اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
132242 |
نام:
راضی
شهر:
شاهرود
تاریخ:
6/17/2015 6:30:57 PM
کاربر مهمان
|
سلام.20وچند ساله که هروقت هرشهیدی میارن ما خیلی شیک ومجلسی میگیم شرمنده ایم به همین راحتی هیچ کاری نمیکنیم وفقط بلدیم بگیم شرمنده.یه سری جونشون دادن به خاطر ادم های دیگه ولی همین ادم های که موندن جونشون و به عزراییل هم نمی دن.بیاین به جای شرمنده بودن حداقل یه کاری برای خودمون انجام بدیم
|
|
132241 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
6/17/2015 5:48:44 PM
کاربر مهمان
|
نامه غواص ها به مسئولین
قرار بود ما زیر آبی برویم تا ایران آزاد و سربلند بماند شما زیر آبی میروید که چه بشود؟؟؟؟
وقتی رفتیم... رییس جمهور در خیابان بهارستان زندگی میکرد وقتی برگشتیم ... رئیس جمهور تا خیابان بهارستان هم به استقبال مان نیامد
وقتی ما میرفتیم شما هم گاهی در جبهه ها به ما سر میزدید امروز که برگشتیم حتی زحمت نکشیدید در همین تهران به استقبال مان بیایید
وقتی ما رفتیم تمام ایرانی ها از نخبه و سیاست مدار و پزشک و.... به ایران بازمیگشتند امروز که برگشتیم دیدیم هر ایرانی که میتواند از کشور فرار میکند
وقتی ما رفتیم فقط شهید رجایی به آمریکا سفر کرد و آن هم برای دفاع از حقوق ایران و ایرانی امروز که برگشتیم شنیدیم مد شده مسئولین همراه خانواده به آمریکا سفر میکنند و پای مجسم آزادی عکس سلفی میگیرند
وقتی ما رفتیم شما هم به ایرانی بودن تان افتخار میکردید امروز که برگشتیم دیدیدم خیلی از شما اقامت کشورهای غربی را برای خود و خانواده تان گدایی میکنید
وقتی ما رفتیم وعده ی غذای هیئت دولت، نفری یه بشقاب قیمه بود.... امروز که برگشتیم شنیدیم و دیدیم که سفره های میلیونی پهن میشود
وقتی رفتیم شما هم مثل ما پایین شهر زندگی میکردید!!!!! خبری از بنز ضد گلوله نبود!!!! فیش های حقوقی میلیاردی کجا بود؟؟؟ اختلاس حرام بود... در دفترهای تان به روی خلایق باز بود.... خدمت به خلق..... افتخار بود
راستی دروغ هم........ نمیگفتید!!!!!!
تنها شباهت رفت و آمد ما در یک چیز بود..... آن روزها بودند کسانی که با ما نمی آمدند و فقط در نمازجمعه شعار جنگ جنگ تا پیروزی سر میدادند امروز هم که برگشتیم بسیاری غریبه ی ناآشنا دیدیم که ما را به نفع خود مصادره کرده بودند
انگار قرار بود رفت و آمد ما... فقط برای عده ای... منفعت به بار آورد.......
سرتان را درد نمی آوریم.... وقت گرانبهایتان را هم نمیگیریم کلام آخر اینکه قرار بود ما زیر آبی برویم تا ایران آزاد و سربلند بماند شما زیر آبی میروید که چه بشود؟؟؟؟
دشمن.... سر ما را زیر آب نگه داشت تا غرور ایرانی را خدشه دار کند مراقب باشید وقتی زیر آب هستید.... مبادا خدا..... گلویتان را فشار دهد....
فردا که ما با ملت ایران رو در رو شویم... خواهیم گفت: شرمنده ایم..... نفسم.. توانم و قدرتم همینقدر بود..... شما که امروز با مادران و پدران ما مواجه نشدید اما فردا که با خود ما مواجه شوید...... چه پاسخی خواهید داد؟؟؟؟
دیدار به قیامت....
******uqmk
|
|
132240 |
نام:
من خواهرت هستم . . .
شهر:
شهر خدا ....
تاریخ:
6/17/2015 3:20:27 PM
کاربر مهمان
|
سلام داداش مرتضي خوبي ؟منم خوبم الحمدلله . ... راستي خبر داري 175 ماهي دست بستمونو پيدا كردند ؟ خبر داري زنده به گورشون كردند.... ميدونم از همه ي اين چيزا خبر داري .... دلم ميسوزه براي مادراني كه چشم به راه پسراشون شبا بيدارند و آماده كه مبادا عزيزشون بياد و پشت در بمونه .... دلم ميسوزه براي خودم كه با دستان باز هيچ كاري نميكنم براي انقلابم ... دلم ميسوزه كه دارن انقلابمونو با دست باز نابود ميكنند .... دلم ميسوزه كه دستامون بازه ولي چشمامون بستست ... چشمامونو بستيم به روي دستان بسته ي غواصاي شهيدمون ... دلم ميسوزه كه با دستاي بازمون داريم گره دستاي بسته ي اونا رو محكم تر ميكنيم ...
دلم ميسوزه كه من هنوز زنده ام و اونا ....
|
|
132239 |
نام:
وحید تنهاترین تنها
شهر:
تهران
تاریخ:
6/17/2015 2:53:58 PM
کاربر مهمان
|
داش مرتضی از شیراز دمت گرم خدایی قشنگ بود من خودم هم همین حسو دارم.آدم از شهر زمین شعرت جالب و مفهومی بود از این آدما تو مملکت ما زیاده چند تاشونم حق خود منو خوردن و با پول امثال من میرن مکه .مرگ بر ظالم.من به امید روزی ام که ظلم ریشه کن بشه نه ظالم.یاعلی
|
|
132238 |
نام:
شهر:
تاریخ:
6/17/2015 2:39:42 PM
کاربر مهمان
|
کدام مصیبت ائمه اطهار (ع) در حال تکرار برای رهبر مظلوم و تنهای انقلاب توسط جریان نفاق است؟ http://illiya.mihanblog.com/post/995
|
|
132237 |
نام:
مرتضی
شهر:
تهران
تاریخ:
6/17/2015 2:39:34 PM
کاربر مهمان
|
نهج البلاغه حکمت 106 : راه آورد شوم دين گريزى (اخلاقى ، اعتقادى) وَ قَالَ [عليه السلام] لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ درود خدا بر او ، فرمود : مردم براى اصلاح دنيا چيزى از دين را ترك نمى گويند ، جز آن كه خدا آنان را به چيزى زيانبارتر از آن دچار خواهد ساخت .
|
|
132236 |
نام:
مرتضی
شهر:
شیراز
تاریخ:
6/17/2015 2:19:50 PM
کاربر مهمان
|
نشانه هاي قحطي در ايران!!!!! اوایل دهه شصت نوجوانی بیش نبودم، اما خوب به خاطر دارم آن روزهایی را كه تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود. تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می كردیم و اگر شانس یارمان بود و از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی كیف می كردیم. سس مایونز كالایی لوكس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی كودكی بود. . . . . . . . صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت!!!!! . . . . بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كامیون در محله ها توزیع می شد، خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب. جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی ... نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پوشیدن كفش آدیداس یك رویا بود. همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و ... اما كسی از قحطی صحبت نمی كرد
یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه می شد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود. همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود... و اما امروز امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم می خورند و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست. از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و ... داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا تا بستنی با روكش طلا !!!! رینگ اسپرت تا... و حال ، این تن های فربه، تكیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت از شنیدن كلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم. مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید! مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود! . . . متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است ...!! ورشكسته شدن انتشارت !! بی سوادی دانشجوها !! بی سوادی مدرسین !! عقب افتادگی در علم و فرهنگ و هنر !! تعطیلی مراكز ادبی فرهنگی و هنری و ...برایمان مهم نیست ، ولی از گران شدن ادكلن مورد علاقه مان سخت نگرانیم!!!!!!! ... می شود كتابها نوشت... خلاصه اینكه این روزها لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی به خشم!!!!
فقط كافیست یك ذرّه احساس كنیم كه یكى مخالف نظر ماست اونوقت چنان نابودش می كنیم كه انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم هركس تنها به فكر خویش است، به فكر تن خویش! قحطی امروز که ما ایرانیان در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم : . . قحطى اخلاق است! قحطی همدلیست! قحطى رفاقت است! قحطی عشق است! . . .
قحطی انسانیت است!!!!!
|
|
132235 |
نام:
زهرا
شهر:
زاهدان
تاریخ:
6/17/2015 2:17:57 PM
کاربر مهمان
|
دل تنگم فقط با ظهور اقام آروم میشه دیگه تحمل دیدن این همه ظلم رو ندارم
|
|
132234 |
نام:
عاشق
شهر:
بندرعباس.رودان
تاریخ:
6/17/2015 1:37:13 PM
کاربر مهمان
|
خدایا شهدا رفتن که ما رو نامحرم نبینه اجنبی نیاد تو خاکمون گناه نکنه زن شیعه ولی حالا خدا میفهمی که داستان من چیه خودت کمکم کن همه چی درست بشه به گناه نیفتم به حق همین شهدا.چرا خونواده ها تو ازدواج سخت میگیرن بالاترین فرد پیش خدا اونیه که تقوا داره چرا پدر و مادر من واسشو طبقات اشرافی مهمه چرا به یکی که پاین تر از خودشونه دختر نمیدن چرا میخوان ی بچه شیعه گناه کنه.خدایا خودت کمکم کن
|
|
132233 |
نام:
ل
شهر:
ز
تاریخ:
6/17/2015 1:16:18 PM
کاربر مهمان
|
دوستای گلم براش دعا کنید یکی از فامیل هامون چند مدت پیش اومد خواستگاری بهش جواب رد دادم علاقه ای بهش نداشتم و ندارم. الان یه چیز هایی ازش میبینم که نباید انجام بده ولی نمیتونم چیزی بگم هیچ وقت دوست ندارم به راه بد کشیده بشه نه اون و نه هیچ کس دیگه ای . براش دعا کنید بهترین ها نصیبش بشه خدا دستش رو بگیره.هر چی خیر و صلاح هست براش رقم بخوره.آمین
|
|