودم از درد هجري مي سوزد و اتش مي گيرد كه منشا آن خود تويي! كدامين عشق!؟؟؟ همان عشقي كه با پيغام يكي از قربت يافتگانت بر دلم فرستادي و سيلي محكمي بر گوش بي معرفتي ام زدي و درمانش جز با نگاه تو نتوانم يافت.
اله من! خداي مهربان من! يا عادل! اي كاش جز با تو نمي توانستم سخن گفتن كه اينگونه زبان به گزاف بگشايم و بنده اي را غمگين از حرف خويش! اي كاش چشمم فقط تو را مي ديد كه اينگونه از ديدن آلودگي ها و شهوت و نگاه آلوده ي اسير دنيا گشته اي گريزان نبودم! الهي! نكنه از اين راه عذابم دهي و از زير تيغ نگاه هوسناكي به امتحان كشاني ام!؟ خداي من!نكنه از گمراهان گشته ام كه اينگونه شيطان به دلم نزديك مي شود و تا خود لذت از هوس نگاه مي كشاندم!؟
خدايا! هرگز مباد آن روز...............
خداي من! اين چه حكمتي است كه دائم از تير نگاهي گريزان باشي و ................................... اي كاش مي شد وقتي گناه به تو روي مي آورد جز تو نديد و جز از تو نشنيد.
الهي! اي كاش اين اي كاش ها نبودند كه اينقدر خودخواه شوم!
اي كاش اين تناقضات نبودند كه از اي كاش براي نبود اي كاش ها كمك بگيرم.
الهي! درمانده ام ، مرا درمانده و اسير غير خودت مكن.
فكه! دوكوهه! به ميقات مي روي و سپس در فكه به مرز بين خودت و خدايت مي رسي!!!
الهي! دورم از خودت مكن.
در پناه حق – يا زهرا(س)
18766
نام: آسمان
شهر: حتما آسمانی می شوم
تاریخ: 3/27/2006 8:05:35 AM
کاربر مهمان
  خدایا مارا بخوان بلند بخوان دیگری قراری برای ماندن ندارم خدای من بخوان مهربانم بخوان بخوانم خواهش میکنم مرا بخوان جانا بخوانم مرا به آسمانت بخوان مرا به میهمانی عرشیانت بخوان مرا بخوان می خواهم در تو محو شوم هیچ شوم همه تو شوم خدایا مرا بخوان ای مهربان کسی که از خلق بر من مهربانتری از خلق بریده ام به تو روی آورده ام مرا بخوان یا رب بخوان چون خواندن کریمی برگدا خواندن رحیمی بر فقیری خواندن مهربانی بر کسی که درراه مانده وپناهی جز تو ندارد مرا بخوان ای خدای من
تا چه کند بار خ تو دود دل من
آئینه داری که تاب آه ندارد
18765
نام: leeda
شهر: tehran
تاریخ: 3/27/2006 7:54:49 AM
کاربر مهمان
  dile tu az ma khabra nadar shabe judaee sahar nadar bisyar khasta shudem dilam barat tanga hey janam
18764
نام: سلما
شهر: سیبستان
تاریخ: 3/27/2006 7:33:23 AM
کاربر مهمان
  سلام!
سورنا جان عزیز دل چرا اینقدر بی تابی؟؟؟!
**********************************************
خبر آمد خبری در راه است...
18763
نام: س
شهر: عشق
تاریخ: 3/27/2006 7:24:29 AM
کاربر مهمان
 
من به خوبها و بدا میگم شهدا رو فراموش نکنید.چون خسارتش خیلی زیاده.
<<ابتدا <قبلی 1883 1882 1881 1880 1879 1878 1877 1876 1875 1874 1873 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved