اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
131312 |
نام:
حمداله حمدیان
شهر:
میاندوآب
تاریخ:
4/13/2015 11:57:00 PM
کاربر مهمان
|
اسلام وعرض ادب خدمت تمامی هموطنان عزیز انشاءاله سال همدلی وهمبستکی را باقدرت وباصلابت وبانشاط وبه دور از هرگونه تفرقه وباصلابت طی کنیم ولا غیر.......
|
|
131311 |
نام:
شهر:
تاریخ:
4/13/2015 11:01:20 PM
کاربر مهمان
|
اويني جان دوستت دارم
|
|
131310 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
4/13/2015 4:40:15 PM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وال محمد صلوات الله علیه باسلام به دوستان واهالی حرف دل
(بامن تماس بگیر خدا )
هر روز
شیطان لعنتی
خط های ذهن مرا
اشغال می کند
هی با شماره های غلط ، زنگ می زند، آن وقت
من اشتباه می کنم و او
با اشتباه های دلم
حال می کند
دیروز یک فرشته به من می گفت:
تو گوشی دل خود را
بد گذاشتی
آن وقت ها که خدا به تو می زد زنگ
آخر چرا جواب ندادی
چرا بر نداشتی؟
یادش به خیر
آن روزها
مکالمه با خورشید
دفترچه های ذهن کوچک من را
سرشار خاطره می کرد
امروز پاره است
آن سیم ها
که دلم را
تا آسمان مخابره می کرد
با من تماس بگیر، خدایا
حتی هزار بار
وقتی که نیستم
لطفا پیام خودت را
روی پیام گیر دلم بگذار.
" خانم عرفان نظرآهاری "
|
|
131309 |
نام:
لیلا
شهر:
تاریخ:
4/13/2015 4:15:13 PM
کاربر مهمان
|
اعظم جان به این فکرنکن که زودازدواج کنی سعی کن توموردهایی که داری بهترینشو ازلحاظ اخلاق وایمان انتخاب کنی به مادیات هم فکر نکن روزی دست خداست
|
|
131308 |
نام:
لیلا
شهر:
زیرآسمون خدا
تاریخ:
4/13/2015 3:58:23 PM
کاربر مهمان
|
دوستان خوبم ممنون ازتون من بعد شکستم بیشتروجودخداروتوزندگیم احساس کردم ولی وقتی میبینم پدر ومادرم به خاطر من اینقدر ناراحتند خیلی عذاب میکشم
|
|
131307 |
نام:
ابوالفضل کدئی
شهر:
گرگان.حسن ابادجلین
تاریخ:
4/13/2015 3:22:37 PM
کاربر مهمان
|
وحشتناک ترين لحظه ى زندگى، لحظه ايست که انسان رادر سرازيرى قبرميگذارند.. شخصى نزدامام صادق(ع) رفت و گفت من از ان لحظه بسيارميترسم، چه کنم؟ امام صادق(ع) فرمودند:زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن مرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟ امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نمى خوانيد اللهم ارزقنى شفاعة الحسين يوم الورود؟ يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من کن. زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين(ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.
|
|
131306 |
نام:
علیرضا
شهر:
تاریخ:
4/13/2015 12:38:43 PM
کاربر مهمان
|
سلام و خدا قوت دوست دارم برا سلامتی رهبر از جان بهترم یه صلوات بفرستی
|
|
131305 |
نام:
لبخند
شهر:
زمین خدا
تاریخ:
4/13/2015 11:50:28 AM
کاربر مهمان
|
رضایت امام
روزی تعدادی از یاران و دوستان امام رضا علیه السلام در منزل ایشان دور هم جمع شده بودند. در بین آنان، یونس بن عبدالرّحمن که از اصحاب مورد اعتماد امام بود نیز حضور داشت. به حضرت خبر دادند که عده ای از اهالی بصره درخواست ملاقات دارند؛ حضرت رضا علیه السلام به یونس فرمودند: به داخل اتاق دیگری برو و هیچ گونه صدا و عکس العملی از خودت نشان نده، تا این که به تو اجازه دهم! سپس حضرت اجازه فرمودند تا اهالی بصره وارد شوند؛ به محض ورود، آنان شروع کردند بر علیه یونس بن عبدالرّحمن صحبت و سخن چینی نمودند. در این میان حضرت رضا علیه السلام سر مبارک خویش را پایین انداخته بودند و سخنی نمی فرمودند. اهالی بصره بعد از پایان صحبت هایشان، خداحافظی کردند و از محضر امام علیه السلام بیرون رفتند. امام رضا علیه السلام به یونس بن عبدالرّحمن اجازه دادند تا از اتاق خارج شود. یونس با چهره ای غمگین و چشمانی اشک بار وارد شد و به حضرت عرضه داشت: یاابن رسول الله! من با چنین مردمانی معاشرت داشتم وآگاه نبودم که نسبت به من این چنین خواهند گفت و نسبت های بَد به من خواهند داد. امام علیه السلام با مِهربانی و لطافت به یونس فرمودند: ای یونس! غمگین نباش، بگذار مردم هر چه می خواهند بگویند، ناراحت و نگران این سخنان نباش. تا زمانی که امام تو، از تو راضی و خشنود است جای هیچ گونه نگرانی نیست. حضرت ادامه دادند: تلاش کن همیشه به مقدار سطح کمال و معرفت آنان سخن بگویی و معارف الاهی را برای شان بازگو نمایی و از بیان مطالب سخت که فهمش برای آنان مشکل است، بپرهیزی. امام رضا علیه السلام سپس فرمودند: ای یونس! اگر تو دُرّ گران قیمتی در دست خویش داشته باشی و مردم بگویند:یک سنگ و ریگ بی ارزش در دست توست؛ و یا ریگ بی ارزشی در دست تو باشد و مردم بگویند: دُرّ با ارزشی در دست توست! آیا از این سخن و گفتار مردم، سود و زیانی بر تو وارد می شود؟ و آيا از چنين افكار و گفتار مردم ، سود و يا زيانى برای تو حاصل مى شود؟! یونس بن عبدالرّحمن که از فرمایشات امام، آرام شده بود، عرضه داشت: خیر، گفتار ایشان هیچ اهمّیتی برای من ندارد.
امام رضا علیه السلام دوباره او را مورد خطاب قرار دادند و فرمودند: ای یونس! اگر راه صحیح را شناخته باشی و حقیقت را درک نموده باشی و هم چنین امامت از تو راضی باشد، دیگر نباید افکار و گفتار مردم در روحیّه و اعتقادات تو تأثیری داشته باشد.
به نقل از کتاب شریف بحارالا نوار، جلد 2، صفحه 65، حدیث 5
|
|
131304 |
نام:
mohammad.ali
شهر:
خیراباد -ورامین
تاریخ:
4/13/2015 7:50:10 AM
کاربر مهمان
|
سلام و علیکم خسته نباشید خداا انشاالله بهتون هرچه که میخواهید عنایت بفرماید.
|
|
131303 |
نام:
سحر
شهر:
تهران
تاریخ:
4/13/2015 12:24:54 AM
کاربر مهمان
|
خدایا دارم کم میارم تو ب جان رسول الله قسمت میدم کمکم کن خاهش میکنم خدایا
|
|