اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
18202 |
نام:
-
شهر:
۸
تاریخ:
3/14/2006 1:38:45 PM
کاربر مهمان
|
خب انگیزه بهتری واسه مردن پیدا کن.یعنی بمیر بخاطر یک هدف!چون فی نفسه نعمت وجود از بالاترین نعمتهاست.پس اگه دیگه نمی خوای وجود داشته باشی باید یک چیزی بالاتر از وجود به دست بیاری!
نه؟
|
|
18201 |
نام:
شادی
شهر:
سنندج
تاریخ:
3/14/2006 1:15:53 PM
کاربر مهمان
|
اخه انگیزه برای زندگی کردن ندارم
|
|
18200 |
نام:
شادی
شهر:
سنندج
تاریخ:
3/14/2006 1:10:30 PM
کاربر مهمان
|
شعله بزرگ ناشی از جرقه کوچک است
|
|
18199 |
نام:
سونیا
شهر:
سنندج
تاریخ:
3/14/2006 1:02:03 PM
کاربر مهمان
|
سکوت تنها دریایی است که میتوان در ان غرق شد
|
|
18198 |
نام:
-
شهر:
۸
تاریخ:
3/14/2006 12:52:44 PM
کاربر مهمان
|
شادی جان!برای هر آرزو و تمنایی باید دلیلی محکم داشت.انگیزه شما برای مردن اصلا انگیزه خوبی نیست.
|
|
18197 |
نام:
شادی
شهر:
سنندج
تاریخ:
3/14/2006 12:47:02 PM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته کاش می شدبمیرم کاش خدا عمر زیاد به بندگانش نمی داد من منظورم خودم هستم چون از اول زندگیم سختی زیادی کشیده ام دیگه خسته شدم خدایا کمکم کن به امید انروز که اخرین روز زندگیم باشد
|
|
18196 |
نام:
روشنک
شهر:
کاش مدینه فاضله بود
تاریخ:
3/14/2006 12:40:45 PM
کاربر مهمان
|
خدا رو شکر که تالار درست شد
|
|
18195 |
نام:
ندیده
شهر:
دیده
تاریخ:
3/14/2006 12:02:13 PM
کاربر مهمان
|
ايمان غيب
يعني آن كساني كه ايمان به غيب ميآورند، كه در ترجمه گفتيم آنها كه به غيب باور ميآورند. ايمان به غيب در قرآن جاهاي متعددي خشيت به غيب و توجه به غيب ذكر شده، مثلاً در يك جا، وخشي الرحمان بالغيب و از اين قبيل آيات آمده و غيب يعني آنچه كه پنهان از حواس آدمي است و تمام عالم وجود به غيب و شهادت تقسيم ميشود و شهادت يعني آن عالم مشهود ما، البته نه مشهود با چشم فقط، بلكه مشهود به حواس، آنچه را كه شما آن را لمس ميكنيد و در مقابل شماست، كه زير چاقوي جراحي شما ميآيد، روي تلسكوپ مثلاً كيهان نگر شما ميآيد، زير ذرهبين و ميكروسكوپ شما ميآيد: آنچه كه شما ميبينيد آنچه كه شما ميشنويد، آنچه كه شما حس ميكنيد اين شهادت است و ماوراي اين شهادت، عالم ادامه دارد،وجود به آنچه من و شما آدمي ميبينيد و ميتوانيد ببينيد محدود نيست. بلكه وجود در نواحي و مناطقي كه احساس آدمي قادر به درك آن نيست ادامه دارد، يعني غيب عالم و اين مرز جهان بينيها و بينشهاي الهي با بينشهاي مادي است.
