شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
135451
نام: محمد جواد یزدی
شهر: rl
تاریخ: 2/22/2016 8:28:41 PM
کاربر مهمان
  بدون شرح...
135450
نام: بهنام بر زگر
شهر: تبریز
تاریخ: 2/22/2016 8:02:10 PM
کاربر مهمان
  سلام اقا يه کلمه من زن ميخام همين دعام کننين يکي بهترشو پيدا کنم
135449
نام: هادی
شهر: گیلان
تاریخ: 2/22/2016 6:19:56 PM
کاربر مهمان
  بنام خدای مهربان
سلام به همه دوستان بزرگوار و مهربانم
خداجان دستان قدرت مند و مهربانت را بالای سر ما بگیر
خداجان سایه ات بالای سر ما کم نشه
خدا نگهدارتان
135448
نام: بنده خدا
شهر: زیراسمون خدا
تاریخ: 2/22/2016 6:10:39 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان حرف دلی یه مشکلی برامون پیش اومده که با 5ملیون حل میشه ازشماها میخوام ازته دلتون دعا کنید تااخر این هفته حل بشه پای ابرومون در میانه التماس دعا ازهمتون
135447
نام: حکیمه کریمی فرزند سیده زهرا موسوی
شهر: تبریز
تاریخ: 2/22/2016 2:01:38 PM
کاربر مهمان
  حاج آقا تو نماز شب دعامکنن گره از کار و بختم باز شه خیلی اذیتم
135446
نام:
شهر:
تاریخ: 2/22/2016 2:00:14 PM
کاربر مهمان
  حاج آقا تو نماز شب دعامکنن گره از کار و بختم باز شه خیلی اذیتم
135445
نام: دلشکسته
شهر: تهران
تاریخ: 2/22/2016 11:30:40 AM
کاربر مهمان
  سلام خدای مهربونم دلم خیییییلی شکسته میدونم هر لحظه کنارمی ازت خواهش میکنم توی این ایام عزیز تنهام نذار بار مشکلات تو زندگی رو دوشمه خییییلی سختی کشیدم هم من هم مامانم هم بابام , کمکم کن خداجونم , ازت میخوام حالا که دخترم و نمیتونم برم سوریه واز حرم خانم زینب کبری دفاع کنم ازت میخوام مرگیو قسمتم کنی که بتونم اعضای بدنمو اهدا کنم , این بهترین آرزومه,
135444
نام: زینب
شهر: میناب
تاریخ: 2/22/2016 11:11:22 AM
کاربر مهمان
  سلام خدای خوبم به حرمت چادرخاکی بی بی حضرت زهرا کمکم کن دوباره مث همیشه دستم رو بگیر
135443
نام: سردرگم
شهر: آه
تاریخ: 2/22/2016 11:03:15 AM
کاربر مهمان
  سلام . می خوام کمک کنید اول از خودم بگم دختری 19ساله با رویای پزشکی دوبارکنکور دادم ولی رتبه ام پایین بود 50هزار رشته های پیرا پزشکی رو هم دوست دارم با این فکر ک اول وارد دانشگاه بشم بعد خودمو تقویت کنم ک پزشکی رو بگرم درس بخونم کارای خوبی بکنم و کمک حال محرومان باشم مردمی از جنس خودم . مادرم دیکس کمر داره عمل نمیکنه چون خرجش زیاده و هزینشو نداریم خونواده ی 6نفره هستیم .من و برادر بزرگترم وخواهر برادر کوچیکم میشه گفت خونوادمون شلوغ نیست ولی درهمه اعضا رابطه ی صمیمی رو باهم ندارن مثلا خودم ک با مادرم صمیمی نیستم یعنی اون این فرصت رو بهم نداده ولی خدارو شکر دختری مسلمون و اهل دین هستم و ازهمون ابتدای سن تکلیف نمازروزمو ادا کردم و به دین و اصولم مقیدم نسبت ب جنس مخالفم احساس خاصی ندارم و شایدبشه گفت احساس روبه بدی دارم و خوشم نمیاد تا حالا ب ازدواج فکر نکردم و نسبت ب این امر واکنش بدی نشون دادم خواستگارای زیادی داشتم ک بدون اینکه بدونم کین و چکاره ان رد کردم و اجازه ی اومدن و ندادم ولی الان ب اسرار و فشار خونواده ام ک دخترای اطرافم همه کوچیکترای من دارن ازدواج میکنن قبول کردم برای اولین بار خواستگاری پاشو در خونمون بزاره ظاهرا پسر خوبی از نظر اعتقادی ی چیزی شبیه خودم بادرس مخالف نیست ولی رشته ای ک سطحش پایین تر باشه ولی با کار کاملا مخالفه این ی مشکل و مشکل دیگه این که من خیلی ب خونواده ام وابسته ام و تنها شخصی هستم ک ب خونواده گرما میبخشه موقع ناراحتی یا جر و بحث خونواده رو اروم میکنه احترام همه رو نگه میداره و احترامشو نگه میدارن و اعضای خونواده ازش حرف شنوی دارن مثلا برادر بزرگترم ک خیلی باهم صمیمی هستیم از من حرف شنوی بیشتری داره تا از مادرم . مادرم هرچی ازش بخواد ب من میگه ک بگم با مادرم جرو بحث و دعوا میکنه ولی با من نه . سر مادرم گاهی داد میکشه ولی سر من نه و با من صلح تو این خونه برقراره و چیزی ک می بنم اگه من نباشم خونواده از هم میپاشه مادرمم عروس نداره ک کمکش کنه اگه حالش بد باشه من هم احساس میکنم اونجور ک باید حق مادرمو ادا نکردم و میخوام قبل از رفتن از این خونه ادا کنم و الان آمادگی ازدواجو ندارم نمیدونم چکار کنم از این میترسم ک اگه جواب نه بدم بعد از این خونواده ی خوبی مثل اینا نیاد و خونواده م سرزنشم کنن از طرف دیگه این اون شرایطی نیست ک کاملا مد نظرمه لطفا کمکم کنید چکار کنم
135442
نام: زهره
شهر: پاکدشت
تاریخ: 2/22/2016 10:57:07 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان شوهرم یک ماهه که بدلیل پلمب کارخونه ای که توش کار میکرده بیکار شده شب عیدی خیلی تو شرایط سختی قرار داریم توروخدا برامون دعا کنید کار درست حسابی پیدا کنیم.
<<ابتدا <قبلی 13551 13550 13549 13548 13547 13546 13545 13544 13543 13542 13541 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved