اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 13032 |
نام:
سما
شهر:
قوچان
تاریخ:
11/6/2005 2:39:56 PM
کاربر مهمان
|
قبولی دانشگاه
|
|
| 13031 |
نام:
عبدالفاطمه
شهر:
همین نزدیکی
تاریخ:
11/6/2005 2:05:25 PM
کاربر مهمان
|
یا مشهود
سلام عزیزان حرف دلی
سورنا جان ممنون از لطفتون عزیز! ان شاءالله یه موقعیتی که بشه روش حساب کرد براتون پیش بیاد! خدا با ماست.
بی قرار جان چه خبر؟؟ آقا رضا موفق باشین آقا! دلم برای نوشته های باصفاتون تنگ می شه، بازمانده جان و آقا سید حسین و شهید گمنام و پانیذ خانم و بقیه کجایین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس عزیز و مهربون مطلبتون خیلی خوب بود، خدا کنه به آرزوی قشنگتون که آرزوی هر شیعه ای هست برسین.
************************************************ای خدا، غمی بزرگ در دل دارم و حالی بسیار ناخوش واعمالی نارسا، زنجیرهای علایق من رو د بند کشیده و آرزوهای دور ودراز دنیوی از هر سودی من رو باز داشته و دنیا به خدعه و غرو ر و نفس به جنایت من رو فریب داده. ای خدای بزرگ و یا سیّدی به عزت و جلالت قسم که عمل بد و افعال زشت من دعای من رو از اجابتت منع نکنه و به قبایح پنهونم که تنها تو بر اون آگاهی من رو مفتضح و رسوا نکنی و ............
ای خدا عذرم بپذیر و بر این حال پریشانم ترحم فرما و از بند سخت گناهانم رهایی بخش ای پروردگار من بر تن ضعیف و پوست رقیق و استخوان بی طاقتم ترحم کن، ای خدایی که دراول به خلعت وجودم سرافراز کردی و به لطف یاد فرمودی و به تربیت و نیکی پرورش دادی و به غذا عنایت داشتی ، اینک به همون سابقه ی کرم و احسانی که از این پیش با من بودت ، بر من ببخش ای خدای من.
وقتی مولایم علی(ع) چنین می گه ، من چی بگم آقای من.............
*******************************************
غمی بزرگ در دل دارم اله من که دیگر طاقت صبوری ام نیست، به فریادم برس ای فریاد رس فریاد کنندگان!
برهرکه می گویم چیز دیگری برداشت می کند اله من، به که گویم که چه در دل پنهان دارم که طات از من ربوده و ناصبورم کرده؟ به که گویم که چه بر این دل می رود در این برهوت زمانه که که دیگر دورویی و ریا مانع از تشخیص چهره ی اعتماد شده؟ به که گویم که باورکند چه بر عبدالفاطمه می گذرد در این لحظات سخت............
به که گویم که بر همسایه ام چگونه می گذرد این روزگار و از چه روی به این کار پرداخته؟ خدای من غمی است بزرگ که حتی نمی توان بر زبانش راند، خسته ام از این روزگار و آدم هایش .
خسته ام از انهایی که دیگر نام دوکوهه را نیز به فراموشی سپرده اند، خسته ام از آنهایی که عزم رفتنم را به کوی دلدادگان به سخره می گیرند. دلتنگم ، دلتنگ کسی که بیاید و رهایم کند از خویشتن و از هرچه تعلق است و از هرچه رنگ تعلق می پذیرد. کجاست آنکه متصل کننده ی ارض و سماست؟؟؟؟؟
می مانم، یعنی مانده ام که کیست آنکه.........
توان گفتنم نیست،
طاقت ماندنم نیست، باید رفت و جور دیگر بود و جور دیگر دید و جور دیگر ساخت.
آماده ی رفتنم
یا زهرا(س)
التماس دعا حرف دلی های مهربون
|
|
| 13030 |
نام:
جلیل
شهر:
اردبیل
تاریخ:
11/6/2005 1:28:22 PM
کاربر مهمان
|
تو را به جان خودتان وبه جان کسی که دوستش داری صدقه بدهید تا در امان باشید
|
|
| 13029 |
نام:
setara nasir
شهر:
concord ca
تاریخ:
11/6/2005 1:08:17 PM
کاربر مهمان
|
for my husband's working business
|
|
| 13028 |
نام:
سورنا
شهر:
همین دوروبرا
تاریخ:
11/6/2005 12:52:27 PM
کاربر مهمان
|
به نام خدای خوشبوتر از یاس
درد همه ما آدمها که آزارمون می ده از لحظه اول زندگی تا نفس آخر، فقط یه چیزه
چیزی که در وجود بعضی ها در قالب نا امیدی و دلتنگی بروز می کنه واثرات مخرب به بار میاره ودر وجود بعضی دیگه یه عامل محرک میشه واسه رسیدن به اون بالا بالاها. این درد،این حس ،توی اصطلاح عامیانه بهش میگن:
(تنهاااااااااااااااااااایی)
خدا نکنه ما جزو دسته اول باشیم.من فکر میکنم هر وقت حس ناامیدی کردیم باید سریع وسراسیمه استغفار کنیم.باور کنید واسه حس ناامیدی هیچ توجیهی نیست.اگه بود گناه کبیره محسوب نمی شد.فکر می کنم واسه این گناه کبیره حساب می شه که هیچی به اندازه یاس آدمو نابود نمی کنه،آدمو ناشکر نمی کنه،بی انگیزه نمی کنه!
از حدود دوسال پیش که تک و توک می اومدم حرف دل تا الان که دایم میام،حرف خیلی از جوونا حرف از ناامیدی بوده و این خیلی بده.من منکر مشکلای هیچکس نیستم.خیلیها مشکل دارن ،گرفتارن ،مریضن یا مریض دارن اصلا تنهان وهمصحبتی ندارن!ولی اینا دلیل نمیشه.خدا به هیچ کدوم از بنده هاش اجازه مایوس شدن نداده.پس بیاین
(((((((((دست از غصه خوردن وآه کشیدن وناامیدی برداریم.))))))))))
اینها رو قبل از همه خطاب به خودم عرض کردم!
ملتمس دعایتان"سورنا "ازنزدیک کربلا
|
|
| 13027 |
نام:
مانیا
شهر:
eshgh
تاریخ:
11/6/2005 12:06:21 PM
کاربر مهمان
|
baba man dosesh daram be ki begam mikhamesh khodaya ono az man nagir khodaya khahesh mikonam khodaya onam dosam dare midonam vali vaghti chand roz azash khabar nadaram mimiram man khili shadam midonam vali in dalil nemishe ke hich ghami nadashteh basha khodaaya komakam kon
|
|
| 13026 |
نام:
فرهاد
شهر:
غربت
تاریخ:
11/6/2005 11:29:38 AM
کاربر مهمان
|
با آن چنان عشقی در قلبت زندگی کن که اگر احیانا اشتباها به جهنم رفتی خود شخص شیطان تو را به بهشت باز گرداند.
|
|
| 13025 |
نام:
دیونه حرم یار
شهر:
ارومیه
تاریخ:
11/6/2005 11:25:30 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله
سلام چقدر دلم برای رضا تنگ شده چقدر جای مهدی خالی ان شا الله خالی نباشه آقا می بینی چقدر شکسته شدم
آقا تو زندگیم یه آزرو دارم اونم تو رو ببینم یهنی من روزی لیاقت پیدا می کنم شما رو ببینم می دونم محاله ولی تو قسم به جان محسن نکنه از من رو برگردانی باشه من العفو دوستت دارم گل زهرا
|
|
| 13024 |
نام:
سر در گم
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/6/2005 11:02:53 AM
کاربر مهمان
|
خدایاتااینجاکه آدم حسابی نبودیم.ازاینجابه بعدش
آدم حسابی مون کن...
خدایا یادت رااز ذحنم خارج نکن.
|
|
| 13023 |
نام:
میلاد
شهر:
دلبر
تاریخ:
11/6/2005 8:47:49 AM
کاربر مهمان
|
سلام حمید
من میلاد داداش مرتضی نزدیک مشهدالرضاهستم
چه خبر؟ محسن حالش خوبه؟
این بیت شعر تقدیم به هر چی تربتی
عمرم گذشت اما به باد فناگذشت
ذهنم نمیدهد که کی کجا گذشت
دانم که عمر غریبم همه کمال
در راستای مجلس بزم وغناگذشت
گرمسجدی زدم ازبحررازونیاز
ازبحرحرف مردم وبحرریاگذشت
حمیداین شعر از من است
اگر بقیه ان را میخواهی
به مرتضی یک تلفن بکن
دوستداردیوانه ات میلاد
|
|
