شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
136241
نام: مهتاب
شهر: یه شهر خوش آب و هوا
تاریخ: 6/6/2016 7:12:19 PM
کاربر مهمان
  سلام.
شاید شما منو یادتون نباشه ولی حتما سید مرتضی و خدا خوب یادشونه.یه سال و چندماه پیش بود میومدم سایت.وحید تنهاترین تنها و مهدیه و لبخند خدا رو یادمه.
دلم تنگه حتی بیشتر از اون موقع ها.
من دعا کردم برای چیزایی که میخاستم ولی نشد.خواست خداست مشکلی نیست.
ولی وقتی به گذشته فکر میکنم می بینم قبلنا خیلی بهتر بودم.شب اول رمضونه کاش خدا منو ببخشه بخاطر همه چی و کمکم کنه.
دوست دارم خوب بشم.
زندگی سخته! هفته دیگه ترم آخرمم تموم میشه.دلم برای دوستام که دوستای صمیمیمم ازدواج کردن تو همین سال آخر و دیگه مث سابق شاید نتونیم همو ببینیم و یکیشونم میره یه شهر دور از ما.کلا دلم تنگه واسه همه چی.حتی خودم که تو گذشته جا موند.
فصل جدیدی از زندگی شروع میشه.برای درس باید از اینجام برم شهر دیگه و دلم واسه مامانمم تنگ میشه.
کلا دلم تنگه واقعا تنگه :'(
قدر لحظه لحظه عمرو باید دونست...کاش منم میدونستم.
ولی ان شاءالله ازاین به بعدو بدونم.با گناه کمتر و بندگی بیشتر و تلاش بیشتر.
یادمه چندماه پیش اومدم و تو سایت نوشتم یه روز میام مینویسم خدایاااا شکرت به چیزایی ک خاستم رسیدم و تا اونموقع دیگه نمیایم.ولی حالا اومدم.چون فهمیدم رسیدنی در کار نیست.زندگی همین لحظه هاست.
مولام علی چه زیبا گفت که برای دنیا آنگونه زندگی کن گویی تا ابد زنده ای و برای آخرت آنگونه زندگی کن گویی نفس آخرته.
لطفا اگه پیامم رو خوندید برای سلامتی و عاقبت بخیریم سر اولین سفره رمضونتون دعام کنین.
منم متقابلا دعاگوی شما هستم.
یاعلی
136240
نام: اقلیماقاسمی
شهر: بوشهر
تاریخ: 6/6/2016 5:34:58 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه ی حرف دلی های عزیز...بچه ها من خییییلی دلم می خواد حالا یه جوری مدافع حرم بشم ولی چون دخترم میگن اصلا نمیشه واقعا نمی دونم چیکار کنم برام دعا کنیدالبته تو یه سایت نوشته بود"بانوی چادری تو خود حرم زینب(س) هستی وجادرت مدافع حرم"بعداز اون موقع یکم آروم شدم ولی باز...امیدوارم هر کس دلش می خوادبره از حریم حضرت زینب(س)دفاع کنه به آرزوش برسه...به امید پیروزی مدافعان حرم.براسلامتی شون دعاکنید
136239
نام: سید
شهر: بهبهان
تاریخ: 6/6/2016 5:03:40 PM
کاربر مهمان
  سلام به تمام حرف دلیای عزیز خدا شاهده من اون چند روزی که نتونستم بیام سایت خیلی دلم براتون تنگ شده بود چون من جز شما و خدا و اهل بیت کسی دیگه ای ندارم که باهاش درد دل کنم خدا و اهل بیت که همیشه هستند اما وقتی نتونستم بیام سایت خیلی دلم براتون تنگ شده بود مخصوصا برا فاطمه از ززز و ذکیه ثنا و تنهای تنهای تنها و خادم الزهرا برا شما خواهران خیلی دلم تنگ شده بود چون من در این دنیا خواهری نداشتم و الان که شما خواهران من شدید خیلی برام ارزش داره دلم میخواست که شما خواهران واقعی من بودید تا همیشه پیشم بودید اما تقدیر من همینه تا وقتی شما رو دارم سختی های دنیا خیلی برام آسون شده اگه شما نبودید فراموش کردن اون دختر برام بیش از اندازه سخت بود.نمیدونید که من چقدر دلم خواهر میخواد البته خواهر دارم ولی 3 سالشه که جای یه خواهری که حرف آدمو بفهمه پر نمیکنه من خواهری میخوام که حرفمو بفهمه بتونم باهاش درد دل کنم .به خدا اگه یه خواهری داشتم که بزرگ بود براش زندگیمو فدا میکردم دلم تو این دنیا محبت میخواد که فقط یه خواهر میتونه محبتی که من میخوام نصیبم بکنه تو این دنیا محبت میخوام .
