شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
14832
نام: سید
شهر: زواره
تاریخ: 12/17/2005 6:26:46 AM
کاربر مهمان
  مخلص هر چی بجه سید باحاله
14831
نام: هدا
شهر: امریکا
تاریخ: 12/17/2005 5:13:38 AM
کاربر مهمان
  ****************سلام مهدی از تهران برو به وب سایت tebyan.net و سوالت را در قسمت سوال و برسش بنویس.
موفق باشی.
14830
نام: پانیذ
شهر: تهران
تاریخ: 12/17/2005 5:04:30 AM
کاربر مهمان
 
سلام!

نمی دانم که می دانی ....

که انسان بودن چه دشوار است...!

چه رنجی می کشد آنکس ....

که از احساس سرشار است...!؟

************دوستدار همه شما*************
****************پانیذ*****************
14829
نام: مهدی
شهر: تهران
تاریخ: 12/17/2005 4:53:52 AM
کاربر مهمان
  لطفا نظر آیت الله بهجت در مورد گلد کوئست را بگوئید با تشکر از شما.
14828
نام: م.ا
شهر: ا.ن
تاریخ: 12/17/2005 4:08:35 AM
کاربر مهمان
  خواجه نظام الملك در اين‏باره مى‏گويد:
بر پادشاه واجب است در كار دين پژوهش كردن و فرايض و سنت و فرمان‏هاى خداى تعالى به جا آوردن و كار بستن و علماى دين را حرمت داشتن و كفاف ايشان را از بيت‏المال پديد آوردن.7
سياست نامه نويسان در تبيين نحوه حفظ قدرت سه امر را بر خو واجب مى‏ديدند كه به حاكم و سلطان ارائه دهند: ترسيم اصول حفظ قدرت، روش‏هاى حفظ آن و خصوصياتى كه حاكم را بر طريق سنت و عدالت و شريعت وا بدارد.

زمينه‏هاى رو آورى مسلمانان به سياست نامه نويسى‏
با تحول خلافت اسلامى در سده اول پيدايش اسلام و پيدايش طبقه فرمانروايان و ديوانيان، آگاهى به راه و رسم كشور دارى و نيز اطلاع و برخوردارى از ادب و تربيت شايسته اين طبقه و وجه امتياز آنها از عامه مردم لازم شد. اين كار به دست دبيران و وزيران و نويسندگان ايرانىِ عربى نويس انجام مى‏گرفت و به همين دليل، آداب ايرانيان يكى از اصول فرهنگ و تربيت اشراف، بزرگزادگان، وزيران، دبيران دستگاه خلافت و حتى خلفا گرديد. اقبال ادبيات عربى و اسلامى از اندرزنامه‏ها و ديگر كتاب‏هاى اخلاقى و تربيتى ايران سبب شد كه افرادى چون انوشيروان، بزرگمهر، هوشنگ، بهمن و آذر باد - كه در ادبيات ساسانى اندرزها و سخنان حِكَمى از زبان آنها روايت مى‏شد - در كتاب‏هاى ادبى و تعليمى عربى در رديف حكماى اسلامى و عربى در آيند و سخنان حكمت‏آموز آنان را هم مانند اقوال و حِكَم بزرگان عرب و اسلام روايت كنند تا جايى كه به گفته برخى پژوهشگران، شخصيت انوشيروان از جهت نقل اندرزها و مواعظ و حِكَم او، پس از على(ع) بزرگترين شخصيت در مآخذ عربى و اسلامى است.8
ايرانيان از گذشته به اندرزنامه نويسى علاقه خاصى داشتند و نزد آنان سنت رايج شده بود، به طورى كه در عهد ساسانى يكى از مناصب بزرگ، _اندرز بُد
_ بود. در زبان پهلوى ميان اندرز و آيين ارتباط نزديكى بود و اندرز شامل نصايح و دستورهايى براى رفتار درست در امور سياست و دولت، زندگى روزانه و دين مى‏شد. نزد آنان، پند و اندرز برآيند تجربه‏هاى ذهنى و عملى براى بهبود وضع محيط زندگى و رسيدن به نيك بختى بود.9
با گذشت زمان مضامين اندرزنامه‏ها نيز متناسب با هنجارها و اصول فرهنگ اسلامى - ايرانى جرح و تعديل يافت و آن دسته از اندرزنامه‏ها كه در خطاب به سلطان در خصوص آداب مملكت‏دارى و حفظ قدرت ايراد شدند به (سياست نامه) معروف گشتند. به اندرزنامه‏ها، گاهى (پند نامه)، (نصيحت نامه)، (وصيت نامه)، (وصايا)، (مواعظ) و (حِكَم) نيز مى‏گفتند.
در سده‏هاى نخستين هجرى بسيارى از اندرزنامه‏ها و آيين‏نامه‏ها (كتاب‏هاى قوانين آداب) به عربى برگردانده و در ادب تعليمى عربى و فارسى راه يافتند. تقريباً همه مؤلفان كتاب‏هاى آداب عربى مانند آداب الملوك‏ها در اوايل دوره اسلامى كما بيش از مضامين اندرزنامه‏هاى ايرانى بهره بردند. يكى از مهم‏ترين كتاب‏هاى عربى كه در آن بخش‏هاى زيادى از مضامين اندرزنامه‏ها آمده، الحكمة الخالده نوشته ابوعلى مسكويه رازى (م 421) است كه گزيده‏اى از اندرزهاى منسوب به حكما و خردمندان قديم ايران، يونان، روم، هند و عرب مى‏باشد. از كتاب‏هاى ديگر در اين خصوص غرراخبارملوك‏الفرس‏وسيرهم نوشته ثعالبى و التاج‏فى‏اخبارالملوك منسوب به جاحظ است.
به طور كلى نوشته‏هايى مثل نصيحة الملوك، قوانين الوزارة، سياست الملك و تسهيل النظر و تعجيل الظفر فى اخلاق الملك و سياست الملك در چارچوب اين جريان از انديشه سياسى قرار مى‏گيرد.11

مبان
14827
نام: م.ا
شهر: ا.ن
تاریخ: 12/17/2005 3:46:40 AM
کاربر مهمان
  متدلوژى سياست نامه نويسى‏

علوم سياسى _ شماره ( 28 )
مرتضى يوسفى‏راد 1
تاريخ دريافت: 4/10/82
تاريخ تأييد: 19/3/83
سياست نامه نويسى شيوه‏اى است كه به وسيله آن راه‏ها و شيوه‏هاى حفظ اقتدار و مشروعيت قدرت سياسى ارائه مى‏شود. در آن هم راه‏ها و ابزارها و شيوه‏ها شناسايى شده و به حاكم و سلطان ارائه مى‏شود و هم آنچه به تضعيف يا از بين رفتن قدرت منجر مى‏شود تحت عنوان آفات قدرت سياسى به حاكم يادآورى مى‏شود تا قدرت حاكم هرچه بيشتر نزد مردم توجيه‏پذير شود؛ بنابراين كانون تفسير سياست نامه نويسان، قدرت حاكم است. اينان تفاسير و توجيهات خود را مبتنى بر اصولى چون توأمانى دين و سياست، عدالت، اخلاق و دين، تجربيات پيشينيان و پند و حكمت قرار مى‏دادند. آنچه سياست نويسان را در روش خود از ديگران متمايز مى‏كرد، توجيه واقعيت‏هاى سياسى - اجتماعى زمانه و تجربه گذشتگان بود.
واژه‏هاى كليدى: سياست نامه، سياست نامه نويسان، قدرت سياسى، سلطان و حاكم‏
مقدمه؛ موضوع و هدف سياست نامه‏
در فلسفه سياست دوره قديم محور اساسى نظريات سياسى، شخص حاكم، ويژگى‏ها و شرايط او و نيز چگونگى حفظ قدرت و ابزارها و روش‏هاى بود. پاسخ به چنين سؤالاتى ذهن فيلسوفان را به خود مشغول كرد كه چگونه مدينه فاضله خود را شكل دهند و چگونه و با چه شرايطى افراد جامعه به سعادت حقيقى برسند؛ آنگاه فلسفه سياسى خود را در رسيدن به نظمى مطلوب ترسيم مى‏كردند. همچنين در پاسخ به اين سؤال آنهايى نيز كه دغدغه‏شان نه دست‏يابى به مدينه فاضله كه ارائه راه‏ها و شيوه‏هاى حفظ قدرت از طريق رعايت اصول و آداب ملك دارى بود به انديشه ورزى پرداختند.

توجه به اين مسأله موجب گشت تا نهاد شاهى به مثابه مرجعى كه بايد حكومت به آن واگذار شود، مركزيت يابد. سياست، در چنين فضاى فكرى، به معناى ارائه دهنده ساز و كارها و روش حفظ سلطنت در داخل مرزها و خارج از آن و تنبيه مخالفان نظم موجود تعريف مى‏شود.
اين معناى از سياست محور نظرياتى شد كه خصوصيات حاكم و هنر حفظ قدرت را بيان مى‏دارند و مشغوليت ذهنى صاحب نظران نگه داشتن قدرت در دست حاكم شد، بدون آن كه دچار دل مشغولى فيلسوفان در ترسيم مدينه فاضله و وصول به آن شوند. اين دسته از نظريه پردازان در ايران قبل از اسلام به (اندرزنامه نويسان) و در دوره اسلامى به (سياست نامه ) معروف گشتند.2 ادعاى اين گروه آن است كه در مقام كشف رفتار درست و مناسب در عرصه عمومى هستند. نزد آنان، بحث از قدرت ذاتاً موضوعيت يافت و در يافتن راه‏هاى اعمال و حفظ آن در آراى خود از مقدمات فلسفى كمتر استنتاج كردند، اگرچه آرايشان به نوعى متأثر از فلسفه عمومى‏شان است.
بحث عمومى اينان، بررسى نحوه اكتساب قدرت سياسى و شيوه‏هاى نگه دارى و استمرار آن است و اينكه چگونه مى‏توان عليه شورشيان قدرت سياسى وارد عمل شد و جلو آنها را گرفت و به اطاعت از حاكم وا داشت. خواجه نظام الملك، از نام آوران و معروف‏ترين سياست نامه نويسان، تمام سعى و همّ خود را صرف بيان راه و رسم فرمانروايى و (بهترين شيوه حفظ قدرت سياسى) كرد و در اين راستا تمام شؤون حيات اجتماعى را در خدمت آن قرار داد، نظير اين كه از نظر خواجه نظام الملك، ديانت در خدمت سياست و مشروعيت آن قرار مى‏گيرد، يعنى ديانت وسيله مشروعيت بخشى به قدرت سياسى حاكم و قوام ملك و مملكت مى‏شود.3
خواجه نظام الملك نظر پادشاه زمان خود - كه پادشاه فرهمند ايرانشهرى نيست - را به سنت مَلِكان عجم جلب مى‏كند: _و اين جهان روزنام
14826
نام: زارعي
شهر: تفت
تاریخ: 12/17/2005 3:32:18 AM
کاربر مهمان
  زمين دلتنگ و مهدى بيقرار است‏
فلك شيدا، پريشان روزگار است‏
دلا، آدينه شد، دلبر نيامد
غروب انتظارم سرنيامد
همه دلها پر از آه و غم و درد
همه آلاله‏ها پژمرده و زرد
نفس‏ها خسته و در دل خموشند
فغانها بى‏صدا و پرخروشند
نه رنگى از عدالت، نى از صداقت‏
در و ديوار دارد نقش ظلمت‏
شده پرپر گل مهر و محبّت‏
همه دلها شده سرشا نفرت
شده شام يتيمان، ناله و اشك‏
برد هركس به كاخ ديگرى رشك‏
شده پژمرده غنچه در چمنزار
بگشت آواره گل در كوى گلزار

نشسته ديو بر دلهاى خفته‏
همه جا بذر نوميدى شكفته‏
زده زنگارها آئين و مذهب‏
دمى، رويى ز سرور نيست يا رب‏
به اشك چشم و مهر و ماه، سوگند
به آه و ناله دلهاى دربند
اگر نرگس ز هجرت زار زار است‏
شقايق تا قيامت دغدار است‏


14825
نام: ناشناس
شهر: غریبستان
تاریخ: 12/17/2005 3:23:09 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا مهدی (عج الله)

سلام .

باز هم جمعه ای دیگر
باز هم بغضی درگیر
باز هم اشکی روان
و باز هم تویی که نیامدی

در آرزوی دیدارت کورسوی نگاهمان را به آسمان مهربانی خداوند میدوزیم شاید که تو بیایی . شاید
به قول مرحوم آقاسی :
عمرمون به سر اومد آقا - تموم شدیم - پس کی میایی . شاید بعد رفتن ما !!! شاید

************************************************
دوست خوبم غریب شاید غریب و دور باشی اما آرزو میکنم با این سفر معنوی که در پیش داری
قریب قریب بشی .
خودت پیشاپیش مهربونیت رو به دلای خستمون هدیه دادی. ممنون که دعامون میکنی
انشاالله سفر بعدی زیارت قبر شش گوشه غریب کربلا باشه

آن سفر کرده که صد غافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا
به سلامت دارش



یا علی


14824
نام: خاطره ای فراموش(فاطمه ای فراموش)
شهر: شیراز
تاریخ: 12/17/2005 2:34:20 AM
کاربر مهمان
  خداي بزرگ و توانمند من
خودت بگو با چه زبوني ازت تشكر كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
14823
نام: غریب
شهر: دور
تاریخ: 12/17/2005 2:23:38 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه حرف دلیها
مطالب زیبای همه شما رو خوندم و لذت بردم من قلم نوشتن ندارم اما یه سفر معنوی میخوام برم مطئن باشید به یاد همتون هستم و همتون رو دعا میکنم امیدوارم قسمت همتون بشه انشاالله
<<ابتدا <قبلی 1489 1488 1487 1486 1485 1484 1483 1482 1481 1480 1479 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved