اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 1512 |
نام:
محمد
شهر:
تهران
تاریخ:
4/15/2004 2:04:47 PM
کاربر مهمان
|
اللهم عجل لولیک الفرج
رفقا برای ظهور آقا خیلی دعا کنید و بیش از اون عمل کنید...این است انتظار حقیقی
یاعلی
|
|
| 1511 |
نام:
احمد حمیدی
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/15/2004 12:43:30 PM
کاربر مهمان
|
با سلام به تمام عاشقان دل شکسته
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی دانم گوزه گر از خاک اندام چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازی گوش
و او یک ریز و پی در پی دم گرم
خودش را در گلویم سخت بفشارد
تا بدین سان بشکند دایم سکوت مرگبارم را
تقدیم به تمام دل شکستگان
|
|
| 1510 |
نام:
یعقوب غیور
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/15/2004 12:36:06 PM
کاربر مهمان
|
ما رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب
عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهی برون آب
از درس و بحث مدرسه ام حاصلی نشد
کی می توان رسید به دریا از این سراب
زندگی از این پس به چه می ارزد؟ هیچ
به چه می ماند؟ پوچ
به چه می ارزد؟ هان...
به بهاری که نمی گرید ابر
به زمانی که نمی خندد گل
به نشاطی که ندارد صحرا
به نوائی که نیارد بلبل
زندگی بعد از تو به چه می ارزد؟ هان؟
به غروبی که ندارد اندوه
و
به امیدی که ندارد امید...
|
|
| 1509 |
نام:
helen
شهر:
united state
تاریخ:
4/15/2004 11:59:14 AM
کاربر مهمان
|
khodaya man ta key bayad sabr konam ta oono bebinam?akhe man khyeli dostesh daram
|
|
| 1508 |
نام:
شیما
شهر:
تهران
تاریخ:
4/15/2004 11:52:07 AM
کاربر مهمان
|
من می خواهم جواب نامهام را به ایمیلم بدهید باید چه كنم
|
|
| 1507 |
نام:
مینا صادقی
شهر:
تهران
تاریخ:
4/15/2004 9:53:17 AM
کاربر مهمان
|
تا باد تا فرشته رفتی وضو گرفتی با قطره قطره اشك
از جانماز چشمت بر روی خاك افتاد تسبیح بی نخ اشك
ای كاش توی سنگر انجا كه خوانده بودی حمد وتشهدت را
نزدیك بود تا من هر روز می گرفتم جشن تولدت را
|
|
| 1506 |
نام:
سید
شهر:
یزد
تاریخ:
4/15/2004 5:16:01 AM
کاربر مهمان
|
یک چشم من اندر غم دلدار گریست
چشم دگرم حسود بود و نگرسیت
چون روز وصال آمد او را بستم
گفتم نگریستی نباید نگریست
|
|
| 1505 |
نام:
اسماعیل آزادمقدم
شهر:
تهران
تاریخ:
4/15/2004 4:03:01 AM
کاربر مهمان
|
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
|
|
| 1504 |
نام:
محسن
شهر:
قم
تاریخ:
4/14/2004 10:48:39 PM
کاربر مهمان
|
سلام خسته نباشید وفقکم الله تعالی فی الدارین انشا.الله.
|
|
| 1503 |
نام:
سارا
شهر:
همه جای ایران سرای من است
تاریخ:
4/14/2004 10:18:37 PM
کاربر مهمان
|
امروز هم مثل روزهای دیگه دلم گرفته.دوست داشتم مشهد بودم تا یه گوشه دنج و خلوت واسه خودم ÷یدا می كردم و تا دلم می خواست گریه می كردم.
اونقدر كه همه دل تنگی هام رو واسه آقا بگم
ازش ب÷رسم كه چرا منو نمی طلبه.
چرا منو تو تنهایی های تلخ خودم تنها گذاشته
چرا بعد از ۲۰ سال هنوز لایق نشدم تا به ÷ابوسش برم
یعنی اینقد بی لیاقت هستم كه آقا رام نمیده
امیدوارم كسی ÷یدا بشه بتونه به این دلی كه مثل یه دریای طوفانی مطلاتم و وحشیه آرامش بده
یا علی
|
|
