اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
17682 |
نام:
مهران
شهر:
شیراز
تاریخ:
3/3/2006 2:12:42 AM
کاربر مهمان
|
بارغمی که خاطرماراخسته کرده است
چگونه عیسی دمی تواند کشد دربرای دریغ
به لطافت گلی درمشام رغیب سوختم
بنا نهاده است به قتل من ادریغ
امید دارم که این هم نمی ماند........
|
|
17681 |
نام:
Mariam
شهر:
Australia
تاریخ:
3/3/2006 1:02:28 AM
کاربر مهمان
|
i love some one and i want to know wether he likes me or not???
|
|
17680 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
3/2/2006 5:35:27 PM
کاربر مهمان
|
خداوندا!
تو را به ناله هایی که در این نیمه های شب جمعه از دل عشاق یوسف گمشده فاطمه، به آسمان می رسد، گمشده عزیز حرف دلی ها را اول بیامرز و سپس بال پروازش را بازگردان.
خداوندا گمشده ما را نجات بده.... آمین
|
|
17679 |
نام:
دوست
شهر:
دوستي
تاریخ:
3/2/2006 4:48:32 PM
کاربر مهمان
|
سلام
گمشده عزيز،مگه چي شده؟چه اتفاقي افتاده كه اين طور بيقراري ميكني؟
كمكي از دست ما بر بياد دريغ نميكنيم
|
|
17678 |
نام:
گم شده
شهر:
تبريز
تاریخ:
3/2/2006 4:37:15 PM
کاربر مهمان
|
دلم خونه ایها الناس
جای نشونم بدهید که من آنجا نباشم .
توی یک جنگل . یک ویرانه و دیگر هیچ . من نباشم . دلم دارد می ترکد . چه کنم .
کاش آدم هیچکس را نداشت فقط عروسک گردانش را داشت . خدایا کجای ؟
سر به کدا سو برآورم و فریاد بزنم که ببینی ام . تو معبود منی . خود تو مرا به این جهان پر از کثافت آوردی من چه می دانستم اینجا چه خبر است . نجاتم ده که جر تو ندارم .
یا رب تنهایم . مرا از خود لعنتی ام برهان و. از خود نفرت انگیزم . خدایا .
دلم . دلم گوهر بود . به خدا گوهر بود . اما حیف کردمش . من نکردم بلکه خود لعنتی ام کرد .
۱ بامداد جمعه .
|
|
17677 |
نام:
مسعود اسلاميان
شهر:
اصفهان
تاریخ:
3/2/2006 4:18:57 PM
کاربر مهمان
|
سلام
وقت است که باز آيي
باز آي هر آنچه هستي باز آي
مرغان به تسبيح گوي وما غافل
باز آي بازآي
سبوح قدوس ربنا ورب ملائکه وروح
يا سبحان
|
|
17676 |
نام:
گم شده
شهر:
تبريز
تاریخ:
3/2/2006 4:16:22 PM
کاربر مهمان
|
هو المعشوق
با سلام
کاش آدم به زمین نمی آمد تا از خود نفرت انگیزش آشنایی داشته باشد .
خالم از خودم به هم می خورد .
خیمه شب گردانی که عروسک حیمه شب بازی اش را رها کند . دیگر آن عروسک بی ارزش می شود .
خدایا من قتی ارزش دازم که افسارم در دست تو باشد . چرا افسارم را به شیطان سپردی . مگر این من نبودم که دوست داشتم عاشقت شوم . تو چرا در حق دل من ناعدالتی کردی . چرا آب خواستم سرابم دادی ؟
من از تو گلایه دارم . بلی از خود تو . چرا جانم نمی گیری ت از دست خود لعنتی ام خلاص شوم . خلاصم کن . خسته ام . نفرت انگیزم . خدایا کافرم .
مگر مولا بنده خود را رها می کند . تو مرا رها کردی . تو در حقم ظلم نکردی ؟؟
از همه به تو شکوه می آورم از تو به که یارب . بگیر این دم را که دنیا را به لجن می کشاند یارب.
چقدر من گنه کار و نفرت انگیزم . مانده ام چطور بوی تعفن تنم را کسی نمی شنود . ؟
وای بر من . وای بر من که می دانم و گناه می کنم . دلم آینه بود خدایا .
من از تو شکایت دارم خدایا . از تو که مرا به حال خود رهایم کردی در حالیکه گفته بودی چنین نمی کنم . پس چه شد .
مرا به من برگردان .
قسم ات می دهم به اسم اعظم مرا به من برگردان . من بی من ارزشی نداارم .
بدبخت و بی کس تر از همه گم شده در لجنزار دل پر هوس خویش .
نمی گویم التماس دعا چون من ارزش دعا ندارم .
|
|
17675 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
3/2/2006 3:47:41 PM
کاربر مهمان
|
عجب شبی است امشب.......... عجب شبی است امشب
|
|
17674 |
نام:
سورنا
شهر:
نزدیک کربلا
تاریخ:
3/2/2006 3:11:15 PM
کاربر مهمان
|
سلام
خدایاشب جمعه ای را بر سورنا نگذران که کمیل نخوانده و نفهمیده باشد...
|
|
17673 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
3/2/2006 3:03:50 PM
کاربر مهمان
|
اللهم اغفر، لی الذنوب التی تهتک العصم
اللهم اغفر، لی الذنوب التی تنزل النقم
اللهم اغفر، لی الذنوب التی تغیر النعم
اللهم اغفر، لی الذنوب التی تحبس الدعاء
اللهم اغفر، لی الذنوب التی تنزل البلاء
اللهم اغفر، لی الذنوب التی تقطع الرجاء
اللهم اغفر لی ، کل ذنب اذنبته و کل خطیئة اخطاتها
اللهم.................
شب جمعه همگی بخیر ......... التماس دعا
|
|