اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 14022 |
نام:
جواد
شهر:
مشهد
تاریخ:
11/27/2005 3:42:29 AM
کاربر مهمان
|
سفار امام علي(ع) به كميل؛
حضرت فرمود: در هر حالتى حقّ را بگو و مدافع آن باش، دوستى و معاشرت با پرهيزگاران را ادامه ده، و از فاسقين و معصيت كاران كناره گيرى كن، و از منافقان دورى و فرار كن، و با خيانتكاران همراهى و هم نشينى منما.
|
|
| 14021 |
نام:
مست وصال
شهر:
تهران
تاریخ:
11/27/2005 2:42:16 AM
کاربر مهمان
|
* يا ايها الذين امنوا اوفوا بالعقود *
ای اهل ايمان البته به عهد خود وفا کنيد . سوره مائده آيه 1
خدا می داند ، فقط خدا می داند که تا حالا چند بار قول داده ايم و چند بار زير قولمان زده ايم . می گويند عهد بستن و عهد شکستن ، می گويند پيمان بستن و پيمان شکستن ، من فکر می کنم کوچه های اين دنيا پر است از تکه های شکسته ( عهد ) و رشته های پاره پاره ( پيمان ) .
آن روزها وقتی هنوز مردم ، مواظب قلبهايشان بودند کلمه ها و حرف ها برای آدم ها خيلی مهم بود . آدم ها حرف می زدند ، روی حرفهايشان می ايستادند . پيمان و عهد و قول کلمه های باارزشی بودند نه شکستنی بودند و نه گسستنی . اما امروز ...
به خودمان قول می دهيم ، به ديگران قول می دهيم ، به خدا قول می دهيم. قول می دهيم که دلهايمان را گردگيری کنيم ، قول می دهيم که از اين به بعد به موقع سر قرارهايمان با خدا حاضر شويم . قول می دهيم او را ببينيم و صبحها فقط به خاطر او چشمهايمان را باز کنيم .
قول می دهيم بالای هر صفحه ، بالای هر صبح ، بالای هر ثانيه ، فقط اسم او را بنويسيم .
قول می دهيم به خاطر او بشنويم . به خاطر او ببينيم . به خاطر او راه برويم و زندگی کنيم .
ما قول می دهيم ... اما هميشه يادمان می رود .
سالها پيش وقتی هنوز به دنيا نيامده بوديم خدا از ما پرسيد: آيا من پروردگار شما نيستم ؟ و ما گفتيم : بله شما پروردگار ما هستيد و قول داديم که وقتی به دنيا آمديم دوستش داشته باشيم ، اطاعتش کنيم ، بپرستيمش ؛
و هر روز که روی زمينيم ، يک پله اضافه کنيم به نردبان کوچکمان ، تا روزی که به او برسيم . اما فراموش کرديم ، همين که به دنيا آمديم ، همه چيز را فراموش کرديم . ما زير قولمان زديم و اين بدترين اتفاقی بود که برای ما افتاد . بدترين اتفاق .
ما بدقول بوديم ، اما خدايا تو هميشه خوش قولی . تو وعده می کنی ، و وفا می کنی . اما ، ما ...
|
|
| 14020 |
نام:
مهدی
شهر:
تبریز
تاریخ:
11/27/2005 2:17:33 AM
کاربر مهمان
|
هر کسی را بهر کاری در جهان آورده اند
کار من در این جهان گریه برای زینب است
السلام علیک یا عقیله العرب
|
|
| 14019 |
نام:
غریب
شهر:
دور
تاریخ:
11/27/2005 2:05:25 AM
کاربر مهمان
|
صفات و مشخصات اهل تقو
۸*******************۸
به عالم غیب اعتقاد دارن
تکالیف عبادی و اجتماعی را انجام میدهند
ایمان واعتقاد به قران وسایر کتابهای اسمانی
یقین به اخرت(قیامت)
انها از جانب پروردگارشان به راه راست هدایت میشوند و از رستگاران هستند
انشااله که همه ما از رستگاران باشید
|
|
| 14018 |
نام:
نمیدونم
شهر:
شیراز
تاریخ:
11/27/2005 1:50:22 AM
کاربر مهمان
|
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
|
|
| 14017 |
نام:
دل پریشون
شهر:
انتظار
تاریخ:
11/27/2005 1:38:57 AM
کاربر مهمان
|
مدتی که از تو دورم و مرا تنها گذاشتی مرا به خود وامگذار امروز دل من هوای دیگری دارد پس چرا باید بعضی از بنده هایت را بخوانی ؟؟؟ به خوبا جان ؛ دل و بها میدهی مگه ما بدا دل نداریم دوست دارم از نزدیک گنبد ماهت را ببینم چرا نباید من یکبار هم به پابوست بیایم و بعضی ها چندینبار بیایند .آقا م عباس وقتی که عکس جمالت شبها بالای سرم است احساس میکنم که بامنی ولی وقتی در چنین موقعیتی قرار میگیرم می فهمم که تنهای تنهام بغض گلوبم را می فشارد در دلم ضر درد است ولی نمی توانم صدایم را باز نمایم و بغضم را بترکانم آقاجون جان مادرت و برادرت نگاهی هم به من بنما و دستم بگیر تا ....... هر کی که پیشم می آد بهم میگه مسافرم مسافر حرم عباسم .ببر مرا کرببلا چیزی ازت کم نمیشه. یا ابا عبدالله حسین حسین آقام عباس
|
|
| 14016 |
نام:
ارزو
شهر:
تهران_بجنورد
تاریخ:
11/27/2005 1:36:55 AM
کاربر مهمان
|
حتی ادعای عشق و عاشقی هم لیاقت می خواد دوست من خدا خودش میدونه به چه کسی این هدیه رو بده
|
|
| 14015 |
نام:
خاطره
شهر:
گمشده
تاریخ:
11/27/2005 12:42:02 AM
کاربر مهمان
|
آری همیشه همینگونه بوده است ازآن زمانکه آدم از سریر کبریایی عرش قدم به عرصه گاه مشکوک فرش گذاشت فراموش کردکه در بارگاه قدسی آن قدیر بی همتا فرشته ای را دیده به نام محبت و عشق فراموش کردکه
خاک طینت او را با شبنم عشق سرشته اندواودراین لامکان وظیفه ای بر دوش دارد بس گران
انسان در تاروپود منیت خویش بزرگترین جنایت را مرتکب شده.او تنها وسیله پروازش به عرش رااز کف داده است وازآن بی خبر است.او عشق راازعرش به فرش کشیده است.آیاگناهی بالاتر از این هم هست؟
|
|
| 14014 |
نام:
علیرضا
شهر:
شیراز
تاریخ:
11/26/2005 9:39:37 PM
کاربر مهمان
|
بنام خدا
ای پروردگار من !از روی تعبد وبندگی برای تو سجده میکنم.از عبادت تو ابایی ندارم وتکبر نمی ورزم بلکه بنده ای خوار ترسانم و به توپناه آورده ام
التماس دعا
|
|
| 14013 |
نام:
مصطفی
شهر:
خمینی شهر
تاریخ:
11/26/2005 4:45:11 PM
کاربر مهمان
|
سلام
من یه گناه کارم اما هیچ وقت به مقام خدایی خدا توسنی نکردم برای من و حفظ دینم دعا کنید .
مبینا نامی را دوست داشتم پدر نانوا و بی سوادم نتوانست پدر دکتر و پول دار مبینا را راضی کنه و بر خلاف استخاره که سوره نمل حودود آیه ۲۲ -۲۳ امده بود من به اون نرسیدم و یک کارمند بانک اونا از من گرفت .
راضیم به رضای اون ولی حالا یه آرزو دارم آرزو دارم با اخلاق ترین و مشهورترین بازیگر بشم . دعا کنید .
|
|
