اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 15622 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
1/5/2006 2:24:41 AM
کاربر مهمان
|
به نام خداي شهيدان و سلام بر همه موافقان و مخالفان!!!
عمليات كربلاي5 بود. شلمچه زير آتش بسيار سنگين دشمن ، قرار داشت. امان از اين شلمچه؛ هر چه كتاب در مورد آن بنويسند، باز مي شود در باره اش حرف زد.
يادشون بخير؛ دو تا بچه مدرسه اي بسيجي داشتيم كه هميشه با هم بودن. بسيار به ندرت مي شد اونها را تنها ديد. اهل تهران بودن. يه روز اومدن تو قرارگاه تاكتيكي؛( محل كارشون ، يكي از زير مجموعه ها بود) تقاضاي 5 روز مرخصي كردند. منطقه خيلي حساس بود و معمولاً نو اونجور موقعيت ، مرخصي داده نمي شد. اصرار كردند. نمي دونم اون وسط چي شد كه بالاخره 5 روز مرخصي صادر شد و اونها رفتندتهران.
3 روز ديگه، دقيقاً يادم هست يك روز پنجشنبه اي بود براي يه كار خاصي تو يك محدوده خيلي خطرناك، به چند تا نيرو احتياج شده بود. گفتيم از زير مجموعه چند نفر بيان.
مدتي بعد نيروها اومدن. ديدم اون دو تا برادر هم جزوشون هستن. اگر چه از برگشتنشون خيلي خوشحال شده بودم اماگفتم شما كه مرخصي رفته بوديد چي شد پس؟؟ گفتند كارمون زود تموم شد امروز صبح رسيديم. گفتم پس شما چون تازه از راه رسيديد و خسته ايد برگرديد و بگيد 2 نفر ديگه را بفرستن. خيلي ناراحت شدن ولي از حركاتشون هم معلوم بود كه قصد برگشتن ندارن اما بدون اينكه مقاومتي بكنن همونجا روي گوني هاي شن نشستن.
چند لحظه بعد كه من به اونها نگاه كردم كنايه از اينكه پس چرا برنمي گرديد؟ حقيقتش يادم نيست به من چي گفتن. اما هر چي كه بود ، كاري كردن كه راضي شديم اونها هم تو مأموريت شركت كنن. حالت خاصي داشتن . بقول بچه هاي جبهه ، نور بالا مي زدن. نه اينكه اين را الآن بگم. واقعاً همون موقع ، مشخص بود. بهر حال اونا به همراه بقيه بچه ها ، عازم محل مأموريت شدن. حدود يكساعت گذشت كه صداي بيسيم دراومد(504 ،504 ) كد 504 به معناي اين بود كه شهيد داريم. بيسيم چي پرسيد : چند تا؟ جواب اومد 2 تا.
بچه ها بعد از مأموريت به مقر اصليشون برگشتن. البته تو اون مأموريت يكي از دوستان بسيار با صفاي من هم مجروح شد و بعد در بيمارستان صحرايي شهيد شد كه در مورد اين شهيد بزرگوار تو يك فرصت ديگه صحبت مي كنم. بهر حال گفتيم شهدا را كه هنوز هم نمي دونستيم چه كساني هستند از اون معركه ، مستقيم بيارن قرارگاه تاكتيكي. هرچند كه من تو ضمير ناخودآگاه خودم مي دونستم چه خبره!! چند دقيقه بعد راننده اي كه باهاشون بود در حالي كه سر تا پاش خيس و گلي بود ((دشمن براي زمين گير كردن ما ، بخش وسيعي از منطقه را به آب بسته بود و شلمچه پر از آب و گل و شل بود)) يك كمي هم موجي شده بود اومد تو سنگر و بدون اينكه چيزي بگه با حركت چشم و سرش به من فهموند كه شهدا را آورده. از سنگر رفتم بيرون. عقب لندكروز دو شهيد> زير پتو بودن.آهسته پتو را كنار زدم. خيلي غمگين شدم. همون دو تا بسيجي بودن كه مثل هميشه كنار هم و تبسم روي لباشون و….
بعد از يكماه كه كارامون يك كم سبكتر شده بود با چند تا از بچه هاي جامونده! تصميم گرفتيم براي عيادت از خانواده هاي دوستانمون كه تو اين عمليات شهيد شدن، به چند شهر كشور بريم. خونه اين دو تا بسيجي مهربون هم تو يكي از كوچه پس كوچه هاي جنوب شهر تهران بود حتي خونه هاشون هم كنار هم بود. اونجا وقتي از مادرشون پرسيدم: اينها كه مرخصيشون تموم نشده بود چرا برگشته بودن منطقه؟؟ گفتند:: ما هم بهشون گفتيم اما اونها در حالي كه به همديگه نگاه مي كردند و مي خنديدند، گفتند : ( ماصبح روز پنجشنبه ، حتماً بايد شلمچه باشيم.)!!!
بازم دلم گرفت. نمي دونم چي بگم. ولي مي خوام
|
|
| 15621 |
نام:
ناشناس
شهر:
غریبستان
تاریخ:
1/5/2006 2:22:38 AM
کاربر مهمان
|
سلام
بازم آشفتگی و سردرگمی
بازم بیقراری و تنهایی
بچه ها به خدا ما جز خدا کسی رو نداریم . هیچ کس رو . قرار بیقرارها تنها خداست . قبول دارم که گاهی مشکلات اونقدر فشار میاره که از پا درمیاییم. اما چرا بجای استغفرالله کفرگویی و انکار محبت و رحمانیت خدا ازش ظرفیت تحمل و صبر و شکیبایی رو طلب نمیکنیم.
شما رو به خدا برید زندگی حضرت ایوب و مطالعه کنید ، چرا راه دور زندگی پیامبر (ص) . ائمه که هر کدوم به نوعی مورد امتحان الهی قرار گرفتند. برید تنهایی حضرت رقیه رو دریابید . شما رو به خدا مناجات امیرالمومنین رو بخونید و باور کنید که همه ما گرفتار این دنیا هستیم و جز خدا کسی نمیتونه از این گرفتاری ما رو رها کنه
شما رو به خدا از خدا طلب وسعت قلب کنید.
دوستای خوبم ........... به مهربونی خدا سپردمتون.
الا بذکر الله تطمئن القلوب
یا علی
|
|
| 15620 |
نام:
فاطمه مرادی
شهر:
تهران
تاریخ:
1/5/2006 1:47:27 AM
کاربر مهمان
|
عشق
|
|
| 15619 |
نام:
فاطمه مرادی
شهر:
تهران
تاریخ:
1/5/2006 1:47:26 AM
کاربر مهمان
|
عشق
|
|
| 15618 |
نام:
سورنا
شهر:
نزدیک کربلا
تاریخ:
1/5/2006 1:45:27 AM
کاربر مهمان
|
یا کریم الصفح
1-سلماجان من حرف دل شما و همه عزیزانم را روی چشمم می گذارم.شما بزرگی و من حرف دلتان را قبول دارم.
2-حاج آقا بیقرار،منتظر و خروش باصفای حرف دل!من شرمنده محبتتان هستم.
3-من باب جواب دادن درسم به حضورتان عرض می کنم«یاس از جنود شیطان است».
<><><><><><><><><><><><><>
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است -------دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است
,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
به دنبال شادی بگردیم،چون غمها خودشان به سراغمان می آیند.(جک لندن)
ملتمس دعایتان "سورنا "از نزدیک کربلا
|
|
| 15617 |
نام:
آزیتا تهرانی
شهر:
دبی
تاریخ:
1/5/2006 1:42:18 AM
کاربر مهمان
|
حاج آقا
از دل چه گویم که هرچه گویم کم است
نمیدانم چه کنم
خواستگاران بسیاری دارم
ولی هیچ کدام به دلم نمی نشینند
اما یک نفر هست که من او را دوست دارم ولی او مرا نمی خواهد
به نظر شما من چه کنم؟
|
|
| 15616 |
نام:
رامتین
شهر:
تهران
تاریخ:
1/5/2006 1:31:33 AM
کاربر مهمان
|
عاشقم
|
|
| 15615 |
نام:
پگاه
شهر:
تهران
تاریخ:
1/5/2006 12:11:58 AM
کاربر مهمان
|
سلام حاج اقا
اخه حاج اقا الان دخترها نمیتونن ازدواج کنند
چون کسی پیدا نمیشه من به فکر ازدواج هستم
من حاضرم با کسی ازدواج کنم که ۲۰ سال از
خودم بزرگتر باشه ولی وضع خوبی داشته باشه
ولی کو ؟
|
|
| 15614 |
نام:
منتظر
شهر:
شیراز
تاریخ:
1/4/2006 9:56:37 PM
کاربر مهمان
|
اعمال شب عرفه
اين شب از ليالي متبرک وشب مناجات با قاضي الحاجات است و توبه در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است . کسي که آن شب را به عبادت به سر آورد، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. براي اين شب اعمالي ذکر شده است:
1- روايت شده که دعاي ذيل خوانده شود که هر کس آن را در شب عرفه يا در شبهاي جمعه بخواند، خداوند او را بيامرزد.
اللهم يا شاهد کل نجوي... ( به صفحه 417 مفاتيح الجنان روي سايت مراجعه نماييد . )
2- هزار مرتبه تسبيحات زير گفته شود.
" سُبحانَ الذَي في السماءِ عرشُهُ، سُبحانَ الذَي في الارضِ حُکمُهُ، سُبحانَ الذي في القُبُور قَضاؤُهُ، سبحان الذي في البَحرِسَبيلُهُ، سبحان الذي في النارسُلطانُهُ، سبحان الذي في الجَنَّةِ رَحمَتُهُ، سبحان الذي في القِيامَةِ عَدلُهُ، سبحان الذي رَفَعَ السَّماءَ، سبحان الذي بَسَطَ الاَرضَ ، سبحان الذي لا مَلجَاَ وَ لا مَنجا مِنهُ اِلاّ اليه."
3- دعاي اللهم من تَعََّبَا وَ تَهَيا وَ اَعَدَّو استـَعدَّ لِوِفادةٍ... ( به صفحه 54 مفاتيح الجنان روي سايت مراجعه نماييد . ) که در اعمال شب و روز جمعه نيز وارد شده، خوانده شود.
4- زيارت امام حسين عليه السلام.
روز نهم (روزعرفه)
روزعرفه از اعياد عظيمه است اگر چه به اسم عيد ناميده نشده است. آن روز، روزي است که خداوند بندگان خويش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و جود و احسان خود را براي ايشان گسترانيده و شيطان در اين روز خوار و حقيرتر از ديگر اوقات خواهد بود.
روايت شده که در روزعرفه اي امام سجاد عليه السلام صداي سائلي را شنيد که از مردم کمک مي خواست. امام به او فرمود: واي بر تو آيا در چنين روزي از غير خدا سوال مي کني؟ حال آن که در اين روز فضل خدا حتي شامل بچه هاي به دنيا نيامده نيز مي شود. براي اين روز اعمالي ذکر کرده اند:
1- غسل.
2- زيارت امام حسين عليه السلام که برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد مي باشد. اگر کسي توفيق يابد که در اين روز به حرم امام تشرف پيدا نمايد ثوابش کمتر از کسي که در عرفات باشد نيست.
3- بعد از نماز عصر پيش از خواندن دعاي روز عرفه، در زير آسمان دو رکعت نماز به جاي آورده و نزد خداوند به گناهان خود اعتراف نمايد. دررکعت اول بعد از حمد، توحيد و در رکعت دوم بعد از حمد سوره کافرون بخواند.
4- روزه اين روز براي کسي که ضعف پيدا نکند و روزه اش مانع از انجام اعمال نشود مستحب است.
5- تسبيحاتي که در اعمال شب عرفه ذکر شد، خوانده شود. و پس از آن ذکر " سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر" صد مرتبه، سوره توحيد صد مرتبه، آية الکرسي صد مرتبه و صلوات صد مرتبه گفته شود و پس از آن اذکار "لا اله الا الله وحده لا شريک له له الملک وله الحمد يحيي و يميت و يميت و يحيي و هو حي لا يموت بيده الخير و هو علي کل شي قدير، استغفرالله الذي لا اله الا هوالحي القيوم و اتوب اليه ، يا الله، يا رحمن، يا رحيم، يا بديع السموات و الارض يا ذالجلال و الاکرام ، يا حي يا قيوم، يا حنان يا منان، يا لا اله الا انت، امين" ، هر کدام ده مرتبه گفته شود و بعد از آن دعاي اللهم اني اسئلک يا من هو اقرب الي من حبل الوريد يا من يحول بين المرء و قلبه يا من هو باالمنظر الأعلي و بالافق المبين يا من هوالرحمن علي العرش استوي يا من ليس کمثله شي و هو السميع البصير اسئلک ان تصلي علي محمد و ال محمد را بخوان و حاجت خود را از خداوند طلب نما.
6- صلواتي از امام صادق عليه السلام روايت شده که باعث سرور اهل بيت عل
|
|
| 15613 |
نام:
سر درگم
شهر:
تبریز
تاریخ:
1/4/2006 9:02:55 PM
کاربر مهمان
|
نمی دونم خدا چرا جوابمو نمیده آخه من به راهنمائش نیاز دارم شما می گید چی کار کنم تا صدامو بشنوه
|
|
