شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
17592
نام: از یاد رفته
شهر: امید فردا
تاریخ: 2/28/2006 12:55:21 PM
کاربر مهمان
 
. خدمت تمامي دوستان عزيز عرض سلام و خسته نباشيد دارم
.اميدوارم كه روزهاي پايان سال را به خوبي و خوشي سپري كنيد

متن بسيار جالبي رو امروز خوندم و فكر كردم موقعيت بسيار خوبيه كه اين متن رو براي گروه ارسال كنم ،اميدوارم تمامي دوستان از جمله شخص خودم پي به ارزش ارتباطهاي خودمون ببريم ه

دوستي از ديدگاه من كلمه مقدسي است .هر كسي را كه دوست
ميخوانيم يعني پرده افكار خويش و چه بسا قلب خويش را ساده
و بي ريا با او قسمت ميكنيم . دوست يعني درختي براي گرفتن
خستگي ... تا به حال فكركرده اي كه چند تن از دوستان خود را
سالهاست كه از ياد برده اي ؟ ... ميداني كه شكننده ترين روش
براي خراب كردن يك دوستي بي اعتنائيست ... ؟ انكار روزگاري
كه لبخند زدي ... اين يعني انكار خاطره ... انكار روزي كه خستگي
خود را زير سايه يك درخت مهربان گرفتي ...انكار محبت ...
از آنروز كه مرا دوست خواندي ندانسته قلب اندوهناك خويش را به
دستهاي قدرتمند تو سپردم تا به نسيم صبح تازگي بدهي نه به باد
فراموشي ! نميدانم ، ميداني چقدر در اين لحظه عزيز به تو نيازمندم؟ شايد فكر نكرده باشي كه براي من گاهي هواي نفس
كشيدن مي شوي ! اگر ميدانستي تا اين پايه بيرحمانه بي اعتنايي نمي كردي ... ميل به صميميت نشانه قوت است ... نه ضعف بلوغ است ... نه نياز عصبي ... براي من همين كافيست كه پس از گذشت هزار سال نوري يك روز صداي تو را از كيلومترها آنطرفتر بشنوم كه سلام ... همين كه سلامتي براي من كافيست .
من به قدرت روح تو نيازمندم خورشيد سادگي و مهر غروب نكن ...! كاش مي شد عاشق يك دوست شد ...! اما انگار دوست ، دوست است وپيام دوست مهر است ... محبت است ... لبخند معشوق ، معشوق عشق يك ستاره است ... كه به زودي رو به زوال خواهد رفت ...!
من ميخواهم تا ابد به رويم لبخند بزني ...

يادم باشد حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد
نگاهي نكنم كه دل كسي بلرزد
چيزي ننويسم كه آزار دهد كسي را یاحق
17591
نام: راضیه
شهر: یزد
تاریخ: 2/28/2006 12:48:56 PM
کاربر مهمان
  delam az hame chiz gherefte mikham faryad bezanam
17590
نام: سورنا
شهر: نزدیک کربلا
تاریخ: 2/28/2006 11:47:25 AM
کاربر مهمان
  ببخشید منظورم«وعده»بود!
وای که چقدر از غلط املایی متنفرم!!
17589
نام: سورنا
شهر: نزدیک کربلا
تاریخ: 2/28/2006 10:49:13 AM
کاربر مهمان
  سلام
به همه سلام
دلتنگ جان از دور از کربلا!
من هیچ ادعایی ندارم.غیبگو هم نیستم.اما در پیشگاه تمام حرف دلیها اجازه بهتون میدم چنانچه به کربلا مشرف نشدین سر همون پل صراطی که خودتون دعده کردین هر چی خواستین به من بگید.
خروش جان !بی زحمت فردا صبح سر نماز صبح برای من دعا کنید.
عبدالفاطمه پیامم یادتون نره.
پانیذ جان!من همیشه به یادتم تو چی؟

ملتمس دعاتون"سورنا"از نزدیک کربلا
17588
نام: خروش!
شهر: همين دور و برا
تاریخ: 2/28/2006 10:27:35 AM
کاربر مهمان
 
يا مَولانا يا صاحِبَ الزَّمان

اَلغَوث اَلغَوث اَلغَوث

اَدرِكني اَدرِكني اَدرِكني

اَلسّاعَه اَلسّاعَه اَلسّاعَه

اَلعَجَل اَلعَجَل اَلعَجَل
17587
نام: میثم
شهر: همدان
تاریخ: 2/28/2006 10:18:29 AM
کاربر مهمان
  اندکی صبر سحر نزدیک است
یا مهدی (عج)
17586
نام: وحید
شهر: کرمانشاه
تاریخ: 2/28/2006 10:14:55 AM
کاربر مهمان
  خیلی خمبه آموزشتون
17585
نام: گمنام
شهر: غربت
تاریخ: 2/28/2006 10:14:09 AM
کاربر مهمان
  ای یار گمشده
من در سکوت خلوت شبهای تلخ خویش
در جستجوی تو
مرغ خیال را پرواز میدهم
همراه هر نسیم،به هر سو می دوم
نام تو را به زمزمه ی عاشقانه ی
آواز می دهم

17584
نام: خروش!
شهر: همين دور و برا
تاریخ: 2/28/2006 10:13:28 AM
کاربر مهمان
  خداونداااااااااااااااااااااااااااا

تو را به جان دو كبوتر غريب مدينه، خروش را بيامرز... خروش را بيامرز..


17583
نام: حالا دیگه هیچی!!!!!!!!!!!
شهر: همین دور و برا !!!!!!!!!!
تاریخ: 2/28/2006 9:44:28 AM
کاربر مهمان
  به نام خدا
سلام
خروش غم دلم را با حضور بی حضورت شاد کردی وندای
تنهایی ام را با سکوتت به بغض نشاندی
حق با توست ولی من نه از ترس بدنامی که به حرمت خواست شما..............
خدایار ونگهدارتون والتماس دعا
<<ابتدا <قبلی 1765 1764 1763 1762 1761 1760 1759 1758 1757 1756 1755 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved