شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
137161
نام: احسان خداشناس
شهر: تربت حیدریه
تاریخ: 10/23/2016 2:23:01 PM
کاربر مهمان
  (تنها مسافر کوچه پس کوچه های مه آلود ابهام)

برای قدیرپور عزیز و عسکریان گرامی:

الهی کسانی را که من با عشق دوست میدارم و جانم به نفسشان بند است به دوران عمرم مسافر نباشند . برایتان از درگاه حضرت حق سعادت و توفیقات روزافزون را مسئلت دارم وان شاالله که وجود گرم و با صفایتان در دریای تلاطم روزگار شناور باشد و شما بزرگواران را با خوبی و خوشی و نیکی به ساحل سلامتی و عاقبت بخیری برساند .

جانم بدرقه نفسهایتان
تصدقتان احسان
137160
نام: m
شهر: سیرجان
تاریخ: 10/23/2016 10:20:50 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان نازنین

توروخدا خیلی برا بابام دعاکنید که بیماریش خطرناک نباشه

سخت محتاج دعاتون هستم
137159
نام: نرگس
شهر: ***
تاریخ: 10/23/2016 12:41:05 AM
کاربر مهمان
  خدایا تنها آرزویم این است که امام حسین نامه ام را خوانده باشد و این روزها مطمئن هستم که آقا نامه ام را خوانده است،این روزها روزهای خوبی بود اتفاقات نابی برایم افتاد ومن همه را به فال نیک میگیرم و منتظر بزرگ ترین رحمت خدا و باارزش ترین هدیه زندگیم میمانم...
ای کاش رویاهایم روزی واقعی شوند‌،
من منتظرش هستم و میمانم
دلم می‌خواهد با او به پابوس امام رضا بروم و اینبار درکنار او به کبوتر های حرم نگاه کنم و از همون جا خود آقا هدیه بده به ما یه سفر کربلا
آقا جان من منتظرم....
137158
نام: بهارنارنج
شهر: استان فارس
تاریخ: 10/22/2016 8:53:25 PM
کاربر مهمان
  برایم دعا کنید دوستان
به بزرگمردی گفته شد: با زبانی دعا کن که با آن گناه نکردی ، تا دعایت مستجاب شود.
بزرگمرد پرسید چگونه؟
به او گفته شد: به دیگران بگو برایت دعا کنند چون تو با زبان آنها گناه نکرده ای!
137157
نام: سارا
شهر: خلخال
تاریخ: 10/22/2016 8:10:16 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان برام دعا کنید خیلی حالوهوای بدی دارم
137156
نام: علی
شهر:
تاریخ: 10/22/2016 7:06:12 PM
کاربر مهمان
  توبه یک کلمه است ..نه.. نه از سر آگاهی.. دست ردی به سینه گناهان..
137155
نام: دختربابا
شهر: کرج
تاریخ: 10/22/2016 4:18:39 PM
کاربر مهمان
  سلام بابایی,سلام حرف دلی ها,من رفتم زیارت امام رضا(ع),خیلی به یادتون بودم
اونجا یک عالمه معجزه دیدم,آقا خیلی به مالطف داشتن,شفای پسربچه ای رو به چشم دیدم!

من دلم امام رضا می خواد,من دلم اربعین حرم امام حسین میخواد!من نمیتونم دیگه اینجا باشم,از وقتی رفتم مشهد دیگه نمیتونم اینجابمونم,دلم هوای امام رضا می کنه می خوام دق کنم,دلم میخواد برم یه گوشه از صحنش بشینم تو یکی از این رواق ها,آقا تحویلم بگیره,آخه شما ها که نمیدونید,اینقده لوسم کرده تومشهد من نمیتونم دوریشو تحمل کنم,دورنیست نزدیکه توقلبمه ولی میخوام بوشو حس کنم
از مشهد برگشتم کلی کاروبارمو سروسامون داده,هرکسی هرگرهی توکارشه یه سربره مشهد,حتی اگه پول ندارید شب جایی بمونید,تو خود حرم میتونید بخوابید رواق حر عاملی من یک شب اونجا خوابیدم,بلطی قطاراتوبوسی هم گرون نیست,برید آقا گره از کارتون باز کنه,من وقتی رفتم گفتم آقا من برنمیگردم تاحاجت روابشم,آخه واقعا به بن بست رسیده بودم,خلاصه آقا خیلی تحویلم گرفت یه اتفاقایی افتاد که اگه میتونستم میگفتم براتون ,خلاصه خیلی شرمنده شدم
شایدم تیکه تیکه براتون تعریف کردم,تا ببینیم چی میشه
بابا مرتضی جونم,بیا یه سر خونمون دلتنگتیم بابا
137154
نام: امیر
شهر: تهران
تاریخ: 10/22/2016 2:04:22 PM
کاربر مهمان
  سلام خدایا مارا ببخش به بزرگی وبخشندگی خودت از نظر مالی مشکل خیلی زیاد شده فقط خداوند میتونه کمک کنه بخق محمد وال محمد
137153
نام: احسان خداشناس
شهر: تربت حیدریه
تاریخ: 10/22/2016 11:57:36 AM
کاربر مهمان
  غفلت کرده ایم چون که عادت کرده ایم.
عادت کرده ایم.
زندگی ما شده یک ماشین خودکار که صبح ها را به شب می رساند و روز بعد دوباره از نو وای که چقدر تکراری و پوچ شده علتش نبود عشق و عبادت و بندگی خالصانه است... دیر زمانی بود که در ایام زندگی فرصتی برای خودمان می گذاشتیم و کمی به گذشته و به آینده ، خدا ، قیامت ، مرگ و ...تاملی می کردیم و ایمان و تقوا پایدارتر بود اما حالا رسانه ها و فضاهای مجازی رنگانگ و اشتغالات خود ساخته فرصت فکر کردن و عشق و بندگی را از ما گرفته و دشمن را به خانه و جیب خود آورده ایم به طوریکه در هشت سال دفاع مقدس یک تار مو نداده ایم و دشمن را مقتدرانه بیرون راندیم و حال با این همه جفا و نامردی و بی قید و بندی چه کنیم آیا تا به حال اندیشیده ایم؟ راستی چه کنیم؟ به کجا چنین شتابان می رویم؟ نکند تنها اندوخته ی ما از این دنیا فرصت های از دست رفته و آه و افسوس باشد...! نکند که آخر کار دست خالی از این ویرانه برویم و راهی سفر شویم...! نکند اصلا ندانیم که برای چه آمده بودیم...! چرا مهار زندگی ما به دست شیطان سپرده شده است؟ چرا برای خودمان وقت نمی گذاریم؟ چرا با خدا خلوت نمی کنیم؟ چرا از سحرها غفلت می کنیم؟ چرا با قرآن انس نمی گیریم؟ چرا با اهل بیت صمیمی نمی شویم؟ چه لذتی بالاتر از عبادت و بندگی وجود دارد؟ چرا از عشق و محبت به پدر و مادر غفلت می کنیم ؟ چرا در حق همسر و فرزندانمان بد می کنیم؟ چرا دلم می خواست ها و ای کاش های ما زیادند؟ بلندند؟ طولانیند؟ چقدر وقت داریم؟ تا به حال فکر کرده ایم؟ چرا نمازها و عبادات ما ذره ای در ایمان ما موثر نیست؟ و صدها چرای دیگر که حتی فرصت فکر کردن به آن برای خودمان قائل نمی شویم...!؟
اللهم انی اتوب الیک فی مقامی هذا من کبایر ذنوبی و صغایرها و بواطن سیئاتی و ظواهرها و سوالف و حدث ها توبه من لا یحدث نفسه بمعصیه و لا یضمر ان یغور فی خطیئه. یا لطیف ارحم عبدک الصعیف الذلیل المسکین.
137152
نام: خشم شب
شهر: شهریار
تاریخ: 10/22/2016 10:16:09 AM
کاربر مهمان
  من ابل مرغون دارم مامانم نمیزاره برم بیرون
<<ابتدا <قبلی 13722 13721 13720 13719 13718 13717 13716 13715 13714 13713 13712 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved