شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
12702
نام: خسته
شهر: شهر اواره ها
تاریخ: 10/14/2005 3:57:03 AM
کاربر مهمان
  هیچ کس درد منو نمیدونه جز.....م........
12701
نام: دیوانه شده عشق
شهر: مجنون سرای عشق
تاریخ: 10/14/2005 3:47:49 AM
کاربر مهمان
  سلام عشق پاک بازی نیست که هر بی سر پای با آن بازی کند
12700
نام: عشقی
شهر: ارواح
تاریخ: 10/14/2005 2:47:38 AM
کاربر مهمان
  سلام روستایی بی طمع نیست.
12699
نام: ح
شهر: ز
تاریخ: 10/14/2005 1:18:03 AM
کاربر مهمان
  نماز بخوانید گناه نکنید
12698
نام: صادق صادق زاده
شهر: بجنورد
تاریخ: 10/13/2005 11:31:29 PM
کاربر مهمان
  نمیدونم چرا هروقت بهش بگی:چطوری؟خوبی یانه؟میگه:نمیدونم باید بریم اونور خط ببینیم نظر اصل کاری چیه...
اون آخرش آدم نمیشه ، مگه نه؟ فرشته میشه...
12697
نام: محمد
شهر: تهران
تاریخ: 10/13/2005 10:59:12 PM
کاربر مهمان
  یا زهرا
12696
نام: زائر کوی رضا
شهر: شیراز
تاریخ: 10/13/2005 9:38:59 PM
کاربر مهمان
  به نام خداوند بخشنده و مهربان
اما من به کسانی که در این قسمت وارد می شوند می گویم دست از مسخره بازی بردارید . به شما می گویم تقوای الهی پیشه کنید و به خدا توکل کنید و دوستدار امام رضا باشید .
12695
نام: سید احمد ضیاء موسوی
شهر: مشهد
تاریخ: 10/13/2005 7:40:18 PM
کاربر مهمان
  یاابوالفضل العباس.
12694
نام: الهام
شهر: کرج
تاریخ: 10/13/2005 4:51:43 PM
کاربر مهمان
  من در شهر کرج متولد شده ام بعد از ازدواج به تهران رفتم و همکنون در تهران ساکن هستم و همسرم قصد زندگی در کرج را ندارد نماز و روزه من در شهر کرج چه حکمی دارد
12693
نام: علي
شهر: اروپا
تاریخ: 10/13/2005 4:49:52 PM
کاربر مهمان
  دلم تنگ است .
نمي دانم چگونه درد دل بگشايم و از دل بگويم من .
دلم تنگ است .
و هر آوا و آهنگي براي گوش دل طبلي بد آهنگ است .
خدايا !!
روزگاري همنشين خاكيان بوديم و دل در كف به راه يار .
ولي امروز!!
افسوس از نواي بينوايي در گلوي ني نمانده ناي آوايي .
دلم تنگ است .
دلم تنگ غريبي دليراني كه امروز هيچ ياد و خاطري جز ادعايي بهر دنيايي .
كسي را ياد آنان نيست .
مگرجز ناله هاي سخت و جانسوز هماناناني كه زخمي بر بدن دارند و بر دل زخم خونين تر .
دلم تنگ است .
نمي دانم چرا اندوه تلخم نيز .
همچون عصر دلتنگي مجنون نيست .
دلم تنگ است .
نمي دانم چرا اين بار دلتنگيم ، از نوعي گرانسنگ است .
خداوندا نمي دانم ، نمي فهمم چرا اينگونه مي فهمم .
خداوندا چرا مردان ديروزت .
خداوندا چرا ياران دلسوزت .
امروز گنگ و سرگردان .
به پاي سامري نالند و از او حاجت دنيا طلب دارند .
نگاهم بر نگاه يار ديروز است .
و گوشم بر سخن هاشان .
از آنها ظاهري مانده تو گويي چون دگر ياران كه اكنون جايشان گلبرگ سرخ لاله اي باشد .
ولي اين مرد از نوعي دگر باشد نه اين او نيست .
من او را نيك مي دانم .نواي او ، رسا و سهمگين در اوج عزت بود و اكنون اين !!
به عزت مدعي اما !!!!
خدواندا چه مي گويم ؟ نمي دانم .
و بهتر چون نمي دانم .
نگويم و نه بنويسم .
<<ابتدا <قبلی 1276 1275 1274 1273 1272 1271 1270 1269 1268 1267 1266 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved