شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
13352
نام: مسافر ۲
شهر: دیار غربت
تاریخ: 11/13/2005 6:47:07 AM
کاربر مهمان
  قصه نیستم که ببویی ، نغمه نیستم که بخوانی ،صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی ، یا چیزی چنان که بگویی،من درد مشترکم مرا فریاد کن.
نامت را به من بگو ،دستت را به من بده ،حرفت را به من بگو،قلبت را به من بده ،با لبانت برای همه لبها سخن گفتم ،ودستانت با همه دستان آشناست.
دستت را به من بده ،حرفت را به من بگو، ای دیر پاشده با تو سخن می گویم بسان ابر که باطوفان ،بسان علف که با صحرا ،بسان باران که با دریا ،بسان درخت که با جنگل زیرا که من ریشه های تو را دریافته ام زیرا که صدای من با صدای تو آشناست.
خسته نباشید خدا قوت.لطفا برام شعر بفرستید
ممنون
13351
نام: محمد
شهر: تبریز
تاریخ: 11/13/2005 6:36:09 AM
کاربر مهمان
  انسانهاانطور که فکر می کنند زندگی خواهند کرد !؟
13350
نام: ثريا
شهر: تهران
تاریخ: 11/13/2005 6:31:28 AM
کاربر مهمان
  خدايا كي من از دست اين كس راحت مي شوم دلم نمي خواهد اورا ببينم . اون واقعاٌ مريض است من در محيط خيلي بدي كار ميكنم كار كردن با يك بيمار روحي خيلي سخت است خدايا نجاتم بده. تا بتوانم با كمال آرامش خيال به كار هايم برسم.
13349
نام: یک نفر
شهر: خیلی دور نیست
تاریخ: 11/13/2005 6:22:56 AM
کاربر مهمان
  علی اقا از تهران خدا رو هیچ کس ندیده و نمی بینه اصلا خدا جسم نیست که دیده بشه بلکه خدانوره.
13348
نام: سارينا
شهر: تهران
تاریخ: 11/13/2005 5:15:09 AM
کاربر مهمان
  مگذار دلت بمیرد
13347
نام: ناشناس
شهر: غریبستان
تاریخ: 11/13/2005 5:11:22 AM
کاربر مهمان
  سلام

علی اقا رسیدن به خیر
دست خوش آقا رضا چرا پیداتون نیست
پانیذ عزیز خاطرم هست خداحافظی کردی . یادت کردم که بقیه عزیزای حرف دلی بدونن
هر چه که از دل برآیند لاجرم بر دل نشیند
حتی اگه نباشید هم یاد مهربونیاتون هست
و همه دوستایی که بودید و رفتید
هستید و انشاالله خواهید بود
و مهربونای نوپای بازار مهربونی حاج مرتضی
**********************************************
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم به سر شود
**********************************************

داشتم به اشک و توسل و انتظار فکر میکردم
به اینکه راستی حکمت اشک چیه و در پی اون چرا اینقدر انتظار
راستش بیتی که گفتم بینهایت برام زیباست از اون بیتهایی که با چهار تا کلام یه دنیا حرف زده
گاهی واقعاً نیازه که بجای گفتن ، اشک ریخت و بجای ترکیب هزار فکر و خیال انتظار کشید
شاید بهتر اون باشه بالاخره به این باور برسیم که بین ما و خدای درون ما تنها روح دمیده شده خدای وجود ماست که جاریه و این خودش راز آشکار و نهانی که باید از چشم غیر دورش کنیم
رازهایی که بهتره سربه مهر باقی بمونن و به این انتظار شیرین ادامه بدیم تا اینکه خود خدا دست از پرده پوشی برداره و آشکار کنه اونچه که پنهانه

به بیقراریه دل همتون قسم که میاد روزیکه قرار دل هممون بیاد و بر سریر قلبهامون حکمرانی کنه
شاید لازم باشه حتی نگاه اشک آلودمون رو هم از همه پنهون کنیم و مصداق بیت بالا بشیم
عزیزای دلم بیایید به حرمت قداست انتظار از خدا آرامش دلهامون رو طلب کنیم
هر کس در مامن و ماوایی احساس آرامش میکنه
یکی کنار خانواده
یکی خلوت تنهایی
یکی با نماز
یکی با انتظار
یکی با علی
و
یکی با حسین

من دعاگوی دل پاک و خالصتون هستم
اما صادقانه ازتون التماس دعا دارم
نیتی دارم به زیارت
منو به همواری راه سخت سفر دعا کنید
راهی که تا پاک نباشم
تا درک نکرده باشم
تا خلوصم به درجه بالای اعتبار نرسیده باشه
تو دنیای عاشقی تره هم برای دلم خرد نمیکنند

بیایید باهم صبوری پیشه کنیم
و برای دوستای مهربونی که با معرکه عشقبازی دست و پنجه نرم میکنند و قرار از کف دادند دعای صبر کنیم


یا علی
13346
نام: بی معرفت
شهر: غریبستان
تاریخ: 11/13/2005 5:01:28 AM
کاربر مهمان
  علی (ع) می فرماید: خدایی که ندیدم نپرستیدم!
علی آقا ببینید علی (ع) چه معرفتی داشت که خدایی که ندیده نپریستیده اند!
خوب است شیعه ایشان هم پیرو معرفت ایشان باشد!
13345
نام: معصومه
شهر: کرمان
تاریخ: 11/13/2005 5:00:11 AM
کاربر مهمان
  انتقال
13344
نام: علی
شهر: تهران
تاریخ: 11/13/2005 4:44:02 AM
کاربر مهمان
  من می خواهم خدارا ببینم.
13343
نام: باران
شهر: زمین
تاریخ: 11/13/2005 4:42:37 AM
کاربر مهمان
  سلام
تنها از یک جای دور اگه خدا بخاد و به صلاحت باشه به اونی که بخای می رسی

من از همه یه سوال دارم چرا ادم به خاطر کسی خودشوباید کوچک کنه؟؟؟؟؟
<<ابتدا <قبلی 1341 1340 1339 1338 1337 1336 1335 1334 1333 1332 1331 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved