اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
14312 |
نام:
سیمرغ
شهر:
قاف
تاریخ:
12/3/2005 3:32:39 PM
کاربر مهمان
|
با سلام
دیروز نبودم اما با این حال که این دومین بار است که وارد جمع گرم شما می شوم خیلی دلم برایتان تنگ می شود
تمام طول هفته را به جمعه چشم بسته ام
دوباره صبح، ظهر،غروب شد نیامدی
تو نیایشای شبانه من گنهکارو دعا کنید
خدانگهدار همتون باشه
|
|
14311 |
نام:
بی قرار
شهر:
تهران
تاریخ:
12/3/2005 3:07:15 PM
کاربر مهمان
|
سلام!
شبی که عطر گل افشانده بودند *** سرود عشق و مستی خوانده بودند
شب میلاد مسعود تو ای کاش *** مرا دور سرت گردانده بودند.
ولادت حضرت معصومه(ع)بر همه ی شما بزرگواران مبارک
(دعای خیر فراموش نشه)
برادر عزیزم سعیدجان از اهواز!
ما همین جائیم در خدمت شما.
برادر کوجیکتون بی قرار
|
|
14310 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/3/2005 1:47:08 PM
کاربر مهمان
|
بدون تعقيب هدف معينی، زندگی لذتی ندارد......
مثل اینکه زیاد وراجی کردم شب خوش (یاحق)
|
|
14309 |
نام:
مریما.قیام
شهر:
فنلاند
تاریخ:
12/3/2005 1:28:01 PM
کاربر مهمان
|
عحب صبری خدا دارد!
من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی!!!
|
|
14308 |
نام:
دربه در
شهر:
شیراز
تاریخ:
12/3/2005 1:18:14 PM
کاربر مهمان
|
میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها به همه عاشقان اهل بیت وعشق ما آقا امام رضا علیه السلام تبریک می گوییم
|
|
14307 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/3/2005 1:08:34 PM
کاربر مهمان
|
تا آنجا كه كوچك ترين فرزند خانواده به ياد مي آورد، خانواده اي بود از خرگوش ها كه كنار دسته اي از گرگ ها زندگي مي كردند. گرگ ها اعلام كردند كه از طرز زندگي خرگوش ها ناراضي اند. (گرگ ها عاشق و ديوانه طرز زندگي خودشان بودند، چون كه تنها طرز زندگي، همين طرزي بود كه آنها زندگي مي كردند.) يك شب، زلزله آمد و چند گرگ را به كشتن داد و گناه را به گردن خرگوش ها انداختند، زيرا همه مي دانند كه خرگوش ها با پاهاي عقبي خود زمين را مي كنند و باعث وقوع زمين لرزه مي شوند. شبي ديگر باز صاعقه يكي ديگر از گرگ ها را كشت و اين بار هم خرگوش ها را مقصر دانستند، زيرا همه مي دانند كه اين كاهوخورها هستند كه صاعقه و رعد و برق راه مي اندازند .گرگ ها تهديد كردند كه اگر خرگوش ها رفتارشان را عوض نكنند، آنها را متمدن خواهند كرد و خرگوش ها تصميم گرفتند پا به فرار بگذارند و به جزيره اي متروك پناه ببرند. اما حيوان هاي ديگر كه فرسنگ ها دور از آنها به سر مي بردند ملامتشان كردند و گفتند: «شما بايد سر جاي خود بمانيد و شجاعت به خرج بدهيد. اين دنيا، دنياي فراري ها نيست. اگر گرگ ها به شما حمله كردند ما به احتمال قوي به كمك تان خواهيم آمد.» اين بود كه خرگوش ها همچنان به زندگي در كنار گرگ ها ادامه دادند و يك روز، سيل سهمناكي آمد و شمار زيادي از گرگ ها را در خود غرق كرد. تقصير را باز به گردن خرگوش ها انداختند، زيرا همه مي دانند كه اين جوندگان هويج اند با آن گوش هاي درازشان كه سيل راه مي اندازند. گرگ ها، براي خير و صلاح خود خرگوش ها به آنها يورش بردند و براي محافظت از جانِ خود آنها، در غار تاريكي زندانيشان كردند. وقتي چند هفته اي گذشت و از خرگوش ها خط و خبري نشد، حيوان هاي ديگر بر آن شدند بپرسند چه بلايي سرخرگوش ها آمده است. گرگ ها پاسخ دادند كه خرگوش ها را خورده اند و حالا كه خورده شده اند، موضوع صرفاً يك امر داخلي است. اما حيوان هاي ديگر هشدار دادند كه اگر آنها دليلي براي نابودي خرگوش ها ارائه ندهند، به احتمال، عليه گرگ ها متحد مي شوند. اين طور شد كه گرگ ها دليلي ارائه دادند و گفتند: «خرگوش ها در نظر داشتند فرار كنند، و همان طور كه مي دانيد، اين دنيا، دنياي فراري ها نيست.»
نتيجه اخلاقي: به سوي نزديك ترين جزيره متروك، بدو، خوش خوشك قدم نزن
|
|
14306 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/3/2005 12:57:15 PM
کاربر مهمان
|
دوست گوهری استوار, يار كهن مهربان از تدبير خردمندان بهتر است(یاحق)
|
|
14305 |
نام:
غریبه
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/3/2005 12:50:10 PM
کاربر مهمان
|
مینا
|
|
14304 |
نام:
غریبه
شهر:
نصف
تاریخ:
12/3/2005 12:09:20 PM
کاربر مهمان
|
حسین کیمیا زور نزن بی وفایند(یاحق)
|
|
14303 |
نام:
محمد
شهر:
سیرجان
تاریخ:
12/3/2005 11:15:29 AM
کاربر مهمان
|
من گناه کارم؟
|
|