اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
18652 |
نام:
آزیتا
شهر:
تهران
تاریخ:
3/25/2006 4:48:45 AM
کاربر مهمان
|
نمی دونم چکار کنم باید ازدواج کنم با نواب یا نه
|
|
18651 |
نام:
عبدالرضا
شهر:
شلمچه
تاریخ:
3/25/2006 4:36:22 AM
کاربر مهمان
|
سلام علیکم
خروش ! مومن کجایی ؟ از کی فرار می کنی؟
با ما غریبی نکن مومن!
التماس دعا از همه مخصوصا سورنا خانوم که دل بزرگش از کوچکی دنیا گرفته وزهرا خانوم که دل مهربونش از نامهربونی دنیا گرفته و همه ملکوتیان که ......
یه حرف خصوصی با زهرا خانوم از خروش ما نرنج نمیدونم چرا هیچی نمی گم اما می دونم برات دعا می کنه واین خیلیه!
یا حق
|
|
18650 |
نام:
غم
شهر:
عصیان
تاریخ:
3/25/2006 4:28:03 AM
کاربر مهمان
|
به نام خداوند توبه پذیر
سلام به همه حرف دلیها
شاید این اولین وآخرین باری باشد که در این صفحه می نویسم
راستش برای من که مدتهاست درتنهایی وسکوت به سر می برم
درد دل کردن ناآشناست والبته دیگر ظرف صبرم هم پر شده ونمی توانم هیچ نگویم
سال گذشته برای اولین بار از طرف شهدا به کربلای ایران دعوت شدم آنجا بین آدمهایی که عاشق شهدا بودند بین آدمهایی که دنبال شهادت بودند بین آدمهایی که صادقانه وباسوز دل در فراق مولا اشک میریختند من چقدر غریب بودم من چقدر دور بودم من اصلا من نبودم
قطعا اینطوریه که شهدا طلبیده بودند که به من کمک کنند بفهمم
چقدر وضعم خرابه ! خدارا هزار مرتبه شکر من واقعا خودم را گم کرده بودم زده بودم جاده خاکی وحتی متوجه نبودم دارم تو گردوخاکی که خودم بلند کردم خفه میشم و….. خلاصه این که من تو اون سفر خیلی چیزها را که نمیدانستم فهمیدم و از همان جا وهمان روزها شروع کردم به …………..
اما نه امسال که دوباره قسمت شد پام که رسید به دوکوهه جلوی مزار شهید گمنام حسینیه حاج همت زانو زدم واز ته قلب روسیاهم اعتراف کردم من به هیچ کدوم از قولهام وفا نکردم من توی این یکسال هر روز بیشتر از قبل به بد بودن خودم پی بردم ولی حتی یک قدم هم به خدا وشهدا نزدیک نشدم
حرف دلیها ! من قبل از رفتن به جنوب آدم پوچ وبی هدفی بودم که از زندگی فقط گناه را ……………
حالا هدف دارم می خواهم توبه کنم میخواهم بنده خوب خدا باشم می خواهم درست زندگی کنم می خواهم مرگم شهادت باشدمی خواهم دیگر طعم گناه را نچشم وبه لذت عبادت برسم اما......
سال گذشته همین روزها فکر می کردم می توانم گذشته را جبران کنم وبه مقام بندگی خدا برسم فکر می کردم شهدا کمکم می کنند ومن توبه می کنم می گماشتم همه درست وغلطها را فهمیده ام وبا علم به آنها می توانم صراط مستقیم را پیدا کنم وجز در آن مسیر گام برندارم ولی زهی خیال باطل وآرزوی محال
نمی دونم خدا نخواست، شهدا وائمه کمک نکردند، من لیاقت ندارم یا نه من نخواستم وهنوز نفس بر من غالب است نمی دونم فقط می دونم من می خواهم گذشته را جبران کنم وبه آینده روشن برسم ولی راهش را بلد نیستم وراستش دراین یک سال آنقدر راههای اشتباه را امتحان کردم که دیگر از شکست می ترسم وجرات توبه ندارم فکر می کنم دیگه جا نداره که راه را به خطا بروم داره دیر میشه الان هم برای جبران گذشته وقت کم دارم واگر به این روند ادامه بدهم وراه واقعی را پیدانکنم ............
شماها همه پاک وخوب والبته مومن ومقرب هستید توقع ندارم به جای من راه را بپیمایید ولی شاید بتونید راه را به من نشان دهید
اگر یه آدم گناهکار بخود توبه کنه باید چی کار کنه با چی شروع کنم کدوم چله نشینی ؟کدوم دعا؟کدوم استغاثه؟چی و کی رو شفیع قرار بدم؟
من میخوام توبه کنم واز صفر شروع کنم این صفر یه صفر واقعی است ومن در واقع چیز زیادی از دین واسلام وخدا واحکام نمی دونم وبرای شروع هیچی در کوله بارم ندارم جز یه اقیانوس گناه،یه دنیا شرم ویه عزم راسخ برای رسیدن به خدا!
شاید کسی جز من نمی تونه بهم کمک کنه ولی همین که به حرفام گوش کردید ممنون
برام دعا کنید-خداحافظ
|
|
18649 |
نام:
آرزو
شهر:
تهران
تاریخ:
3/25/2006 4:25:05 AM
کاربر مهمان
|
التماس دعا
|
|
18648 |
نام:
آرزو
شهر:
تهران
تاریخ:
3/25/2006 4:10:26 AM
کاربر مهمان
|
خداياميدوني درد من چيه. تورو به بزرگي و جلالت قسم مي دم ، احسانمو ازم نگير . اون تنها دلخوشي من توي اين دنياست . ( برام دعا كنيد تا هرچه زودتر ازدواج ما سربگيره كه من بدون احسان ديگه طاقت زندگي و زنده ماندن رو ندارم )
|
|
18647 |
نام:
سورنا
شهر:
نزدیک کربلا
تاریخ:
3/25/2006 4:00:00 AM
کاربر مهمان
|
دعام کنید.حالم یه جور غریبیه.
فقط دعا...م... کنید...
ملتمس دعاتون"سورنا"از نزدیک کربلا
|
|
18646 |
نام:
مینا
شهر:
مشهد
تاریخ:
3/25/2006 3:18:11 AM
کاربر مهمان
|
خیلی دلم گرفته چقدر زندگی سخته ادم یه روز عاشقه و یه روز غافل
|
|
18645 |
نام:
سید فرهاد
شهر:
غربت
تاریخ:
3/25/2006 3:10:52 AM
کاربر مهمان
|
با سلام .............برای سلامتی امام زمان ع لطفا پنج تا صلوات بفرستید.
|
|
18644 |
نام:
گمشده
شهر:
جهنم گمشده
تاریخ:
3/25/2006 2:44:14 AM
کاربر مهمان
|
سلام نميدونم ولي فكر ميكنم خيلي گناهكارم آخه امسال امام رضا نطلبيد كه براي شروع سال نو از امام رضا بركت بگيرم دعامون كنيد....
|
|
18643 |
نام:
سورنا
شهر:
نزدیک کربلا
تاریخ:
3/25/2006 2:20:51 AM
کاربر مهمان
|
۞۞۞۞۞۞ خدایا! ۞۞۞۞۞۞
خدای عشق!خدای نور وسپیدی و روشنی!
روزی دگر آمد و من باز هم بار سنگین خود را بر خود حس می کنم.هنوز از تو دورم، به قدر جسمیت جان!
خدایا!
آیا سهم من از آسمان بی نهایت عشق تو، فقط تلاقی یک نگاه است؟
خدا! ای زیباترین محبوب!
اگر دلم تنگ است و آسمان چشمم طوفانی ؛اگر راه گلویم را بغضی غریب بسته است و جانم خسته است،باز به انتظار جوشش مهر تو مانده ام.که ناز بگذاری و بر زاری این بنده کوچکت ترحم کنی.
خدایا!
هر لحظه از بزرگیت در هم می شکنم و از لطفت آباد می شوم.
خدا!
دلی را که به آستان نورانی تو رهسپار کردم،باز مگردان...
یا رب!
یا الله!
ملتمس دعاهای خالصانه تون"سورنا"از نزدیک کربلا
|
|