اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 13992 |
نام:
عبدالفاطمه
شهر:
همین نزدیکی
تاریخ:
11/26/2005 7:53:02 AM
کاربر مهمان
|
یا سامع
الهی شکر از آنچه بر من دادی و ندادی!
الهی نگاهم غیر خود بر نامحرمی نینداز و گوشم به غیر نوای توحیدت نشنود
الهی!سجده ی شکر می گزارم از آن مهربانی که سنگ صبورم نمودی! الهی جز تو بر کس نگویم که چقدر خرسندم از این درد
الهی! چشم بر جاده ی کرمت دوخته ام شاید نگاهم خبر صدای ملکوتی تو که هر دم می گویی: اگر بنده های می دانستند چقدر مشتاق آنانم، هر آینه از شوق جان می دادند
الهی! می گویند دلی سوزناکم داده ای ولی چگونه سوز دل نمی سوزاندم و خاکسترم باقی نمی گذارد؟
الهی! پرده ای بر چشم وجودم است که نهان می کند الطافت، بنمای رخ که همانم آرزوست
الهی! سپاس بر جای می آورم که مهربانی رساندیم، شکر نعمت چگونه به جای آرم؟
الهی! آتش وجودم سرد مکن که هیچ نتوانم کرد، دیشبم بر در میخانه صفایی دادی، جرعه ای می بر این خاک کویرم دادی، سال ها دل طلب جام جام از من می کرد، به در میکده راهی ونشانم دادی، الهی باده ی جام الستی که به جان ریختی ام، دیشب از عشق و می و ساقی و ...
الهی! بزم در دل به وجود آمده بود، بی قرار شنیدن از سرزمین ملائک بودم، مهربان سنگ صبورم آمد!!! با خودم عهد ببستم که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی!
الهی! نازنین اله من! مرا مغلوب نفس خویش مگردان، الهی قدرتم ده که بتوانم قرار دل مهربانی گردم!
خدای من! آتشی زهجرت درونم به کرده، آتشم با معرفت خویش سرد بنمای
الهی! تا قدمی در پی جاده ی معرفتت بر نداشتم آتش این درد و طلب عشق کم مکن!
الهی ! سپاست گویم ،از این می بی رنگی خویشم بر کام جان طلب کنندگانت بنوشان
الهی به امید تو
یا حق - یا زهرا(س)
|
|
| 13991 |
نام:
حسین صادقی گوغری
شهر:
سیرجان
تاریخ:
11/26/2005 7:31:17 AM
کاربر مهمان
|
رسرای بادیه گردان جز کاسه گل وشبنم متاعی یافت نمی شود پس بمان ای گلبرگ
|
|
| 13990 |
نام:
شرمنده
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/26/2005 6:55:24 AM
کاربر مهمان
|
دوستان خوبم و اونایی که گرفتار هوای نفس کمتر می شوند برام دعا کنید خدا فرصتی دوباره بهم بده تا جبران کنم هر چند که لیاقت ندارم ولی خدا که نگاه کار ما بنده ها نمی کنی اون کریمه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
|
|
| 13989 |
نام:
سید محمد حسین
شهر:
تهران
تاریخ:
11/26/2005 6:35:08 AM
کاربر مهمان
|
عشق يعني مستي و ديوانگي.........عشق يعني با جهان بيگانگي
عشق يعني شب نخفتن تا سحر.........عشق يعني سجده ها با چشم تر
عشق يعني لحظه هاي انتظار.........عشق يعني هر چه بيني عكس يار
عشق يعني يك تيمم يك نماز.........عشق يعني عالمي راز و نياز
عشق يعني سوختن يا ساختن.........عشق يعني زندگي را باختن
عشق يعني چون محمد پا به راه.........عشق يعني همچو يوسف قعر چاه
|
|
| 13988 |
نام:
نامم را فراموش کرده ام
شهر:
شهر پهلوان رضازاده
تاریخ:
11/26/2005 6:24:41 AM
کاربر مهمان
|
خداونداوای از ناعدالتی های روزگار
آیی اینان نمی ترسند
|
|
| 13987 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
11/26/2005 6:19:02 AM
کاربر مهمان
|
بنظر مياد داري خيلي سخت مي گيري!!
|
|
| 13986 |
نام:
نمیدونم
شهر:
شیراز
تاریخ:
11/26/2005 6:04:07 AM
کاربر مهمان
|
خدایا چه کار کنم؟
|
|
| 13985 |
نام:
علی اکبر شیرزاد
شهر:
ساری
تاریخ:
11/26/2005 5:47:17 AM
کاربر مهمان
|
بهترین مداحی شور دار خود را بفرست .
|
|
| 13984 |
نام:
یوسف.مهقانی
شهر:
گرگان
تاریخ:
11/26/2005 5:37:30 AM
کاربر مهمان
|
ان روز میگفتند:از یک سو باید شهید شویم تا اینده بماند واز سویی باید بمانیم تا اینده شهید نشود و....
بنده میگویم تا زمانی که قطره خونی از یک مجروح میریزد دفاع ادامه دارد و ما امروز شانزده سال پس از صدور قطعنامه دفاع ادامه دارد
|
|
| 13983 |
نام:
محمد
شهر:
دزفول
تاریخ:
11/26/2005 5:21:25 AM
کاربر مهمان
|
سلام
فقط چون خواستم عرض ارادتی باشد به پیشگاه اربابم حسین
توکیستی که دل عالمی بود وطنت
سلام روح به آیات مصحف بدنت
سلام بر تو که با خون خویش کردی غسل
سلام بر تو که گردید بوریا کفنت
تو را به پیرهن پاره پاره حاجت نیست
که یوسف دلی و قلب ماست پیرهنت
|
|
