اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
14732 |
نام:
سید
شهر:
غربت
تاریخ:
12/13/2005 10:13:26 AM
کاربر مهمان
|
سلام علیکم پریسا ردیف ۱۴۷۳۰/دوست گرامی مطلب شما را امروز خوندم وکلی حالم گرفته شد چون گوشه ای از واقعیتو گفتی متاسفانه تا بوده همین بوده وهمیشه حق کشی ها انسانهای پاک دلو فنا ونابود میکنه هر کسی که بخواد با راستی وآبرو زندگی کنه زود از لیست کتارش میگذارند /دوست گرامی باید خدمتتون عرض کنم این مافیای زهر آلود در همه جای دنیا وجود داره وهرگز نباید تسلیم این چنین مارهای سمی شد چون افکار این چنین افراد پلید فقط سوئ استفاده کردن انسانها میباشد وسعی میکنند که انسان را تسلیم خواسته های ناپاک خود کنند .چون خود من بارها چوب این اعمال ناجوان مردی های روزگار را خورده ام وهر گز در برابر این گونه سر تسلیم فرود نیاورده و نخواهم آورد.فقط امیدت به خدای بزرگ باشد و بس.مطمئن باش روزی خواهد رسید که به تمام خواسته های پاکت خواهی رسید مشروط بر اینکه هرگز تسلیم خواسته های انسانهای ناپاک نشوی وفقط به فقط امیدت به یگانه آفریدگار جهان باشد/راستش این از بی کفایتی یک عده آدمهای عقده ای تازه به دوران میباشد که این گونه با افراد تحصیل کرده برخورد میکنند چه از نظر کاری وچه از نظر حقوق و مزایا/دوست گرامی من شما را خوب درکت میکنم میفهمم چی میگی وچه در دل تنگت میگذرد ولی بهت قول میدم زمانی خواهد رسید که اینگونه باید جواب ناحقی های خودشونو در مقابل دادگاه طبیعت پس بدهند/از قدیم گفتن چوب خدا صدا نداره اگر بخوره دوا نداره/در هر صورت من به نوبه خودم از درگاه ایزد یکتا در این شب عزیز که ولادت هشتمین اختر تابناک حضرت علی بن موسی الرضاع میباشد بادستانی خسته ودلی شکسته دعا میکنم تا همه انسانهای مظلوم مثل شما به حق واقعی خودشون برسند ودر زندگی موفق وموید باشید/برادر شما سید فرهاد
|
|
14731 |
نام:
غریبه
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/13/2005 8:09:53 AM
کاربر مهمان
|
خیلی دلم گرفته چون چند روز دیگه شب یلدا است و ما از خانواده دوریم ازشما می خوام برام دعا کنید تا کسی رو که خیلی دوست دارم ببینم با تشکر.
|
|
14730 |
نام:
بازمانده
شهر:
متولد تهران
تاریخ:
12/13/2005 7:17:15 AM
کاربر مهمان
|
با سلام به همه اهل دلی ها
میلاد اقا امام هشتم حضرت رضا به همه مسلمین واهل دلی ها مبارö باد.
دلم تنگه واسه مرقد پاکت رو دیدن
واسه زوارهای خسته که، تازه رسیدن
یا شوق اون دلهای پاکی که، حرمت رو دیدن
واسه اون ادمهایی که، دور حرمت میچرخند
یا واسه اون عاشقهایی که، سر به پنجره میبندند
واسه اینکه شب، گنبد طلات رو دیدن
یا سر صبح ،صدای نقاره ها رو شنیدن
واسه وقته سبز و سجاده خریدن
یا که پرواز کبوترهات رو دیدن
قربونه جدت خیرالنساء و مرتضی
یکباره دیگه طلبم کن، ای اقا طلبم کن ای اقا
|
|
14729 |
نام:
پريسا
شهر:
تهران
تاریخ:
12/13/2005 6:55:26 AM
کاربر مهمان
|
سلام خیلی خیلی دلم گرفته در زندگی به ÷وچی رسیدم خیلی دلم می خواهد که اصلا به دنیا نیامده بودم خیلی سخت زنده بودن و زندگی کردن واقعا ای کاش می تونستیم که زندگی رو اونطور که هست تغییر بدیم ای کاش توی این دنیا چیزی به اسم ÷ارتی و ÷ارتی بازی نبود ای کاش آدم ها به حق مسلم خودشون توی زندگی میرسدن ای کاش می شد که حداقل هرکس یک سقف برای زندگی آبرو مندانه برای خودش می تونست داشت ای کاش نمی شه ها توی زندگی کمتر از این بود ای کاش می شد دوستها رو واقعا دوست دونست ای کاش واقعا می شد به آدمها تکیه کرد و ای کاش من اصلا به این دنیا نیومده بودم نمی دونم اصلا کسی این متنها رو می خونه یا نه اما می دونی چیه زندگی من مثل یک طوفان میمیونه که در خیر بودن یا شر بودن اون موندم در یک چشم به هم زدن خونه و آرزوهایمان به باد رفت و مثل برق زندگی خنجرش رو از رو بست برای ما بعضی جا ها لطف خدا رو واقعا حس کردم اما در اون هم نوساناتی بود الان چند روزی هست که از لحاظ کارهم ریختم به هم من مهندس کام÷یوتر هستم ولی به عنوان منشی کار میکنم که حتی به دست آوردن این شغل را جزو الطاف الهی می دونم اما الان هم درگیری های ÷یش اومده که ارامش شب و روز من رو به هم زده میدونی از اینکه به جرم مهندس بودنم نمی تونم در این زمنیه ÷یشرفت کنم و با چشم ببینم که فلان کس فقط به خاطر نورچشمی بودن رئیس داره دو برابر حقوق میگره تازه افاده هم می یاد و ناراضی است خیلی زور داره و من به خاطر اینکه نور چشمی نیستم حتی قادر به ÷یشرفت نیستم این یک واقعیت حاضرم قسم بخورم که چوب این مسئله رو دارم میخورم رئیس قبلی نورچشمی را به همراه تمام وسایل موجود در دفتر اعم از مربوط و غیر مربوط با خودش برده و فقط من به همراه چند تا قاب عکس و ... موندم و اون خانم دم به دقیقه باید موقعیت جدیداش را افتخار کنه به خارج از سازمان بره و مرخصی اداری بگیره از ماشین سازمان برای کارهای شخصی استفاده کنه من که در جای قبلی جا موندم و حتی ارزش من از وسایل سازمان که تبدیل به وسایل شخصی خانم و آقا شده هم کمتر و جالب اینکه در نبود آنها هم نمی گذارند که من اون سمت رو ÷ر کنم چون در رده ۴۰۰۰ هستم که به رده ۳۰۰۰ نمی تونم برم یا باید با دی÷لم کار کنم مثل الان یا اینکه یک مهندس باشم در رده ۴۰۰۰ و چون ÷ارتی ندارم در همین رویای خوش باقی می مونم و حتی جالب اینکه در جایگاه قبلی موندن هم در شک و تردید است حالا این انصاف است ای کاش به دنیا نمی اومدیم یا حداقل نور چشمی به دنیا می اومدیم نمی دونم چی رو باید به کی بگم اونی که اون بالاست از همه چیز اگاه که من آزارم به کسی نرسیده ای کاش سهم من هم به اندازه بیشتر بود حداق میتونستم خونه ای داشته باشم و بعد از ازدواج هم سربار ÷در و مادر نبودم ای کاش ایکاشها ایکاش نبود و اقعیت داشت ای کاش این حرفهای من رو خدا جواب می داد و ای کاش حرفی بهم می زد که آرامش بهم میداد چون داغون شدم از فلسفه بافی ها و استحقاقات دوروغی که در اصل ÷ارتی دار بود ن هست متنفر هستم از آدمهایی که به ظاهر خدا دوست هستن و از طرفی شیطان در جلد انسان هستن و دائما در حال خدعه و فریب دیگران هستن متنفر هستم و این رو میدونم که صادقانه کار کردم و صادقانه باختم امیدوارم که خدایی که توی قران جلوه کرده جواب تمام این بی عدالتی ها رو بده خدایا به من کمک کن حداقل نور چشمی باشم
|
|
14728 |
نام:
دلتنگ کربلا
شهر:
دور از کربلا
تاریخ:
12/13/2005 6:31:54 AM
کاربر مهمان
|
کربلا کعبه دلهاست خدا می داند
دیدنش آرزوی ماست خدا می داند
------------
گویند که درخانه دل هست چراغی
که اندر حرم افروختنی نیست
------------
کربلایی نشدم خجلت از این داغ دارم
تا ابد در دل خود شور محرم دارم
-----------
حرم الله فقط حرم حسین
دوست دارم خدا رو تو چشمای امام حسین ببینم
----------
التماس دعا
|
|
14727 |
نام:
سگ غلامان امام حسین
شهر:
زیر سایه امام زمان
تاریخ:
12/13/2005 6:23:03 AM
کاربر مهمان
|
زیباترین جمله ای که میشود گفت :
*************یا علی مدد *************
|
|
14726 |
نام:
سگ اهل بیت
شهر:
تهران
تاریخ:
12/13/2005 5:53:54 AM
کاربر مهمان
|
سلام؛
من یک دعا میکنم همگی با آمین بگوییم :
****الهم عجل لولیک الفرج ****
###آمین یا رب العالمین###
تمامی مسلمانان جهان و مردمان عام موظفند برای فرج امام زمان دعا کنند.
|
|
14725 |
نام:
مسعود اسلاميان
شهر:
اصفهان
تاریخ:
12/13/2005 5:37:55 AM
کاربر مهمان
|
باب الحوائج
شفا يافته : هوشنگ فتحي
(معلول جنگ تحميلي از شهرستان بروجرد)
سال 1356 همچون ديگر سالهاي جنگ تحميلي سراسر ايثار بود و مقاومت، جانفشاني بود و از خود گذشتگي، تلاش بود و كوشش، امدادهاي غيبي بود و توجهات خاص خداي تعالي، آتش بود و خشم، و خلاصه جنگ بودو جنگ بود و جنگ. هوشنگ كه همراه با ساير همرزمان به منظور اداي دين به اسلام عزيز و انجام وظيفه الهي، ديني و ملي به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل اعزام شده بود، با ارادتي خاص به مقاومت و نبردي سرنوشت ساز مشغول بود او در جبهه اي خدمت مي كرد كه دعا و نيايش، توسل تعبد و راز و نياز رنگ و بويي روحاني و معنوي بر آن بخشيده بود و همه و همه جز براي رضاي حق سبحانه و عالي و در جهت دفاع از حريم مرزهاي مقدس جمهوري اسلامي ايران و حفاظت از جان و مال و ناموس ملتي شريف، ايثارگر و فداكار نمي جنگيدند.
در يكي از روزهاي بهمن ماه هواپيماهاي جنگنده دشمن بعثي كه مرتبا براي دهم كوبيدن لشگريان اسلام به پرواز در مي آمدند، منطقه را مورد بمباران خوشه اي خود قرار دادند.
در اين حمله ناجوانمردانه هوشنگ از ناحيه جشم، كتف و پامجروح شد و در بيمارستانهاي فارابي و لبافي نژاد تهران بستري گرديد. روزها يكي پس از ديگري مي گذشت و هوشنگ همچنان در بيمارستان بسر مي برد. بزرگترين ناراحت او دوري از همرزمان و جبهه هاي پاك و بي آلايش جنگ بود. با خواست خداوند متعال پس از سه بار عمل جراحي از تخليه چشم نجات يافت و به تدريج حالش رو به بهبودي نهاد. در مدت سه ماه كه در بيمارستان بستري و تحت معالجه بود، ناگهان پزشكان در پي ابراز ناراحتي هاي هوشنگ پي به نارسايي قلبي وي بردندو پس از انجام معاينات و بررسي هاي مكرر توسط متخصصين، بيماري قلبي تأييد شد. از آن زمان به بعد تحت نظر و مراقبت قرار گرفت و مدت 9 سال تمام داروهاي قلبي و عروقي مصرف مي كرد.
در هفتمين روز از ماه مبارك رمضان سال 1375 به علت عدم مصرف به موقع داروها ناگهان دچار دگرگوني شدم و حالم به شدت به هم خورد. خانواده كه چنين ديدند با عجله و به فوريت مرا به بيمارستان شريفي بروجرد منتقل نمودند. مدت 24 ساعت را در بخش ccu تحت درمان و مراقبتهاي خاص سپري كردم و چون حالم بهتر شد به داخل بخش انتقال يافتم. چند روزي از اين واقعه نگذشته بود كه بنده را براي انجام معاينات به تهران اعزام كردند. در آنجا دستور آزمايشات متعدد از جمله تست هاي گوناگون داده شد كه پس از بررسي هاي لازم از سوي پزشكان متخصص مشخص گرديد 75 درصد عروق قلب مسدود شده و بايستي حتما مورد عمل جراحي قرار گيرم. براي انجام عمل هر كسي دكتري را معرفي و از كارهاي او در معالجه بيماران تعريف و تمجيد مي كرد. روز به روز حالم بدتر و بدتر مي شد، به طوري كه پزشكان مرا از حركت منع كردند و معتقد بودند تا زمان عمل بايد استراحت كنم.
حال عجيبي داشتم و در پي پزشكي بودم كه بتواند مرا قطعا معالجه كند. خيلي به اين موضوع فكر كردم و ناگهان دكتري را كه مي تواند به اذن پروردگار متعال بر تمامي زخمهاي كهنه مرهم نهد و هر دردي را به درمان برساند يافتم.
به پسرم گفتم بليط هواپيما براي مشهد تهيه كن تا به پابوس آقا امام رضا (ع) نايل گردم و اگر خدا بخواهد شفاي دردم را از مولا بگيرم. همه با انتقال و حركت من مخالف بودند، اما من اصرار داشتم كه اگر بخواهم بميرم دوست دارم در اين مسير دار فاني را وداع گويم. بسيار كوشيدم تا بالاخره آنها را متقاعد ساخته و آماده حركت به مشهد مقدس شدم. مشهد مقدس همچون هميشه مملو از مشتاقان و ارادتمندان هشتمين پيشوا
|
|
14724 |
نام:
مجتبی
شهر:
شهرکرد
تاریخ:
12/13/2005 5:07:19 AM
کاربر مهمان
|
خدا نیاد اون رو زی که دلم ز گریه سیر بشه
به غیر کوی فاطمه (س) جای دیگه اسیر بشه
|
|
14723 |
نام:
جعفر
شهر:
کوت
تاریخ:
12/13/2005 4:55:58 AM
کاربر مهمان
|
ای دریغ
|
|