شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
127291
نام: گمنام
شهر: غریب
تاریخ: 7/30/2014 2:19:33 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.

شهادت رازهستی است وتاچشمهاکم سوست همواره رازخواهدماند.
(شهیدباقری)

سلامتی وطول عمراقاتاظهورمولا(عج).
127290
نام: نوید اچگان
شهر: اردبیل
تاریخ: 7/30/2014 1:48:12 PM
کاربر مهمان
  سلامی ناب از جنس اقاقی
باز دلتنگی مرا در آغوش خود به خواب برد و نامردان چشم های خود را باز کردند .
باز در درونم جنگی بپا خواسته ، جنگی میان نفس ها.
دیگر خسته شده ام چرا کسی صدایم را نمی شنود !!!!
127289
نام: خادم الشهدا
شهر: معراج...
تاریخ: 7/30/2014 12:25:40 PM
کاربر مهمان
  امسال ماه رمضان خیلی زود تموم شد...تازه داشتیم ادم شدن رو یاد میگرفتیم که خدا گفت دیگه باید رو پای خودت وایسی.کاش این معنویت همیشه تو زندگیامون باشه...دعا واسه شهادت من یادتون نره یاعلی
127288
نام: ali
شهر: اصف
تاریخ: 7/30/2014 10:24:50 AM
کاربر مهمان
  بین الحرمین
همینو بس
127287
نام: کیمیا
شهر: مسجدسلیمان
تاریخ: 7/30/2014 9:19:43 AM
کاربر مهمان
  سلام ممنون از صفحه ای که گذاشته ای تا ما بتوانیم بهتر حرف دلمان را بگوییم من نامزد کردم خانواده ی نامزدم وخانواده من سرمهریه هنوز به تفاهم نرسیدیم خانواده من میگن صدوچهارده سکه ولی خانواده ی نامزدم میگن چهارده سکه ونامزدم به من گفت هرچقدر دوست داری بزن من ونامزدم مابین دو خانواده گیر کردیم ماهمدیگر راخیلی دوست داریم طوری هستم که نمی توانیم دوری همدیگه رو تحمل کنیم من اصلا سکه واسم مهم نیست مهم دوست داشتن است ومن عاشقانه نامزدم را دوست دارم خواهشمندم راهنمایی لازم را توضیح دهید تا من ونامزدم بهتر بتوانیم زندگیم را بهتر شروع کنیم <سپاسگزارم>
127286
نام: جلال حاتمی
شهر: مشهد
تاریخ: 7/30/2014 8:55:34 AM
کاربر مهمان
  گاهی اوقات سخت دلم میگیره از دنیاوآدمها که چطور همه برای مال و مسائل دنیا برای هم نقش بازی میکنن وچیزی که برای خیلی کمتر کس ارزش داره چطوری انسان بودنه!
127285
نام: لیلی
شهر: مشهد
تاریخ: 7/30/2014 2:44:08 AM
کاربر مهمان
  ای اقای مهربونی ها ازت می خوام سفارش من بنده حقیررو پیش کنی یکگوشه چشمی هم به مابده
127284
نام: میم
شهر:
تاریخ: 7/30/2014 12:08:47 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

آنچه در پی می آید تنها برای روشنگری است.

____________________

من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ


مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش

...

[ تقدیم به کسانی که مرا به عنوان یک مفسد فی الارض؟! معرفی کردند، شاید مفلس فی الارز ( تهیدست در پول ) باشم اما آن یکی نیستم.]

چند پرسش
آیا مشکل امروز جامعه این است که یک جوانی به چه تارنماهایی رفته؟
یا اینکه در اتاق های گفتگو در شبکه جهانی رایانه چه گفته؟
آیا مشکل جامعه این است که جوان یا نوجوانی نوع لباسش این گونه است یا آن گونه؟
یا در خیابان و پارک چه حرکتی انجام داده؟
این که یک نفر به چه تارنمایی رفته مسئله ای شخصی است و هر کسی خودش می داند و خدای خودش.


کسانی که نمی گذارند جوانان جوانی کنند آیا خودشان جوانی نکرده اند؟
چند دهه پیش آیا مجله بود یا نبود؟
دیوان حافظ مصور، بود یا نبود؟!
شبها تا دیر هنگام جمع دوستان بود یا نبود؟
یک جاهایی نیز بود یا نبود؟
هشت سال در جبهه بودند بقیه اش چه؟ چهل سال که جنگ نبود.

جان جهان دوش کجا بوده ای؟
به هر حال سر پوشیده بگذاریم و گذرا بگذریم.

در پایان از قول من به کسانی که ژست تقوا میگیرند و
پارسا نمایی می کنند بگویید اگر این پرهیزگاری شان حقیقت داشت خداوند به جای داستان حضرت یوسف داستان ایشان را در قرآن می آورد.

با تشکر
127283
نام: محب الرضا علیه السلام
شهر: اينجام ولی دلم کنار سقاخونته
تاریخ: 7/30/2014 12:02:33 AM
کاربر مهمان
  یا امام رضا آقای رئوفم
تمام آرزوم اینه عقدم تو حرم شما باشه و همسرم رو خودتون معین کنید
من واقعا نمیدونم کی به صلاحمه
ديگه خستم شدم
صبرم تموم شده
127282
نام:
شهر:
تاریخ: 7/29/2014 11:42:47 PM
کاربر مهمان
  خدایـــــــــــــا

بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛

بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛

هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛

بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم؛

مرا ببخش …
http://www.yekpelle-takhoda.blogfa.com/
<<ابتدا <قبلی 12735 12734 12733 12732 12731 12730 12729 12728 12727 12726 12725 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved