شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
16572
نام: علی
شهر: تهران
تاریخ: 2/1/2006 4:11:31 AM
کاربر مهمان
  سلام:
بی معرفت جان! ممنون از دعاهایی که کردی! و ممنون از مداحی ای که توی وبلاگت گذاشتی!
امیدوارم تو این هدفی که انتخاب کردی موفق باشی!
ما که تبلیغ وبلاگت رو می کنیم...
باز هم ازت تشکر می کنم

علی از تهران
16571
نام: بی معرفت
شهر: غریبستان
تاریخ: 2/1/2006 3:36:48 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه بچه های خوب حرف دلی:
شهید گمنام/خروش/بازمانده/عبدالفاطمه/آقا سید محمد حسین/علی آقا از تهران/آقای اسلامیان/سورنا/بی قرار/ حسین کیمیا/.../همه ی عزیزانی که اسمشان از زبان خاکی ما افتاد ولی از زبان اهل آسمانها هیچوقت نمی افته!
ایام عزاداری سید الشهدا است...
ان شاءالله اشک چشماتون هیچوقت خشک نشه
ان شاءالله با معرفت برای اباعبدالله عزاداری کنید
ان شاءالله حق گریه کردن رو ادا کنید
ان شاءالله عرق سینه زدن بر تنتون بشینه!
ان شاءالله دل حضرت زینب رو با عزاداریاتون شاد کنید
ان شاءالله عاشورایتان پر شور باشه!
ان شاءالله حب آقا هیچ وقت تو دلاتون کمرنگ نشه!
ان شاءالله با عشق حسین (ع) زندگی کنید!
ان شاءالله با عشق حسین (ع) بمیرید... شهید از دنیا برید!
ان شاءالله اون دنیا با اباعبدالله محشور بشید...
ان شاءالله اون دنیا هم، باهم باشیم
ان شاءالله بینیمش...
ان شاءالله که آقا بیاد...
ان شاءالله داغ هیچکدومتون رو نبینم!

برای برادر کوچیتون هم دعا کنید!


-----------------------------------------
به وبلاگ ما هم سر بزنید. خوشحال می شیم!
آدرسش عوض شده :
http://bimarefat.parsiblog.com
16570
نام: عبدالفاطمه
شهر: همین نزدیکی
تاریخ: 2/1/2006 3:21:21 AM
کاربر مهمان
  يا الله
سلام
امروز از اون روزاييه كه آدم نمي دونه حالش خوبه يا بد!!!
امروز از اون روزاييه كه اگه بگذره بايد سال ها به انتظار بنشيني تا شايد دور گردون بچرخه و بچرخه تا يه روزي مثل امروز بشه هم 12 بهمن و هم دوم محرم!
ديشب كه داشتم فكر مي كردم، مهربوني گفت فردا رو تو دلت ثبت كن كه ديگه شايد نياد و نبيني!
راستم مي گفت! آخه آدم مي مونه تو غربت سالارشهيدان.............
مي دوني چيه!؟ داشتم فكر مي كردم كه اگه واقعه ي كربلا نبود ما چي داشتيم كه باهاش صفا كنيم و بهش بنازيم كه تونسته بعد 1400 و اندي سال پيش تا حالا تداعي كننده ي پايداري اسلام و شيعيان باشه!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعاً چي داشتيم!؟؟؟؟ داشتم فكر مي كردم اون موقع همه ي سال منتظر چي مي نشستيم تا بريم در خونه خدا و بگيم آره خداي من! ما حسين داريم و ابوالفضل ، همونايي كه تا حالا به غيرت و به نامشون دينت پايدار مونده، چي داشتيم به خدا بگيم!؟ چي مي گفتيم!؟ وقتي چرخ گردون نا مروتي مي كرد كي رو داشتيم تا واسطه بشه بين ما و پروردگارمون تا گره از مشكل دلمون وا كنه!؟
داشتم فكر مي كردم آقا چقدر غريب بوده............
نمي دونم چرا اسم كربلا كه مياد آسمون چشمام بي قراري مي كنه و ياد مظلوميت اسلام و شعيه مي افتم
خداي من! اله ناز من! تو يه همچين روزي وقتي آقا وارد نينوا شد مي دونست كه آخرش چيه و چقدر سپاه جور جلوش مي ايستن و غربت يارانش دل آدم رو مي سوزونه، وقتي مولا وارد كربلا شد مي دونست كه بعضي ها! شبونه از ترس مرگ و از آزمندي روزگار تنهاش مي گذارن و مي رن ولي خميني ايران ما مي دونست كه پشتش رو خالي نمي كنن كه بلكه زيادتر هم مي شن، ولي وقتي تو يه همچين روزي امام خميني ما وارد ايران شد مي دونست كه چه دل هاي مشتاقي به انتظار قدومش نشستن، وقتي مولا وارد كربلا شد مي دونست به وصال محبوب مي رسه و وقتي خميني ما وارد ايران شد مي دونست دل خيلي ها رو با خودش همراه رسيدن به وصال مي كنه
وقتي مولا وارد نينوا شد مي دونست راه آخر رفتنه ولي وقتي امام خميني ما وارد ايران شد مي دونست تازه شروع راه رفتنه
مولاي من!..............نه! مولاي دل من هم مي دونست كه تازه شروع كاره تاريخه! بايد ديوار هاي زمان رو شكست و واقعه رو تو خود كربلا ديد وآشنا شد با رمز استواري اسلام وبه شانه كشيدن مظلوميت شيعه، تو كلام مقتدرانه ي عقيله العرب.
خدايا! دل آدما مي تونه با تربيت درست حتي نواي الله گفتن يه كلاغ رو هم بشنوه و گاهي وقتا مي تونه حتي صداي هل من ناصر ينصرني مولاش رو هم نشنوه! عجبا از اين تفاوت!!!!
خداي من! مي بيني چطور مي مونم تو گفتن حرف دلم!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
يه روز فكر مي كردم اين روزگاره كه با من سر ناسازگاري گذاشته ولي بعدش از پيري شنيدم كه مي گفت: جوان به كجا چنين شتابان !؟ بايست و خود روزگار بساز كه تو را چه مي شود در كار خدايي كردن!؟؟
اولش نمي فهميدم يعني چه!؟ مگه مي شه آدم روزگار بسازه!!!!!!!!؟
خداي من! اين من بودم كه تسليم روزگار شده بودم از جنگ مي هراسيدم ولي حالا اگه خشونت طلب و فاشيستم بخونند مي دونم برا چي جنگ مي كنم! اصلاً اين جنگيدن رو از كجا ياد گرفتم! وقتي دلم به حادثه كربلا چشم ديدن و گوش شنيدن يافت، فهميدم كه چرا بايد تسليم زور نشد وتسليم روزگار........... اله من! دنيا دنياي عجيبيه! سخت مي شه دنيا رو تو چنگ بگيري و با خودت همراهش كني تا حرفت رو بخونه! دنياست ديگه! خداي من! گاهي وقتا دلم تنگ مي شه برا روزايي كه.....
الهي! چه بگويم از دردي كه بر جانم است و شيرينتر از
16569
نام: محسن
شهر: تهران
تاریخ: 2/1/2006 3:06:05 AM
کاربر مهمان
  دوست دارم چه از لحاظ عقلي و قلبي، با آقاي بهجت همنشين باشم. دوست دارم توان ماليم انقدر بود تا بتوانم در قم يا مشهد زندگي كنم ولي افسوس....
16568
نام: پویا
شهر: گرگان
تاریخ: 2/1/2006 2:36:05 AM
کاربر مهمان
  سلام به حسین.........!

سلام به عباس علمدار

سلام به کربلا
16567
نام: شقایق
شهر: تهران
تاریخ: 2/1/2006 2:24:39 AM
کاربر مهمان
  خدایا از تو ممنونم . نمی دونم چه جوری تشکر کنم. خدایا بندت خوب حمایت کردی.یا ابا الفضل من تا اخر عمرم به خاطر این لطف نوکرت بودم وهستم.
16566
نام: سید محمد حسین
شهر: تهران
تاریخ: 2/1/2006 1:47:38 AM
کاربر مهمان
  اجل بيا كه تحمل دگر به جانم نيست

ز هجر و داغ رفيقان دگر توانم نيست



سروش غيبي و دست به عالم ملكوت

به غير ذكر تو يا رب بر اين زبانم نيست



تحملي نبود اين دل حزين مرا

مگر تواش بنوازي كه اين گمانم نيست



يكي يكي رفتند و طاقت از كفم بردند

خدا، تو مي داني جرات فغانم نيست



نشسته ام رسد نوبت وصال حقير

به غير وصل تو يا رب عزيز جانم نيست



دل خزان زده ام تاب انتظارش نيست

رسان ز غيب دوايي، دگر توانم نيست



مرگ اگر مرد است گو نزد من آی

تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
16565
نام: سید محمد حسین
شهر: تهران
تاریخ: 1/31/2006 11:59:20 PM
کاربر مهمان
  جناب دریا انشاء الله خوشبخت بشید. برای عاقبت به خیریتون دعا می کنم. یه بنده خدایی می گفت از خدا بخوایید مشکل زندگیتون اگر هست؛ فقط مشکل مالی باشه. چون حلش از همه ی مشکلات راحت تره. و اصولاً نمک زندگیه. چند سال دیگه همین مشکلات می شه خاطرات شیرین زندگیتون. پس حالا که توی این امتحان خدا هستید سعی کنید جوری عمل کنید که بعداً پشیمون نشید. مقاوم باشید. خدا داره نگاهمون می کنه. بیایین یه کاری کنیم که خدا از ما به عنوان طفیلی های خودش لذت ببره.
16564
نام: بی قرار
شهر: تهران
تاریخ: 1/31/2006 4:52:27 PM
کاربر مهمان
  سلام!
یا حسین........
۱.خواهر خوبم دریا!
شما امیدت به خدا باشه همونطور که هست از صاحب عزای این ماه هم کمک بگیر البته من اسم این مشکلات رو مصائب شیرین میذارم...
۲.دوستان خوبم عبدالفاطمه باران زمینی و حسین آقای کیمیا!
خیلی خوش اومدید منتظر مطالب نابتون هستیم.
داداش کوچیکتون بی قرار
16563
نام: وحیده
شهر: تبریز
تاریخ: 1/31/2006 1:54:27 PM
کاربر مهمان
  یا مهدی زود زود بیا بیا
<<ابتدا <قبلی 1663 1662 1661 1660 1659 1658 1657 1656 1655 1654 1653 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved