اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 14932 |
نام:
سورنا
شهر:
همین دوروبرا(نزدیک کربلا)
تاریخ:
12/20/2005 6:39:38 AM
کاربر مهمان
|
سلام
خروش بزرگوار اختیار دارید جناب.بزرگی از خودتان است .همین طور است.بنده قبلا همین دوروبرایی!!!!بودم حالا نزدیک کربلایی ام.چون این دو معنی بشدت به هم نزدیکند.به یقین کربلا همیشه نزدیک همه ماست.
*****
ای منتهای روشنی صبح!
آنگاه که از شرق احساس طلوع می کنی وغنچه های نگاهت در تواتر هزار آیینه می شکفد،می شود ای نازنین قطره ای از زلال ناب نگاهت را به جام جان سوخته ام بریزی؟؟
همه هستی ام !
حالا که من ساکن خلوت ترین خرابه فراموشی ام و تو مقیم باغ سبز یاد وانتظار،به زکات این همه عنایت که متوجه توست،مرا هم یاد کن!
وای ...که چه زیباست عرض نیاز من با ناز تو...
ملتمس دعایت(سورنا )از نزدیک کربلا
|
|
| 14931 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
12/20/2005 6:18:17 AM
کاربر مهمان
|
سورناي عزيز! ســــــــــلام، رسيدن بخير ؛ انشاءالله سلامتي حاصل شده . تا جايي كه يادم مي ياد مرخصي شما فقط يك هفته بود. غيبت نكن! اضافه خدمت مي خوري ها…
راستي چند روز پيش كه لابلاي حرف دل مي گشتم، ديدم كه شما هم قبلا ((همين دور و برا)) بوديد!! باور كنيد اگه مي دونستم ، اينجوري تكيه بر جاي بزرگان نمي زدم!! به هر حال بنظرم تصادف عجيبي بود كه من اونا به فال نيك مي گيرم و خوشحالم كه (( همين دور و برا )) ، ((نزديك كربلا)) بود. بازم ببخشيد.. خيلي بزرگواري………..
|
|
| 14930 |
نام:
سورنا
شهر:
نزدیک کربلا
تاریخ:
12/20/2005 5:38:07 AM
کاربر مهمان
|
سلام علیکم جمیعا ورحمت الله
****ای خروش با صفا و نازنین
لطف فرمودی تو با شعری وزین
دست لطف حق تورا باشد پناه
یاورت باشد امیر المومنین****
ببخشید دیگه به پای شعر شما نمی رسه .اما فی البداهه بود.
همه شما بزرگواران!دلم تنگ این فضای نورانی بود.خوشحالم که دوباره سعادت پیدا کردم در خدمتتان باشم.
از ادمین بزرگوارهم ممنونم،بخاطر این حسن سلیقه.جدا دست همه درد نکند.
پانیذ عزیزم!چه بود خبر خوشت؟؟؟
برادرم حسین کیمیا خوشحالم که از حقیر یاد کرده بودی.
هدا جان از امریکا !خیلی خوشحالم که مدتی است عضو ثابت شده ای.امیدوارم همیشه بمانی.
بقیه اعضا ثابت و متحرک !به حضورهمه ارادت دارم.
ملتمس دعایتان(سورنا)از نزدیک کربلا
|
|
| 14929 |
نام:
شهید گمنام
شهر:
جزیره مجنون
تاریخ:
12/20/2005 5:20:06 AM
کاربر مهمان
|
بی قرار جان، زنده باشی برادر.
به خدا کم توفیقی ماست که در این جمع نورانی و باصفا کمتر حضور داشته باشم. شما ما را دعا کن گرفتاریهای ما حل بشه ان شاء الله به اذن و مدد خود شهدا، همینجا قول می دم که پایه ثابت حرف دل شوم
از خروش هم به خاطر این شعر زیبایش تشکر می کنم
بده مژده دلا وقت سرور است
گل یاس محمد در ظهور است
تمام کائنات از بهر دیدار
به قرآن مجید اندر نشور است
|
|
| 14928 |
نام:
بی معرفت
شهر:
غریبستان
تاریخ:
12/20/2005 4:52:48 AM
کاربر مهمان
|
علی غریب است...
- وقتي که گفتند علي بسيار خنده رو است و خليفه بايد عبوس باشد و به بهانه هاي واهي حق خلافت را از او صلب کردند.
- وقتي که 25 سال خون جگر خورد و به قول خود خار در چشم و استخوان در گلو خاموش ماند و هيچ نگفت!
- وقتي او را در حاليکه طناب به دستانش بسته بودند و عمامه اش به گردنش افتاده بود از خانه اش بردند.
- وقتي دومي (لعنت الله عليه) که دشمنش بود در ذکر فضائل او مي گفت گفت : اگر علي نبود من هلاک شده بودم!
- وقتي به خانه اش ريختند و ...
- وقتي در مسجد فرق مبارکش را ...
- وقتي بعد از شهادتش به مردم گفتند علي در محراب مسجد فرقش شکافته شد و تعجب کردند که مگر علي نماز هم مي خواند؟؟!!!
- وقتي ... وقتي ... وقتي... لحظه ها پر است از غربت علي...
علي هنوز هم غريب است!! غربت علي پايان ندارد...
در سال 40 هجري سحرگاه نوزدهم ماه رمضان که ضربت خورد فرمود:
همانگونه که نشسته بودم خواب چشمانم را ربود. رسول خدا (ص) را در خواب ديدم پس گفتم اي رسول خدا! از امت تو چه تلخي ها ديدم و از لجبازي و دشمني آنها چه کشيدم! پيامبر فرمود: نفرينشان کن! گفتم : خدا بهتر از آنان را به من بدهد و به جاي من شخص بدي را بر آنها مسلط گرداند.
(نهج البلاغه - خطبه 70 )
فداي تو اي امير مومنان
|
|
| 14927 |
نام:
شهید گمنام
شهر:
جزیره مجنون
تاریخ:
12/20/2005 4:13:30 AM
کاربر مهمان
|
خانه ی دوست کجاست؟ در فلق بود که پرسید سوار، آسمان مکثی کرد،
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت: نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است می روی تا ته کوچه که از پشت بلوغ، سر بدر می آید پس به سمت گل تنهایی می پیچی دو قدم مانده به گل پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و ترا ترسی شفاف فرا می گیرد
در صمیمیت سیال و فضا، خش خشی می شوی
کودکی می بینی رفته از کاج بلندی بالا
جوجه بر می دارد از لانه ی نور و ار او می پرسی خانه ی دوست کجاست؟
|
|
| 14926 |
نام:
نمی دانم
شهر:
اسمون
تاریخ:
12/20/2005 3:36:20 AM
کاربر مهمان
|
میلاد مسیح موعود مبارک
ای عزیزان یکدیگر را محبت کنید زیرا محبت از خداست و هر که محبت کند به او میرسد و خدا را میشناسد ان که محبت نمی کند خدا را نشناخته زیرا خدا محبت است خدا محبت است و کسی که در محبت ساکن استو خدا در او . محبنپت اینچنین در میان ما به کمال رسیده است تا ذر روز داوری ایمان داشته باشیم در محبت ترس نیست بلکه ان را بیرون میراند ما محبت می کنیم زیرا او نخست ما را محبت کرد
نامه اول یوحنای رسول
|
|
| 14925 |
نام:
محمود
شهر:
مینودشت
تاریخ:
12/20/2005 3:19:05 AM
کاربر مهمان
|
شهیدان تنها کسانی هستند که در این دور و زمونه مظلوم واقع شده اند امیدوارم که از من راضی باشند
|
|
| 14924 |
نام:
پریسا
شهر:
کرج
تاریخ:
12/20/2005 2:30:54 AM
کاربر مهمان
|
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است.
|
|
| 14923 |
نام:
مسافر ۱
شهر:
مسافرخانه
تاریخ:
12/20/2005 2:20:58 AM
کاربر مهمان
|
**تا به حال شده که خود را جای شخصی که مرده و می خواهند دفنش کنند بگذارید بعد از گذاشتن سنگ لحد و ریختن خروارها خاک به او آن زیر چه میگذرد؟**
من توی قبر خابیده ام حتی سنگ را یکی از دوستانم برای لحظه ای گذاشت خیلی خیلی خیلی ترسیدم.
++مرگ حق است نوبت ما هم فرامیرسد++
بعد از آن صحنه احساس کردم فرصت جبران به من داده شد تا یک بار دیگر زندگی کنم.((کمی خود را در آن محیط فرض کنید))
|
|
