اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 135492 |
نام:
تنهای تنهای تنها
شهر:
اراک
تاریخ:
2/29/2016 9:39:27 AM
کاربر مهمان
|
گفتگوباخدا دررویاهایم دیدم که باخداگفتگومیکنم خداگفت:پس تومیخواهی بامن گفتگوکنی من درپاسخ گفتم اگروقت داریدخداخندیدوگفت،وقت من بی نهایت است.پرسیدم چه چیزبشرتوراسخت متعجب میسازدخداپاسخ دادکودکیشان اینکه انهاازکودکیشتان خسته میشوندوعجله دارندکه بزرگ شوند پس ازمدتهاارزو میکنندبازکودک شوند،اینکه انهاسلامتی خودراازدست میدهندتاپول بدست اورندبعدپولشان راازدست میدهندتاسلامتی ازدست رفته شان رابازجوینداینکه بااضطراب به اینده مینگرندوحال خویش رافراموش میکنندبنابراین نه درحال زندگی میکنندونه دراینده.اینکه انهابه گونه ای زندگی میکنندکه گوئی هرگزنمیمیرندوبه گونه ای میمیرندکه گوئی هرگزنزیستنددستهای خدادستهایم راگرفت مدتی سکوت کردیم ومن دوباره پرسیدم:به عنوان خدامیخواهی کدام درسهای زندگی رابه بندگانت بیاموزند.گفت بیاموزندانهانمیتوانندکسی راوادرکنندکه عاشقشان باشدهمه کاری که انهامیتوانندبکننداین که اجازه دهندخودشان دوست داشته باشند.بیاموزندکه درست نیست خودشان رابادیگران مقایسه کنندبیاموزندکه فقط چندثانیه طول میکشدتازخم های عمیقی درقلب انهاکه دوستشان داریم ایجادکنیم اماسالهاطول میکشدتاان زخم هاالتیام بخشیم بیاموزندکه ثروتمندکسی نیست که بیشترین هاراداردبلکه کسی است که به کمترین هانیازدارندبیاموزندکه دونفرمیتوانندبه یک نقطه نگاه کنندوان رامتفاوت ببینند.بیاموزندکه کافی نیست که دیگران رافقط ببخشندبلکه خودرانیزبایدببخشند.من باخضوع گفتم ازشمابه خاطراین گفتگوسپاسگذارم ایاچیزدیگری است که دوست داریدبه بندگانتان بگوییدخدالبخندزدوگفت:فقط اینکه بدانندمن اینجاهستم همیشه/////سلام خدمت دوستای خوبم فاطمه خانم دلشکسته عزیزوهمه دوستای حرف دلی دراین ایام التماس دعای خیرازشماخوبان دارم.(اللهم عجل الولیک الفرج)
|
|
| 135491 |
نام:
محبوبه عباسپور
شهر:
مشهد
تاریخ:
2/28/2016 11:26:23 PM
کاربر مهمان
|
نمیدونم چی بایدبگم ولی خیلی دلم گرفته خسته شدم ازهمه چی از تنهایی ازمشکلات زندگیم از اینکه احساس خورد شدن میکنمو هیچ روزنه ی امیدی برای خودموبچه ی2سالم نمیبینم میترسم ازآینده از آدمای دورم ازخوشحالی دشمنام ازکوچیک شدن خودموبچمنمیدونم چرا اومدتوزندگیم چرانتونست کنارم باشه چرامنوبچموبدبخت کرد چرابایدتنهاباشم فکرنمیکردم روزی بچموتنهایی بخوام بزرگ کنم دوسش داشت نذاشت زندگی کنم نذاشت حتی تواون مدت که خداداشت بهم هدیه ی باارزشی میدادنذاشت طعم زندگی روبچشم ظاهرم چیزی بودکه هیچ کس باورنمیکرد که چی دارم میکشم حتی الان خسته ی میترسم از گناه نمیخوام گناه کنم ازخداکمک میخوام ایمان دلی دارم و عملی نه نمیتونم نمازموبخونم
|
|
| 135490 |
نام:
مائده
شهر:
ساری
تاریخ:
2/28/2016 8:33:05 PM
کاربر مهمان
|
واقعازحمت کشیدن شهیدآوینی وامثال ایشان
|
|
| 135489 |
نام:
زهرا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/28/2016 7:07:31 PM
کاربر مهمان
|
کاش ما هم کمی از ایشون درس می گرفتیم
|
|
| 135488 |
نام:
خادم حضرت زهرا
شهر:
تبریز
تاریخ:
2/28/2016 10:00:47 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان عزیز صبحتون بخیر ان شا الله .زهرای مرضیه دست گیرتان ان شا الله
سلام به فاطمه ی عزیزم خوبی گلم ،سلامتی ان شا الله خدارو هزار مرتبه شکر .امیدوارم پایان امسال پایان تمام غم و غصه هات باشه آبجی عزیز .امیدوارم عید امسال و با همسرت باشی و خدا یه همسر خوب نصیبت کنه تا عوض همه ی سختی هایی که کشیدی باشه.ممنون که جویای احوال من و خواهر زادم هستی .فدات شکر خدا بد نیست یکم مشکل داره که مطمئنم با دعای خیر شما دوستان حل میشه.در مورد خودمم مشکلم همچنان پا برجاست ولی کاری از دستم بر نمیاد فقط توکل کردم به خودشو و میگم خدا هرچی مصلحت میدونی همون بهتره .الهی بهترین هارو نصیب دوستان و من حقیر بفرما.الهی آمین .راستی فاطمه جان وقتی نیستی دستم به نوشتن نمیره زود زود بیا تا منم بیام دلم برا همتون تنگ شده .برای دوستای قدیمی گمگشته ی عزیز و غریبه و فاطمه و مهدیه ....
سلام به دوست عزیزم به یادش هیچ کس .خوبید امیدوارم زندگیتون پر بشه از لبخند خدا .دوست عزیزم نمیدونم چه اتفاقی براتون افتاده ولی مطمئن باش حکمتی داشته و بعد چند وقت اگه ایمان داشته باشی اون حکمت هم برات مشخص میشه اینو میگم چون براخودم اتفاق افتاده و دیدم .پس زیاد خودتو ناراحت نکن فقط بگو خدایا به تو واگذار کردم بهترین ها رو برام در نظر بگیر .ان شا الله به آرامشی از جنس خودش برسی .
سلام به دیگر دوستان عزیز ذکیه ثنای عزیز و نرگس و برادر محترم آقا هادی از گیلان و تمامی دوستان قدیمی که یه روزی اینجا اینقدر پیام میذاشتیم که مدیر سایت از دستمون کلافه میشد و الان دیگه هیچ کس نیست و دیگر دوستان جدید امیدوارم دلاتون شاد و لبهاتون خندون و جیباتون پر پول و زندگیهاتون منور و مزین به نگاه پر مهر مهدی زهرا باشه ان شا الله .از همتون التماس دعا دارم در پناه مهدی زهرا باشید
|
|
| 135487 |
نام:
خروش
شهر:
همین حوالی
تاریخ:
2/28/2016 9:13:14 AM
کاربر مهمان
|
...
دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
گر ببینی ناکسی بالا نشیند صبر کن
روی دریا کف نشیند قعر دریا گوهر است
...
به احترام فقیه مظلوم ، علامه مصباح یزدی
|
|
| 135486 |
نام:
خروش
شهر:
همین حوالی
تاریخ:
2/28/2016 7:32:57 AM
کاربر مهمان
|
آخرین خطبه مختار ابو عبید ثقفی:
لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه. دنیا با همه ی عظمت و زیباییش روزی خواهد مرد. و خورشید و ستارگان با همه فروغشان تاریک خواهند شد. کوه ها با تمام بلندا و غرورشان فرو خواهند ریخت و آبی دریاها کدر شده، آبشان به جوشش در خواهد آمد و سبزی جنگلها به سرخی خواهد گرایید. چونان آهن گداخته در کوره ، در چونان هنگامه ای، آدمی مورچه ای را ماند که آب در خانه اش افتاده و او آسیمه سر در پی مأمنی می دود، می دود، می دود... و کجاست جنت المأوی؟ پلی را بین خود و بهشت خدایش مانع می بیند و این پل گاه پهن است و گاه باریک. گاه صاف است و گاه پیچاپیچ. گاه تیز و گاه لغزان. اعمال ما در این دنیا، کم و کیف ما آن را معین می کند. برای حکام جور چونان تار مو باریک است و لغزان و لغزان و لغزان.
آن روز تمام اعضاء و جوارح ما بر عدالت یا بی عدالتی ما شهادت خواهند داد و هیچ عملی ، هیچ عملی هولناک تر از بی عدالتی نیست. شما مدتی زمام امور خویش را به مختار ابوعبید ثقفی سپردید و خواستید در میانتان به عدالت حکومت کند تا آنجا که در توانم بود به طلب حقتان کوشیدم و با آفتهای عدالت خواهی جنگیدم ، من هرچه که بودم و هرچه که هستم خدایم بهتر می داند. بد خواهان کذابم می نامند و ستمکاران دنیا دوست و قدرت طلبم می خوانند. اویی که مبرّا از خطا و گناه است ولیّ و وصیّ خداست ، کتمان نمی کنم که در مسیر قیام گاه پایم لغزیده و گاه دست و زبانم خطا کرده است. گوشهایم گاه نشنیده اند ، چشمهایم گاه ندیده اند. از خدا می خواهم که مرا ببخشد و خدا ارحم الراحمین است ؛ امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین.
«یا ایّها الّذین امَنوا امِنوا». به شما قول می دهم چنانچه با همان نیات روزهای نخستین قیام شمشیر بزنید پیروزید و بر دشمن مزور غلبه می کنید. در میان شما هستند کسانی که احیانا قصد تسلیم دارند. من بیعتم را از ایشان بر می دارم و اتمام حجت می کنم تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند. پس از غلبه ، شک نکنید گردنتان را خواهد شکست.
|
|
| 135485 |
نام:
به یادش،هیچکس
شهر:
...
تاریخ:
2/27/2016 11:37:13 PM
کاربر مهمان
|
سلام...
ممنونم از خواهرخوبم خادم حضرت زهرا وفاطمه ززز که به یادم بودید.ممنونم از دعاهاتون. دعاگوی شما وهمه دوستانی که میان اینجا هستم.انشاالله که مقبول درگاه حق باشه...
راستش اون روزی که اومدم اینجا غمی بزرگ داشتم.فقط توکل کردم ودعا... ولی
حالا با دلی سنگین ترازغم اینجام.
دیگه ازدست رفت...همه چیز
حالم خوب نیست
همه چیزو سپردم به خدا وخودم دارم زیرفشاراین درد نابودمیشم...روزی هزاربار
شکرت خدا.نمیخوام ناسپاسی هم به گناهام اضافه بشه
میدونم خیلی کوچیکم وهرآنچه هم که میکشم بخاطر این وجود بی مقدارخودمه
احساس میکنم فراموش شدم
صدام هیچ کجا نرفت...فقط خودم شنیدمش
چی بگم که این داغ گفتن نداره
التماس دعا
|
|
| 135484 |
نام:
شهر:
تاریخ:
2/27/2016 1:18:20 PM
کاربر مهمان
|
خدا جونم من میخواستم بهش کمک کنم. خدایا ولی از ترس بی آبرویی دارم خفه میشم . از ترس اینکه کار اشتباهی کرده باشم. خدا جون به من کمک کن. خدا جون منو از خودت نرون. من بنده گناهکار تو هستم . بهم کمک کن. خدا جون کمکم کن. خدا جون بهت نیاز دارمو دارم خفه میشم از درد .خدا جون خواهش میکنم اتفاقی واسش نیفته. من قول میدم دیگه بهش سر نزنم. اشتباه کردم. خدا جون تو که خوب و بزرگی ، گناهان منو ببخش و آبروی منو حفظ کن
|
|
| 135483 |
نام:
علی
شهر:
رودسر
تاریخ:
2/27/2016 12:52:49 PM
کاربر مهمان
|
سلام خدا من یه رهگذرم تو این دنیا جایی ندارم اما میخام ازت تشکر کنم بابت همچی زندگیم مادر و پدرم و کشورم ازت میخام رهبرم و کشورم رو حفظ کنی زندگی قشنگه نزار نسل های بعدی از ایران ازاد محروم باشن خدایا خسته ام از نامردی هایی که تو اینجا دیدم اینایی که میان تو مسجد و ادای مسلمونا رو در میارن خستم از کسایی که دم از مردونگی میزنن و غیرتشون از سیبزمینی کمتره و در اخر خدا جون خستم از این زندگی زودتر اقامون امام زمان رو بفرست
|
|
