اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 133502 |
نام:
علی
شهر:
کرمان -سیرجان
تاریخ:
9/12/2015 11:00:43 AM
کاربر مهمان
|
زمان همه چیز را ثابت می کند........
|
|
| 133501 |
نام:
مسافر
شهر:
اسلام
تاریخ:
9/12/2015 9:47:31 AM
کاربر مهمان
|
سلام به خانم گمگشته از تهران
لازم نیست به زن فاسدی که داره خیانت می کنه مهریه پرداخت بشه،در صورت اثبات این مدعی بدون مهریه میشه از شر اینجور آدما خلاص شد..
طبق شریعت اسلام اگر این خانم شوهردار اینطوری بخواد با دیگران رابطه برقرار کنه،حتی تا سنگسار هم پست داره!..و اون مردان فاسد با علم به تأهل اگر این چنین کاری بکنند حتی میشه اعدامشون کرد یعنی از زدن حد بیشتره!
تا اونجاییکه می دونم این موضوع باید در قوانین ما هم باشه پس هیچ دلیلی برای پرداخت مهریه وجود نداره و در صورت اثبات در دادگاه ایشون بدون هیچ مشکلی می تونند طلاق بدن! وقتی این خانم باز هم به کاراش ادامه میده،همسرش می تونه براش پرونده سازی کنه،با ضط قراراش با دوربین و جمع آوری مدارک!
بچه این خانم قراره چی بشه؟!!
تقصیر برادرتون نیست که اون زن اینطوریه..پس سرزنش ها یا نگاه های دیگران هیچ اهمیتی نداره!..
به جای کشیده شدن به مرز جنون عاقلانه یک وکیل بگیرند و موضوع رو حل کنند.
در پناه خدا
|
|
| 133500 |
نام:
شهر:
تاریخ:
9/12/2015 7:29:59 AM
کاربر مهمان
|
برای گرفتن استخاره با این سایت اشنا شدم.حالا حس میکنم یه کم بهترم.چون جایی برای درد دل وجود داره.درد خیلی از نداشته هام.درسته از خیلیا وضعیتم بهتره.ولی خوب ادما کمال طلبند.خدایا میدونم همه چیز تو عشق و لذتهای دنیایی خلاصه نمیشه ولی خوب وقتی به دنبال جاه طلبیات میری همیشه ته دلت احساس خلا میکنی.خدایا منو تو اغوش گرم خودت بگیر.کمکم کن.بهم قدرت و شهامت بده
|
|
| 133499 |
نام:
نازنین زهرا
شهر:
تاریخ:
9/12/2015 1:00:50 AM
کاربر مهمان
|
سلام.جناب گمگشته از تهران من یه دختر ۱۸-۱۹ساله ام تا حالا نه دوست پسر داشتم و نه به کسی جرأت دادم که من رو اهل این مسخره بازی ها فرض کنه.با خوندن متنتون در جواب یک ایرانی به یاد قصه هام افتادم.چند وقت پیش یه خواستگار داشتم که تمام ویژگی هایی که مد نظرم بودو داشت از نظر اونم من هیچ ویژگی بدی نداشتم و مهم تر خوانواده ایشونم خیلی از من خوششون میومد و هنوزم از من خوششون میاد اما فقط بخاطر این که خانوادم مثل خودم مذهبی نیستن پا پس کشید و منصرف شد.قلبم درد اومده.دردی که فراموشیش خیلی سخته.من حتی به صورتش هم نگاه نکردم و تصویری ازش نمیشناسم و به یاد ندارم اما بازم نمیتونم فراموشش کنم.عاشق نیستم اما این حس تلخ طلب رو نمیتونم بندازم دور.عشق نیست یه چیزی شبیه خواستنه.
آرزوم بود حالا که ۱۸-۱۹ساله از نعمت خانواده مذهبی محرومم با ازدواج با این پسر هم همسر مذهبی هم خانواده مذهبی برسم.
روزای اول دلم خوش شده بود که بعد از این همه سال طعم پدر رو میچشم طعم محبت و مردونگی پدر.
دلم خوش شده بود که بعد اینهمه سختی بلآخره با ازدواج با یه پسر خوب پشت سایه غیرتش سرمو بالا بگیرم اما ...
حالا من نمیتونم این ماجرا رو فراموش کنم.قلبم از شدت درد آروم نمیشه به هر دری میزنم آروم نمیشه.
از خوش خیالی خودم بیزارم.چه خوش خیال بودم که روزای اول فکر میکردم چون در مورد خانوادم حرفی نمیزنه فقط خودم براش مهمم نه خانوادم.
برام دعا کنید.از آینده وحشت دارم٬نمیخوام با یه غیر مذهبی ازدواج کنم و نمیخوام مثل راهبه های مسیحی مجرد باشم.حس تنهایی و غریبی داره داغونم میکنه.
|
|
| 133498 |
نام:
دل غریبه
شهر:
تنهایی
تاریخ:
9/12/2015 12:24:06 AM
کاربر مهمان
|
سلام خیلی دلم گرفته ازکسانیکه دلم روشکوندن وگذاشتن روز شب توغصه باشم
ولی تاعمردارم نمیبخشم شون میدونین چراچون قشنگ ترین لحظه های زندگی رودارم باافسردگی میگذرونم
خداروشکر خیلی بهترشدم ازقبل دیگه کم کم همه میگن فکرازدواج باشم منم هستم
فقط اگه خدابخاد یه قسمتی نصیبم کنه وخوشبخت بشم وتمام روزهای سختم روفراموش کنم همگی برام دعا کنین هرکی این نوشته هامو بخونه برام دعاکنید خیلی محتاجم دعااااام کنید بابغض گفتم هرکجاکه هستین برادل غریب بی کس من دعاکنید دلم هوای نجف کرده برم کناربرادرم زار زار اشک بریزم برم کربلا بگم اقا قربونت برم طلبیدی من رو روم سیاه ولی بخداغریبم وبی کسم اقا تودستم بگیر اگه به تورونکنم اقا به کی رو کنم دیدی روکردم به بنده ها چیکارم کردن بگم به حضرت عباس ای قمربنی هاشم ای کفیل زینب ای کسی که دل بجه هارونشککوندی اقاروم سیاه دستم بگیر اقا غریبم بی کس تنهام به دل شکستگی زینب دستم بگیر کمکم کن میدونم کرمتون زیاده اقا جواب توروخدابیااشکام پاک کن توروبه اشکای رقیه قسمت میدم ردم نکن .تمام امیدم به این دعاهاس میدونم ردم نمیکنن
ممنون میشم التماس دعا
|
|
| 133497 |
نام:
شهر:
تاریخ:
9/11/2015 9:05:00 PM
کاربر مهمان
|
سلام عطیه جان می تونید تووبلاکم جواب بدیدhttp://raheporkhir.blogfa.com/
|
|
| 133496 |
نام:
نردبانی سوی خدا
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
9/11/2015 8:56:23 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر همه حرف دلیهای گرامی
سلام عطیه جان متنتون خیلی زیبا بود خیلی زیاد لطف کردیدگذاشتیدش
درسته از حرف دل رفتم نه به خاطر بی علاقگی نه شرایط ایجادکرد برم انشالله به زودی برگردم دوسالی که نبودم خیلی به فکراینجابودم به لطف خودشهیداوینی الحمدلله زندگی با معنویت خوبی داشتم مجموعه فرهنگی خوبی فعال بودیم شکر عطیه جان اگه خواستید برام پیغام بزارید بریدوبلاگ
چون معلوم نیست کی برگردم
التماس دعای فرج
|
|
| 133495 |
نام:
نازنین عذرا
شهر:
تاریخ:
9/11/2015 7:52:16 PM
کاربر مهمان
|
شعر رهبر انقلاب برای امام عصر عجل الله تعالی فرجه
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر"
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود
سید علی حسینی خامنه ای
|
|
| 133494 |
نام:
حبیب
شهر:
شهرکرد
تاریخ:
9/11/2015 6:00:44 PM
کاربر مهمان
|
باسلام
واقعا احسنت از این سایت خوبتون...
من یه بچه هیئتی هستم و خیلی به دینم توجه دارم اما یه چند وقته بابام با مسئول هیئتمون حرفشون شد و دیگه نمیذاره برم هیئت...تو این چند وقته خیلی بهم سخت گذشته همش فکر گناه میاد تو سرم...واقعا نمیدونم چیکار کنم
|
|
| 133493 |
نام:
عاشق امام حسن(ع)
شهر:
تاریخ:
9/11/2015 5:56:56 PM
کاربر مهمان
|
سلام بابا مرتضی
خوبی بابایی؟
دوست دارم
بابا،خودت میدونی چی ازت میخوام
پس تو این لحظه ها تنهام نزار
بابایی دلم از اینهمه توهین وتحقیر گرفته
من زندگی آروم میخوام،پراز حضورشهدا،یادخدا
بابایی تنهام نزار،باباییییییییییییییییییییییییی
|
|