هر چی بگم فایده ای نداره چون خداوند تقدیر منو اینچنین نوشت که محبت خواهر نصیبم نشه و من فقط میتونم ازآرزوهام حرف بزنم یه دختر دایی دارم ازدواج کرده و خونش تو کوچه خودمونه اونو من خیلی دوس دارم از کوچکی همه میگن من باهاش بودم چون خیلی دختر با محبتیه البته اگر یه دختری که بیش از همه بهم محبت کنه و حجابش کامل نباشه اصلا جز سلام و علیک باش حرف نمیزنم اون دختر داییم هم از نظر قیافه و هم از نظر اخلاق و دین مثل اون دختریه که دوسش دارم و وقتی دلم برا اون دختر تنگ میشه میرم پیش دختر دایم اونم منو مثل برادرش دوس داره ما دوتا واقعا مثل دو برادر خواهریم اما حیف که نمیتونم باهاش درد دل کنم نمیدونم چرا.یه بار باهاش درد دل کردم خیلی آروم شدم اما دیگه نمیتونم به خودم اجازه بده باهاش درد دل کنم نمیتونم.خدا شاهده الآن که دارم متن مینویسم خیلی دلم در عذابه از این زندگی خیلی از این دنیا بدم میاد آخر همه رو از هم جدا میکنه حتی منو خواهرم رو همیشه دلم میخواد که زود تر ازش بمیرم تا داغ جداایش رو نبینم.
من این متنو برا خواهران گلم نوشتم اگه توش حرفی باشه که ناراحتتون کنه به مرام خواهری خودتون ببخشید
136238
نام: اقلیماقاسمی
شهر: بوشهر
تاریخ: 6/6/2016 4:38:51 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه ی حرف دلی های عزیز...سلان آقاعلیرضا از شیراز خیلی خوش حالم که دارین به آرزوتون می رسین امیدوارم هرچه زودتر بهش برسین..داداش اگه میشه وقتی به حرم هارفتی دعاکنید امسال امام رضا(ع)جونم منو دعوت کنه آخه خیییییلی دلم براش تنگ شده...ازتون خوااااااااااهش می کنم فراموش نکنید..التماس دعا
136237
نام: سعید
شهر: اصفهان
تاریخ: 6/6/2016 3:11:30 PM
کاربر مهمان
  خدایا من خودم اعتراف میکنم خیلی بنده بدی هستم ولی به حرمت زبون روزم قسمت میدم کمکم کن
گیر کردم تو دو راهی کمک کن انتخابی درست انجام بدم
136236
نام:
شهر:
تاریخ: 6/6/2016 3:09:30 PM
کاربر مهمان
  با سلام.مادر من مرا به انواع ترفندها می آزارد تا مجبور به ازدواج با هر کسی بشوم.وقتی هم میگویم چرا اینکارو میکنی میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ازدواج کن برو.من ۳۷ سالمه ولی اون حتی مرا کتک میزند.حتی با یک معناد هم میگوید ازدواج کن بعد طلاق بگیر تا من پیش دوستانم بگویم این هم ازدواج کرد.شوهرش خوب نبود طلاق گرفت.در خالی که من دنبال هم فکر خودم هستم.من پدر دارم درست است که حتی به شامپوی سرم هم گیر بدهد که چرا شامپو میخری؟من حتی پول تو جیبی هم ندارم در حالی که پدرم ماهی ۶ ملیون درآمدش هست ولی از ترس بی آبرویی مادرم به ما پول تو جیبی نمیدهد مادرم زنی بداخلاق و زورگو هست برایم دعا کنید او حتی وقتی سمت خدا مخالف نظرش باشد و به ضررش باشد گوش نمیدهد من چله ی زیارت عاشورای حق شناس را شروع کرده ام شما هم دعایم کنید.فکر نکنید که من زیاده خواهم من دنبال پول و این چیزها نیستم دنبال عشق هستم نظرم این هست که اگر زن عاشق شوهرش باشد همه ی مشکلات رامیتواند در زندگی تحمل کند.این درست هست که مادرم مرا که موی شقیقه هایم سفید شده بیازارد و کتکم برند؟درد بی درمانی است انقدر طعنه و زخم زبان زده که نگو.دلم را شکسته اما از همه مهمتر دلشکستگی ام از خداست چرا خداوند مرا به مرد آرزوهایم نمیریاند و آزادم نمیکند حاج آیا فرحزاد اگر دعایم نکنید از شما در آن دنیا شکایت میکنم به مولایمان حسین.اورا در خواب دیده ام میدانم که در این دنیا هم کمکم نکند در دنیای باقی صدایم را
136235
نام:
شهر:
تاریخ: 6/6/2016 1:47:26 PM
کاربر مهمان
  من تنهام. کسی دوستم نداره. حتی خانوادم. پر از حقارت و بی آبرویی ام . هروقت اومدم خوبی کنم هروقت اومدم به زندگی برگردم شکست خوردم و حقیرتر و خارتر شدم . خدایا من واقعا چیکار کردم که مستحق این همه شکنجه ام؟ خدایا از این به بعد جوری رفتار میکنم که اگر بلایی سرم اومد بدونم واسه چی هست
تو منو تنها گذاشتی و به این ذلت کشوندی .
136234
نام: سید
شهر: بهبهان
تاریخ: 6/6/2016 12:11:26 PM
کاربر مهمان
  ذکیه ثنا خواهر جون ببخشید که با حرفام ناراحتت کردم واقعا ببخشید من همون طور که گفتم الان خیلی خوشحالم که از اون دختر برا برادرم گذشتم من حاضر بودم که جونمو فدای اون دختر کنم اما هیچ دلم نمیخواست که برا این دختر برادرم حتا یک لحظه از من ناراحت باشه پس من راه خودمو انتخاب کردم و اونو دارم فراموش میکنم اما نمیدونم چه قدر قراره خدا از من امتحان بگیره خواست ببینه من چقدر برادرم رو دوست دارم ولی انصافا بدترین امتحانو ازم گرفت اما من با تقلبی از گذشت اهل بیت تونستم امتحانو با نمره بالا قبول بشم خواهر جون واقعا ببخشید که ناراحتت کردم الان تموم زندگیم شده امام زمان الحمدلله تو این چند سالی که با امام زمان بودم تونستم چند نفر رو از بدترین حالط مطلوب به بهترین برسونم که بسیار خوشحالم الان هم خودمو سرگرم کتاب خوندن کردم آخه چند ماه دیگه آزمون مداحی باید خوب بدونم خواهر ذکیه ثا جون لطفا برا داداشم دعا کن که دختر مورد علاقش برسه حتما دعا کن خدا دعای ادمی که دلش پاک باشه مستجاب میکنه.
سلام اقلیما از بوشهر الحمدلله خوبم دیشب هم تو بهبهان مراسم آئین و تجلیل از مدافعان حرم بود من رفتم خیلی خوب بود خدا شاهد موقعی که تصاویر شهید فتحی رو پخش میکرد اشک از چشمم سرازیر شد دیشب سردار مشیدی که زادگاهش بهبهان بود اومد خیلی درمورد تحولات سوریه و یمن و عراق حرف زد گفت انشاالله تا 2 یا 3 روز آینده فلوجه آزاد خواهد شد دیشب برادرم و دختره رو دیدم از دور دارن هم دیگرو نگاه میکنند و میخندند واقعا خوشحال شدم و از این که برام دعا کردین ممنونم ازتون میخوام که برابرادرم دعا کنید.
فاطمه خانم ممنونم که همیاریم میکنی برا فراموش کردن اون دختر و از تو هم میخوام که برا برادرم دعا کنی
سلام تنهی تنهای تنها از اراک خواهر جون ممنونم که یادی از ما کردی
فاطمه از ززز خواهر جون دلم نگران شد واقعا خواهش میکنم اگه اومدی تو سایت خواهر جون یه متنی بزار که واقعا نگرانت شدم
136233
نام: ازاده
شهر: شاهرود
تاریخ: 6/6/2016 12:04:55 PM
کاربر مهمان
  دلم میخواد هیچ بچه ای تو دنیا غمگین نباشه همه ی بچههای دنیا فقط بخندن مثل النا سادات من که دنیای من و سیدمحمد
136232
نام: تنهای تنهای تنها
شهر: اراک
تاریخ: 6/6/2016 11:54:58 AM
کاربر مهمان
  سلام اقاسیدخیلی بی انصافیدچون همه برای موضوع شمادارن گریه میکنن اونوقت شماداریدمیخندیدحالاخوبه یه یکم ازحس وحال دختره اومدیدبیرون واقعابااین عشقی که شماتعریف کردیدمیتونیدفراموشش کنید؟خیلی راحت تونستیدفراموشش کنید.
<<ابتدا <قبلی 13630 13629 13628 13627 13626 13625 13624 13623 13622 13621 13620 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved