اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
18052 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
3/11/2006 2:31:25 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر همگی
ای کاش همه شاد باشند
من شاد هستم برای همه رفقاشادی را ارزو میکنم.یارب منم گنهکار !
قربان همتون گمشده سیقل خورده عبدالفاطمه امتحان داده .
سورنای صاف و صادق.ناشناس بی نام بزرگ مجلس . بی قرار همه تن حریف اقایی اقا...
خود میدانی چی میگم بزرگوارم!
خوش به حالش که اسمش را خوروش گذاشته. ای کاش بخروشیم لیاقتش را داشته باشیم و دیگه بس...
برای همه و همون شادی راارزو میکنم یارب عیدی عنایت فرما با زبان بی مسلمانی عنایت بفرما.
من با گرفتاری خوشم شادیها با نوروز مبارک همه باد..
(یاحــــــــــــــــــــــــــــــــــــق)
|
|
18051 |
نام:
انگور زرد
شهر:
غم وغربت
تاریخ:
3/11/2006 2:27:05 PM
کاربر مهمان
|
مي نويسم از دل تنگيهايم از اينكه نميتوان به انسانهاي دوپا اعتماد كرد دريغ از همدم وهمراز از كسي كه خالصانه تو را درك كند ميخواهم فرياد بزنم خدايا تو مرا رها نكن
|
|
18050 |
نام:
...
شهر:
...
تاریخ:
3/11/2006 2:08:06 PM
کاربر مهمان
|
یا علی و یا زهرا!!!
|
|
18049 |
نام:
مهدیه
شهر:
تهران
تاریخ:
3/11/2006 2:02:57 PM
کاربر مهمان
|
مشکل دارم دعام کنید ممنون.
|
|
18048 |
نام:
حبیب یار
شهر:
نزدیک یار
تاریخ:
3/11/2006 1:54:07 PM
کاربر مهمان
|
محمد حسین عزیزم داداش خوبم همدم لحظه های حضور و پروازم، تولدت مبارک. می دونم الان کجایی. خوب هم می دونم .و میدونم که می دونی تو چه فکریم. کاش یادت بمونه بهشون بگی که من که توبه کار شدم پس سلب توفیق از چه روی؟
یا زهرا
یا علی
|
|
18047 |
نام:
باران
شهر:
خودم هم نمی دونم کجا هستم
تاریخ:
3/11/2006 1:51:34 PM
کاربر مهمان
|
سلام آقا سید دلم براتون تنگ شده کاش بهم اجازه بدید یکبار بیام به زیارتتون برام دعا کنید که در میان زمین وآسمان مانده ام ومی ترسم که به هیچ جا نرسمم ترسم خدامن را ازدرگاهش براندمی ترسم برام دعا کنید یک بار دیگه درحقم پدری کنید
|
|
18046 |
نام:
آدم
شهر:
سوران
تاریخ:
3/11/2006 1:42:06 PM
کاربر مهمان
|
کتاب انگگلیسی سخت است لطفأمرارهنمای کنید
|
|
18045 |
نام:
آرزو
شهر:
كرج
تاریخ:
3/11/2006 1:35:23 PM
کاربر مهمان
|
سلام به تمام بر وبچه هاي حرف دل :
امشب مي خواهم به شما بگويم كه ديگر چيزي به اربعين آقام باقي نمانده ، چقدر زود محرم تمام شد ، البته بچه ها ما هر شب جمعه توي محله مون ، توي مسجد با وفاي محله مون مراسم زيارت عاشورا و سينه زني براي يادبود شهيدان محله مان برگزار مي كنيم .
البته بگم انقدر اين مسجد ما غريب كه بيا ببين ، تو قسمت خانمها همه اش هفت نفر نمي شيم ،
جاره چيه نسل امروزه ديگه
به ياد تمام شهيدان
به ياد تمام آويني ها
بچه ها موقع سال تحويل براي اين دوستامون دعا كنيم كه يادشون بياد الان كه شاد وخرم توي خيابونهاي تهران و غيره قدم مي زنند از غيرت اون جوانهايي است كه آرزوهايشان را دفن كردند و به جنگ رفتند . شب به خير. به اميد ظهور آفامون امام مهدي
|
|
18044 |
نام:
.....
شهر:
....
تاریخ:
3/11/2006 12:32:52 PM
کاربر مهمان
|
یاعلی...یا زهرا...یا مهدی!
|
|
18043 |
نام:
رها
شهر:
کرج
تاریخ:
3/11/2006 11:39:03 AM
کاربر مهمان
|
((زندگی))
زندگی،
قصیده بلند ،
آرزوهایی است،
به رنگ آسمان.
زندگی،
تر جیع بند باران است،
در لهجه ترانه های ،
زیتون.
زندگی،
تصویر نیلوفرهای،
عاشق است،
در قاب چشمان،
مسافران عاشق،
که از دیدن باران،
جغرافیای خوشبختی را،
در شبنم دستهایشان ،
جستجو میکنند.
زندگی،
ردّ پای،
خورشید است،
که از میان ،
پاییز زخمی،
پدیدار می شود.
زندگی،
طعم چند،
شاخه نبات،
و بوی شکوفه های،
نارنج است.
زندگی ،
رقص محبوب،
شقایق هاست.
___________________________((رها))
|
|