بينش مادي ميگويد: من آنچه را كه ميبينم وجود دارد و هست. اما آنچه را من نبينم او نيست. ( البته ممكن است چيزيرا كه امروز نميبينيم فردا ببينيم او هم هست ) اين بينش مادي تنگ نظرانه، خود خواهانه و موجب محدوديت است، شما چه دليلي داريد كه آنچه را نميبينيد بگوئيد نيست؟وقتي حكم ميكنيد به هست يا به نيست بايد با بينش خودتان به او رسيده باشيد! شما وقتي ميگوئيد هست بايد ثابت بكنيد كه هست! و وقتي ميگوئيد كه نيست چگونه ثابت ميكنيد كه نيست؟ مادي هيچ دليلي بر نبود عالم غيب ندارد. او ميگويد من عالم غيب را نميبينم و از آن خبر ندارم؛ آنوقت با اين كه ميگويد من خبر ندارم. در عين حال بطور قاطع ميگويد نيست!! اينجا اولين سؤالي كه بايد از او بشود اينست كه : تو وقتي خودت ميگويي من از او خبر ندارم پس چگونه ميگويي نيست؟ ولذا در قرآن نسبت به ماديون و ملحدين و دهريون: آن كساني كه ماوراي جهان ماده را انكار ميكنند اين تعبيرات بكار رفته: ان هم الايظنون ( 24- جاثيه ) : با گمان حرف ميزنند. وان هم الا يخرصون ( 66- يونس ) با هم سخن ميگويند.
مرز اديان الهي و جهان بينيهاي الهي همين جاست، كه ماوراي آنچه آدمي ميبيند و حس ميكند چيز ديگري و عالم ديگري هم وجود دارد، حالا چه چيزي آن عالم را براي انسان ثابت ميكند؟ برهان عقلي، و اين نكته اصلي است. عقل وجود خدا را ثابت ميكند، عقل پيام خدا و درس خدا و رهنمود خدا، يعني وحي را به ما ثابت ميكند. عقل وجود قيامت و بسياري از چيزهايي را كه عالم غيب هست ثابت ميكند، كه البته يك مقداري را عقل ثابت ميكند و يك مقداري را هم آن چيزهايي كه بوسيلهي برهان عقلي ثابت شده است ثابت ميكند. يعني وقتي شما ثابت كردهايد كه خدا هست توحيد را ثابت كردهايد و وقتي مبداء را ثابت كردهايد بعد نبوت را ثابت كردهايد، بعد از آن نبي كه بوسيله برهان عقلي ثابت شده است ميآيد و به شما از عالم غيب خبر ميدهد مثل : فرشتگان و بهشت و دوزخ و آنها را ما و شما قبول ميكنيم كه بعضي از اينها : مثل بهشت و دوزخ و معاد را همانطور كه اشاره كرديم برهان عقلي داريم و بسياري از چيزها هم برهان عقلي ندارد، اما ناطق به حق، يعني الهام گيرنده از وحي الهي كه پيغمبر باشد ميگويد و وقتي او گفت ما به او اعتماد و ايمان داريم و ميدانيم كه راست ميگويد، چون خود پيغمبر با برهان عقلي ثابت شده، پس اولين شرط تقوا و ايمان به غيب آوردن و غيب را قبول كردن و وجود را از محدوديت راندن، يعني كائنات را د
|
|
18194 |
نام:
سورنا
شهر:
نزدیک کربلا
تاریخ:
3/14/2006 11:45:00 AM
کاربر مهمان
|
یاالله!
می دانم که:
وصل خورشید به شب پره ی اعمی نرسد***که در این آینه صاحب نظران حیرانند
اما خدا!
وصل...
به هر قیمتی که بگذاری...
ملتمس دعاتون"سورنا"از نزدیک کربلا
|
|
18193 |
نام:
محمد۲۰
شهر:
ايران
تاریخ:
3/14/2006 11:43:21 AM
کاربر مهمان
|
از حكمتهاى امام صادق (عليه السلام):
قال لرجلين تخاصما بحضرته: اما انه لم يظفر بخير من ظفر بالظلم ومَن يفعل السوء بالناس فلاينكر السوء اذا فعل به.
(تحف العقول صفحه 357)
[ترجمه: به آن دو مردى که در حضور ايشان نزاع مىکردند فرمود: آنکه با ظلم پيروز شد به خير دست نيابد و آنکه در حق مردم بدى کرد بدى کردن ديگران با خود را زشت نپندارد.]
يكى از حقايق شگفتانگيز عالم، اين است كه اعمال ما، در اين جهان، عكسالعمل دارد و يكى از آثار وضعى آن بازتاب آنهاست كه به ما برمىگردد.
اين جهان كوه است و فعل ماصدا سوى ما آيد صداها را صَدا
پس اگر انسان به ديگرى ستم نمود و حقوق او را پايمال كرد قطعاً ديگران نيز به او ظلم نموده و حقوقش را پايمال خواهند كرد.
|
|