شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
134122
نام: غریبه
شهر: جایی دلم گرفته از ادما
تاریخ: 10/19/2015 3:43:46 PM
کاربر مهمان
  با سلام به همه دوستان خواهر عزیز و دلسوزم خادم حضرت زهرا ممنون از دعات گلم و خانمی ک اسم شو ننوشته و گفته ک مداح تورو خدا اگه مراسم رفتی و دلتون لرزید واسه دل همه بچه ها و دل شکسته منم ارامش بده من از دنیا هیچ چیز نمی خوام آرامش خودم و شوهرمو می خوام دوستای گلم زهرا خانومک از نهبندان امیدوارم خدا به همین زودی بهتون ی بچه ناز بده و خواهر عزیزم نرگس امیدوارم خدا ب شمام صبر بده و هر چی از خدا می خواین و به صلاح تونه بهتون بده و همه دوستان گلم ک اسم شونو نگفتم امیدوارم حاجت روا بشین خواهر عزیزم خادم حضرت زهرا امیدوارم شماهم به حق همین دعاهایی ک واسه بقیه می کنید حاجت روا بشین و اون ارامش واقعی روحی تونو بدست بیارید من چن روزی دارم میزرم مسافرت برگشتم ان شاا... خبرتونو میگیرم همه تونو به خدا مسپارم از همه التماس دعا دارم
134121
نام: زهرا
شهر: نهبندان
تاریخ: 10/19/2015 2:54:36 PM
کاربر مهمان
  تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت رقیه: اتل متل خرابه!
اينجا يه بچه خوابه!
هم بدنش کبوده!
هم جگرش کبابه...!
اتل متل اسیری!
سیلی و سربه زیری!
کی تا حالا شنیده؟!
سه سالگی و پیری...؟!
اتل متل سه ساله!
این همه آه و ناله!
این دختر از ضعیفی!
هنوز یه پا نهاله...!
اتل متل بیابون!
کویر و دشت و هامون!
بس که پیاده رفتیم!
تاول زده پاهامون...!
اتل متل بهونه!
بابا چه مهربونه!
وقتی دلم میگیره!
برام قرآن می خونه...!
اتل متل گل یاس!
مهر و وفا و احساس!
دلم گرفته امشب!
به یاد عمو عباس...!
اتل متل یتیمی!
خدا، چقدر کریمی!
دادی بهم تو غربت!
یه عمه‌ی صمیمی...!

اتل متل شب و تب!
سینه ز غم لبالب!
دلم میسوزه خیلی!
به حال عمه زینب...!
اتل متل چه خوب شد!
بالاخره غروب شد!
قسمت عمه امروز!
توهین و سنگ و چوب شد...!
اتل متل سه روزه!
عمه گرفته روزه!
عمه چقدر غریبه؟!
خیلی دلم می سوزه...!
اتل متل خبردار!
تو چنگ دشمن انگار!
مثل یه شیر زخمی!
عمه شده گرفتار...!
اتل متل خدایا !
تو این همه بلایا !
عمه مظلومه ام !
چیا کشیده آیا...؟!
اتل متل اسارت!
وحشت و قتل و غارت!
یه گله گرگ و روباه!
توحش و شرارت...!
اتل متل چه سرده؟!
شب شب سوز و درده!
رفته سفر پدرجون!
چی میشه زود برگرده...؟!
اتل متل جدایی!
پدر جونم کجایی؟
چی میشه تا خرابه!
یه سر قدم بیایی...؟!
اتل متل غریبی!
دوری و ناشکیبی!
ذکر من ای پدرجون!
وینک یا حبیبی...؟!
اتل متل یه نامه!
از طرف بابامه!
گفته رقیه، خونه ش!
خرابه های شامه...!
اتل متل سپیده!
تو رؤیا ماهو دیده!
به شوق وصل مهتاب!
یه هو از خواب پریده...!
اتل متل تمومه!
پرزدن آرزومه!
دلم پیش بابامو!
داداشامو عمومه...!
134120
نام:
شهر:
تاریخ: 10/19/2015 1:42:15 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان خوبم بعد از دوسال اومدم چقد دلم براتون تنگ شده برام دعا کنید بچه ها
134119
نام: بی نام و نشان
شهر:
تاریخ: 10/19/2015 1:40:48 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان عزیزم حالتون خوبه؟ شرمنده که نمی تونم اسم همه تونو ببرم و عرض ارادت بکنم چون سرم شلوغه اما دعاگوی تمامتوت هستم از خدا می خوام همیشه همسایه ی دلتون باشه و غماتونو برطرف کنه. اما شما آقا حسین، داداش جون اول توکل کنید برخدا بعد حتما باهمسرتون صحبت کنید و بهش بگید که چرا اینجوری رفتار می کنه شاید واقعا نمی دونه که این رفتارش باعث ناراحتی شما می شه منم این دوران و تجربه کردم واقعا سخته اما اشتباه من این بود که همون اوایل حرف دلمو نزدم و نگفتم که ازبی اعتنابودنش ناراحت می شم به خیال خودم بزرگواری می کردم و کوتاه می اومدم ولی یه روز که کاسه ی صبرم سراومده بود همه چیو بهش گفتم اما جوری که ناراحتش نکنم، وقتی بهش گفتم گفت من اصلا نمی دونستم باید چه جور رفتاری تو زندگی زنا شویی داشته باشم و چیکارکنم که زندگیمون خراب نشه.... خلاصه که به مرور زمان با تذکر دوستانه خیلی از رفتاراش درست شده، شما هم امتحان بکن ضرر نمی کنی منم خیلی برات دعا می کنم داداش حسین. ازتمام وجودم ازهمه تون می خوام که برام دعا کنید.
134118
نام: نرگس
شهر: کنگاور
تاریخ: 10/19/2015 12:10:37 PM
کاربر مهمان
  یعنی میشه که بیاد؟ یا نه میشه یه بار دیگه ببینمش؟
134117
نام: خادم حضرت زهرا
شهر:
تاریخ: 10/19/2015 12:01:12 PM
کاربر مهمان
  سلام به دوستان عزیز و تسلیت ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین(ع)

سلام به دوست عزیز گمنام از شهر خاکی .خوش به سعادتتون لطفا از طرف ماهم نائب الزیاره باشید تا حالا که قسمتمون نشده بریم پابوس امام رضا .سلام منو هم به آقا برسونید و بگید آقا یکی هست که دلش خیلی میخواد بیاد پیشتون لطفا به فکرش باشید.

التماس دعا زیارتتون قبول.همه ی دوستان حرف دلی رو دعا کنید
134116
نام: خادم حضرت زهرا
شهر:
تاریخ: 10/19/2015 9:58:09 AM
کاربر مهمان
  سلام به دوستان عزیز صبح همگی به خیر و شادی

سلام زهرا خانم خوبی ؟چقدر نوشتتون زیبا بود من که داشتم میخوندم اشکام بهم اجازه خوندن نمیدادن .دستت درد نکنه خیلی دعات کردم امیدوارم به حرمت حضرت رقیه به این زودیا خبر مادر شدنتونو بهمون بدی ان شا الله.

سلام به فاطمه عزیزم خوبی ؟نوشته شمام زیبا بود خوش به حالتون چقدر خوبه آدم با خداش اینطوری تو قالب شعر ویا با یه دلنوشته حرف بزنه امیدوارم به حرمت اینروزا حاجت روا شید.
سلام به خواهرم غریبه جان خوبی عزیزم حالتون بهتر شده؟امیدوارم همیشه آرامشی از جنس خدایی تو وجودتون باشه .شمام منو دعا کنید که منم مثل شما متاسفانه چند وقتیه آرامش روحیم به خاطر یه مثله بهم خورده و دارم داغون میشم و اصلا حالم خوب نیست.

سلام به دوستان عزیز کبوتر جان و گمگشته ی عزیز و نرگس خانم از کنگاور و سفید از امید وبرادر محترم گناهکار(تواب)و آقا و هادی .....امیدوارم شماهاهم تو اینروزا حاجت روا شبد.

سلام برادر محترم حسین آقا از جلفا .اولا بهتره با یه مشاور صحبت کنید ثانیاسعی کنید علتشو پیدا کنید مگه از اول به زور به عقد شما در آوردن که تو این مدت کم این رفتارو میکنند .توکل کنید به خدا ان شا الله مشکلتون حل میشه من و دوستان حرف دلی حتما براتون دعا میکنیم .

سلام به فاطمه ی عزیز از تاریخ و مذهب .خواهرم ناراحت نشید من مثل شمام از این حرف و حدیثا زیاد میشنوم هر چند تا ها چیزی نمیگفتن و به خودم واگذار میکردن ولی الان که دیگه تقریبا 29 ساله شدم داره حرف و حدیثا زیاد مشه و میگن اگه اینطوری بکنی تو خونه میمونی و همه رو رد نکن و از این حرفا .راستی شمام دیگه این حرفو نزنید ما بهتون عادت کردیم دلمون تنگ میشه .نشید مثل بعضیا رفیق نیمه راه .ان شا الله به حرمت شاهزاده قاسم هر چه زودتر خدا به دخترای دم بختی یه زوج مناسب و مومن و متعهد نصیب کنه .الهی امین

سلام مهدیه جان خوبی خواهرم ممنون از دعایی که در حق من و خواهر زادم کردین .منم اگه پیامهامو خونده باشین همیشه دعاگوی شما هستم البته اگه اثری داشته باشه .امیدوارم خدا به حرمت صاحب عزا هر حاجتی دارین برآورده به خیر کنه .

التماس دعا از همتون .دوستان مادر کبوتر جان رو فراموش نکنید حتما دعا کنید.ممنون
134115
نام: غریبه
شهر: جایی دلم گرفته از ادما
تاریخ: 10/19/2015 9:22:10 AM
کاربر مهمان
  سلام خواهر گلم خادم حضرت زهرا خوبی عزیزم مرسی از توجه ت ما فردا شب میریم سمت شهرستان برام دعا کن ک دلی خوش از اونجا برگردم برام دعا کن استرس ذارم اونجا دسترسی ندارم ک بهتون سر بزنم ان شا... برگردم خبر تونو میگیرم التماس ذعا از همه یا حق
134114
نام: هادی
شهر: گیلان
تاریخ: 10/19/2015 12:26:30 AM
کاربر مهمان
  بنام خد
عزاداریتان مقبول درگاه حق تعالی
سلام به همه دوستان
دو باره محتاج دعای شماها شدم برای من دعا کنید
منهم برای همه تان دعا میکنم
خدا نگهدارتان
134113
نام:
شهر:
تاریخ: 10/19/2015 12:26:19 AM
کاربر مهمان
  سلام به تمام دوستان عزیزی که منو راهنمایی کردن، چشم تلاش می کنم طرزفکرموعوض کنم ولی بدون دعای شما نمی تونم کاری ازپیش ببرم، اوایل زندگی رفتم دکتر،دکتراشتباهی بهم گفته بود بچه دارم نمی شم بعد که دکترمو عوض کردم وچندتا آزمایش دادم فهمیدم مشکلی ندارم ولی بازم بعدازاون ناامیدی تودلم یه خبراییه هنوزم نتونستم احساس خودم نسبت به بچه عوض کنم، بچه هارو خیلی دوست دارم ازبس بچه دوست دارم بچه های خواهرم ازکوچکی بامن بودن و مادراشون باخیال راحت می رفتن به کاراشون می رسیدن چون می دونستن خیلی مواظب بچه هاشونم حتی همسایه هامون هم همین جورینن، ولی نمی دونم، دلیلش چیه، چرا، هرچی فکرمی کنم عقلم به جایی قد نمیده که چرا ازمادرشدن خودم متنفرم، من خیلی دلم می خواد بچه هایی رو تربیت کنم که بدرد اهل بیت بخورنو از غربتشون کاسته بشه ولی به خدا سه ساله دارم تلاش می کنم هنوز موفق نشدم بااین حس خودم کنار بیام ولی امیدوارم بادعای شما امام زمان زندگیمو تغییر بده، زهراجان من مداحم گاهی وقتا لطف امام حسین شامل حالم می شم مداحی می کنم توی این ایام وقتی سعادت یارم شد و روضه ی سه سالشون خوندم به نیت شما می خونم که خداتا محرم دیگه یه بچه ی سالم و تپل بهتون بده. امیدوارم دعا گوی من باشید
<<ابتدا <قبلی 13418 13417 13416 13415 13414 13413 13412 13411 13410 13409 13408 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved