اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 161 |
نام:
مرتضی
شهر:
تهران
تاریخ:
9/8/2003 7:42:06 PM
کاربر مهمان
|
سلام علیكم
واقعا" باید از شماها كه جنگ را فراموش نكرده اید
تشكر كرد؟...
درجامعه ای كه هیچ كس همت ومتوسلییان واوینی ها را
نمی شناسد. در صورتی كه اینها بچه های همین خاك بودند.
از شما درخواست دارم هرچه بیشتر سعی و تلاش برای زنده
نگاه داشتن یاد شهدا كنید چه در تلویزیون ورادیو و
برگزاری نمایشگاه و ...
والسلام
بسیجی مرتضی غربی
|
|
| 160 |
نام:
مرتضی غربی
شهر:
تهران
تاریخ:
9/8/2003 7:41:03 PM
کاربر مهمان
|
سلام علیكم
واقعا" باید از شماها كه جنگ را فراموش نكرده اید
تشكر كرد؟...
درجامعه ای كه هیچ كس همت ومتوسلییان واوینی ها را
نمی شناسد. در صورتی كه اینها بچه های همین خاك بودند.
از شما درخواست دارم هرچه بیشتر سعی و تلاش برای زنده
نگاه داشتن یاد شهدا كنید چه در تلویزیون ورادیو و
برگزاری نمایشگاه و ...
والسلام
بسیجی مرتضی غربی
|
|
| 159 |
نام:
نوكر زهرا(س)
شهر:
یزد
تاریخ:
9/8/2003 2:09:55 PM
کاربر مهمان
|
هواللطيف
السلام عليك يا مولا يا امير المومنين (روحي فداك)
امروز دوشنبه ۱۷شهریور مصادف با۱۱ماه مبارك رجب است.دو روز دیگر میلاد با سعادت مولی الموحدین حضرت علی بن ابیطالب است.بياييد ازريحانه هستي، گل باغ مصطفي ،تمام هستي مرتضي، فاطمه زهرا(سلام الله عليها)عيدي بخواهيم.فاطمه جان در روز ميلاد علي(ع) عيدي ما يادت نرود.منتظر عيدي شما هستيم.
قربان مهرو محبتت فاطمه جان:
برو بچه هاي كتابخانه مركزي(بخش فهرست نويسي)
|
|
| 158 |
نام:
عبدالرقیه
شهر:
تهران
تاریخ:
9/8/2003 2:05:28 AM
کاربر مهمان
|
وبلاگ اين حقير شامل دروس اخلاق حاج مجتبی تهرانی می باشد.بحث فعلی غيبت:۱.تعريف غيبت ۲.فرق غيبت و تهمت ۳.کفاره غيبت ۴.ردٌٌٌغيبت ۵. شرايط حرمت غيبت ۶ http://saffron.blogsky.com موارد جواز غیبت
|
|
| 157 |
نام:
مهرداد
شهر:
تهران
تاریخ:
9/7/2003 9:06:33 PM
کاربر مهمان
|
من هيچ گاه بيش از سه جمله ي اول اين نامه چيزي ننوشته ام : هيچ باوري نداشتن ، منتظر چيزي نبودن ، اميد داشتن به آن كه روزي اتفاقي بيفتد .
اما مي دانم كلمه ها از زندگي ما عقب هستند .
تو هميشه از آنچه من انتظار داشتم جلوتر بودي .
تو هميشه غير منتظره بودي .
پس به من بياموز معني واقعي زندگي را، اي بهترين آموزگار زندگي من !
مهرداد ? پانزدهم شهريور سال هزارو سيصد و هشتاد و دو هجري شمسي ? دفتر دانشکده فني
|
|
| 156 |
نام:
مهرداد
شهر:
تهران
تاریخ:
9/7/2003 9:05:52 PM
کاربر مهمان
|
و تو معني واژه هايي هستي که در هيچ واژه نامه اي نيافته ام.
تو مي داني!
اندشه ها خيلي دور نيستند،
آني که ميان زاهدان و ملحدان خط مي کشد،
طرز بيان است؛
و گفته هاي تو را آنگونه که سزاور است نمي فهمند .
و من!
مني که برگزيده شده ام تا خود باشم!
از ميان تمام زبانها ،
زبان بي زباني را برمي گزينم؛
و تو زبان مرا مي فهمي!
و تو مي داني از دريچه من چه چيزهايي ديده مي شود!
و تو خوب مي داني چه کسي دريچه ي پستوي مرا گشود!
با من!
به زبان من سخن بگو!
تا بهانه اي دست آنان که در سطح واژه ها شناورند ندهيم.
عشق من !
من از سر زمين رويا ها باز مي گردم ،
آنجا سرزمين زيبايي است .
مثل زمانهاي كودكي، آنجا ديوها و فرشته ها باهم كنار مي آيند.
سنگ ها ، آب ها ، آسمان ها،چهره ها ؛ و نام تو كه همه جا در نام سنگ ها ، آب ها ، آسمان ها و چهره ها آواز مي خواند .
مدت هاست كه بدون تو جايي نمي روم،
تو را با خود به ساده ترين مخفيگاه هاي ممكن دلم مي برم ،
تو را درزير پوست شاديم مخفي مي كنم ، مثل يك نامه ي عاشقانه در روز روشن ...
من از وقتي تو نوشته هايم را مي خواني ، مي نويسم .
از وقتي اولين نامه را نوشتم،
نامه اي كه نمي دانستم مفهومش چيست،
نامه اي كه معنايش را تنها در چشمان تو مي توان يافت.
|
|
| 155 |
نام:
مهرداد
شهر:
تهران
تاریخ:
9/7/2003 9:05:01 PM
کاربر مهمان
|
زندگي براي پير محله مان ،
يعني در غم بشر نشستن،
يعني قصه هاي درهم غم را از نم نم باران شنيدن،
يعني بي تکان گهواره رنگين كمان را در کنار بام ديدن،
يعني در شب برفي پيش آتش دلها نشستن و دل به رويا و آروزهاي انان سپردن،
يعني قران ، ديوان حافظ و شمس خواندن،
يعني همدردي با پرستوهاي بي جفت شده در هنگام کوچ،
مادرم مي گفت: پيربابا، زبان اشياء و موجودات را مي فهمد!
............................................................................
و اين چرخه تا ابد ادامه خواهد يافت ...
آري! زندگي زيباست!
اما ، زندگي شايد جستجوي گم شده اي باشد،
که حتي يک نفس نيز از ما دور نبوده است ؛
شايد شنيدن جواب سلامي باشد،
که براي شنيدنش روزي هزار بار سلام کرده اي،
جوابي بوده،
و تو نشنيده اي.
و شايد زندگي!
دنباله اي تصاعدي باشد!
با قدر نسبت مرگ؛
و شايد!
و شايد!
و شايد!
.....
من هرگز غصه ي پرندگان اسير را نخواهم خورد!
زيرا مي دانم که اين قفس است که آزادي را معني مي کند؛
نگراني من از کودکي نيست !
که به خانه بازنگشته،
من نگران کودکي هستم!
که هر روز به خانه باز مي گردد ،
از همان راهي که پدرش بازمي گشت!
و پدر بزرگش!
و پدر پدر بزرگش.
اما تو براي من!
راهي هستي که گويي هزار بار پيموده ام،
ولي هر بار به نظرم اين راه زيبا تر شده؛
|
|
| 154 |
نام:
یوسف
شهر:
تهران
تاریخ:
9/6/2003 6:26:18 AM
کاربر مهمان
|
فقط التماس دعاء
|
|
| 153 |
نام:
رضا
شهر:
چالوس(مازندران)
تاریخ:
9/5/2003 8:59:01 PM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام
آیا امكان همكاری با شما میسر است ؟
آیا در مورد كار اجرایی درتشكیل نهاد منسجم كه بتواند جوانان خوب سراسر كشور را به عرصه كارهای اجرایی (نه فقط كار هیاتی) تشویق كند , وجود دارد ؟
در صورت امكان با ایمیل بفرستید چون در حال حاضر شماره تماس برقرار نمیباشد.
|
|
| 152 |
نام:
عبدالرقیه
شهر:
تهران
تاریخ:
9/4/2003 8:32:48 PM
کاربر مهمان
|
وبلاگ معرفی شده از روی دروس اخلاق حاج مجتبی تهرانی هر روز update می شود.(موضوع فعلی:غیبت)http://saffron.blogsky.com
|
|
